نقد شبهه ای به خاتمیت:از همان روز اولی که بشر پای بر این کره خاکی نهاد، خداوند دروازه های هدایت را به روی او گشود و پیامبران را یکی پس از دیگری فرستاد تا دستور العمل زندگی را به دست او برساند.
پیشرفت تدریجی انسان سبب شد تا خداوند دین خود را به تدریج تکمیل کند و مطابق با فهم بشر آیین یگانه خود را در قالبهای متفاوت ارائه نماید. تا آنکه بشر آمادگی پذیرش آیین کامل شده را پیدا کرد و
محاسبه اعمال به معنای این است که اگر انسانی کار بدی انجام داد به حساب میآید و اگر کار خوبی هم انجام داد ضبط میگردد: "فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ "(7-8 زلزلة)
در این فرصت به گوشه ای از آیات پیرامون محاسبه اعمال اشاره خواهد شد :
1 ـ "وَکُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ کِتَابًا یَلْقَاهُ مَنشُورًا
چرا در قرآن بیشتر به زکات تأکید شده تا به خمس؟
زکات به چه معنا است؟ چرا در قرآن بیشتر به زکات تأکید شده تا به خمس که شرایط عمومیتری دارد؟ آیا به این دلیل است که معنای زکات چیزی غیر از آن است که تا به حال میدانستیم؟ آیا دلیل دیگری دارد؟ اگر بگوییم در آن زمان، زکات نسبت به خمس عمومیتر بوده، پس این حقیقت که آیات قرآن برای تمامی
1- حضرت علی علیه السلام در ضمن خطبه ای فرموده است:
- «سوگند به خدا [برادرم] عقیل را در شدت فقر و بی چیزی دیدم، که یک من گندم [از بیت المال] شما را از من خواست. و کودکانش را از تهیدستی با موهای غبارآلود و رنگهای تیره دیدم، مانند آنکه رخسارشان با نیل سیاه شده بود. چند بار نزد من آمد و همان گفتار را تأکید و تکرار می کرد، و من گفتارش را گوش می
امامت در لغت:واژه «امامت» در لغت به معناى رهبرى و پیشوایى، و «امام» به معناى مقتدا و پیشواست، خواه انسان باشد،یا چیز دیگر، چنانکه ابن فارس گفته است: «امام، کسى است که در کارها به او اقتدا میشود، و پیامبر ـ صلّى الله علیه و آله ـ امام ائمه، و خلیفه، امام رعیت، و قرآن، امام مسلمان است».(1)
هنگامى که روز قیامت فرا میرسد مردم باید 50 موقف و ایستگاه را طی کنند تا سرانجام به بهشت یا جهنم برسند. در هر ایستگاه، نیز هزار سال متوقف میشوند.[1] همچنانکه خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: «فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَة»؛[2] در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است.
مرحوم ثقة الاسلام کلینی در کتاب شریف" الروضة من الکافی" روایتی درربار از امام صادق علیه السلام نقل می کند که مشروح آن چنین است:
عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ مُیَسِّرٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ کَیْفَ أَصْحَابُکَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَنَحْنُ عِنْدَهُمْ أَشَرُّ مِنَ الْیَهُودِ وَ النَّصَارَى وَ الْمَجُوسِ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا قَالَ وَ
در زمان غیبت امام زمان (علیه السلام) منتظران آن حضرت چه وظایفى بر عهده دارند؟
در تفکر شیعى انتظار موعود به عنوان یک اصل مسلّم پذیرفته شده، و از آن به عنوان برترین اعمال یاد شده و تأکید شده است که منتظر فرج باشید و از رحمت خدا مأیوس نباشید (به جهت طولانى شدن غیبت) چرا که بهترین اعمال در پیش خداوند انتظار فرج است.
از جمله القاب امام زمان علیه السلام، «یوسف زهرا» است. شباهتهایی بین حضرت یوسف و امام زمان علیهما السلام وجود دارد که حاکی از حال و برنامه های امام و شیعیان و محبان آن بزرگوار است.
امام صادق علیه السلام فرمودند: حضرت مهدی علیه السلام مانند حضرت یوسف است. وقتی برادرانش بر او داخل شدند، حضرت یوسف برادران را شناخت ولی برادران او را نشناختند. امام زمان علیه السلام نیز در
حتما چیزهایی دربارهی فشار قبر شنیدهاید. و حتما برایتان سوال شده که فشار قبر دیگر چیست؟ و چگونه است؟ و نیز برایتان سوال شده که چه چیزی باعثش میشود؟
همین سوالِ آخرتان از همه مهمتر است، چون فشار قبر، هر طوری که باشد، خیلی مهم نیست، اما اینکه چه چیزی موجب دچار شدن بر آن میشود، و اینکه چگونه میتوان از آن گریخت، بسیار مهم است.