// ۲۵ آبان ۹۶ ، ۱۵:۰۱

بیوگرافی حسین بن علی



نقش:امام سوم شیعیان

نام:حسین بن علی

کنیه:اباعبدالله

زادروز:۳ شعبان، سال ۴ قمری.

زادگاه:مدینه

مدت امامت:حدود ۱۰ سال (۵۰ تا ۶۱ق)

شهادت:۱۰ محرم (عاشورا)، سال ۶۱ قمری.

مدفن:کربلا

محل زندگی:مدینه، کوفه

لقب(ها):زکی، سید الشهدا

پدر:امام علی(ع)

مادر:حضرت فاطمه(س)

همسر(ان):رباب، لیلا، ام اسحاق،شهربانو(اختلافی)

فرزند(ان):امام سجاد، علی اکبر ، جعفر، علی اصغر، سکینه

طول عمر:۵۷ سال

حسین بن علی بن ابی طالب(ع) (۴-۶۱ق)، مشهور به اباعبدالله و سیدالشهداء، امام سوم شیعیان، فرزند دوم امام علی(ع) و نوه پیامبر(ص)، که در واقعه عاشورا به شهادت رسید.

حسین بن علی (ع) در دوره کودکی از محبت و علاقه فراوان پیامبر برخوردار بود. در دوره خلافت امام علی در کنار ایشان بود و در جنگ‌های آن دوره شرکت داشت. در زمان امامتامام حسن(ع) پیرو او بود و پس از شهادت وی نیز، تا زمانی که معاویه در قید حیات بود، به پیمان ایشان با معاویه وفادار ماند؛ اما پس از مرگ معاویه بیعت با یزید را مشروع ندانست.

فشار یزید بر حاکم مدینه که یا از امام حسین بیعت بگیرد یا او را به قتل برساند، باعث شد حسین (ع) در ۲۷ رجب سال ۶۰ق رهسپار مکه شود. با توجه به دعوت کوفیان برای پذیرش زمامداری، او از مکه به سوی کوفه رهسپار شد. ورود عبیدالله بن زیاد از طرف یزید به کوفه باعث شد امام نتواند به کوفه وارد شود. امام حسین در کربلا با سپاهیان عبیدالله بن زیاد مواجه شد و در جنگی که در دهم محرم سال ۶۱ ق میان دو لشکر درگرفت، به همراه یارانش (حدود ۷۲ نفر) به شهادت رسید. پس از جنگ، خانواده‌اش به اسارت درآمدند و به کوفه وشام فرستاده شدند.

شهادت امام حسین(ع) آثار قابل‌توجهی بر رفتار مسلمانان و شیعیان در طول تاریخ داشته و الهام‌بخش مبارزات، انقلاب‌ها و قیام‌های متعددی بوده است. شیعیان بر گریه و سوگواری بر شهادت امام حسین(ع)، به ویژه در ماه محرم، تأکید دارند.

  • نام، نسب، القاب

امام حسین(ع) فرزند امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و نوه حضرت محمد(ص) است. او از خاندان بنی‌هاشم و از قبلیه قریش است. امام حسن مجتبی(ع)، حضرت عباس(ع)، محمد بن حنفیهاز برادران و حضرت زینب(س) از خواهران او هستند.[۱]

در منابع شیعه و سنی آمده است که پیامبر(ص) نام حسین را بر او نهاد.[۲] بر اساس روایات، این نامگذاری به فرمان خداوند انجام گرفت.[۳] دو نام حسن و حسین، که قبل از اسلام نزد مردم عرب سابقه‌ای نداشت،[۴] معادل شَبَّر و شَبیر (یا شَبّیر)،[۵] نام پسران هارون است.[۶]

گزارش‌های دیگری نیز درباره نامگذاری او ذکر شده است از جمله اینکه ابتدا امام علی(ع) او را حرب یا جعفر نامید ولی پیامبر(ص) نام حسین را برای او برگزید.[۷] برخی این گونه گزارش‌ها را ساختگی خوانده و دلایلی در رد آن برشمرده‌اند.[۸]

کنیه او «ابوعبدالله» است.[۹] ابوعلی، ابوالشهداء (پدر شهیدان)، ابوالاحرار (پدر آزادگان) و ابوالمجاهدین (پدر جهادکنندگان) از دیگر کنیه‌های او است.[۱۰]

حسین بن علی القاب فراوانی دارد که بسیاری از آنها با القاب برادرش امام حسن(ع)، مشترک است؛ مانند سید شباب أهل الجنة (سرور جوانان اهل بهشت). برخی از القاب او عبارت‌اند از: زکیّ، طیب، وفی، سید، مبارک، نافع، الدلیل علی ذات اللّه، رشید، و التابع لمرضاة اللّه.[۱۱] ابن طلحه شافعی لقب «زکی» را مشهورتر از دیگر القاب و لقب «سید شباب أهل الجنه» را مهم‌ترین آنها دانسته است.[۱۲] در بعضی احادیث نیز امام حسین(ع) با لقب شهید یا سیدالشهداء خوانده شده است.[۱۳]

  • زندگی نامه

حسین بن علی در مدینه به دنیا آمد. برخی تولد او را در سال سوم هجری[۱۴] دانسته‌اند؛ اما قول مشهور سال چهارم هجری است.[۱۵] درباره روز ولادت او اختلاف است. بنابر قول مشهور ولادت او سوم شعبان بوده[۱۶] ولی شیخ مفیدتولد او را پنجم شعبان دانسته است.[۱۷]

در گزارش‌های شیعه و اهل سنت آمده است پیامبر هنگام تولد او گریست و از شهادتش خبر داد.[۱۸]

بر پایه روایتی در کتاب کافی، حسین(ع) نه از مادرش و نه از هیچ زن دیگری شیر نخورد.[۱۹] نقل شده است امّ فضل همسر عباس بن عبدالمطلب خواب دید که قطعه‌ای از بدن پیامبر جدا و در دامن او (ام فضل) گذاشته شد. پیامبر در تعبیر خوابش گفت فاطمه پسری به دنیا خواهد آورد و تو دایه او خواهی بود. وقتی حسین متولد شد ام‌فضل دایگی‌اش را بر عهده گرفت.[۲۰] نام مادر عبدالله بن یقطر نیز به عنوان دایه او گزارش شده ولی گفته‌اند حسین از هیچیک از آن دو شیر نخورد.[۲۱]

در منابع اهل سنت آمده است رسول خدا(ص) در میان اهل بیت خود، حسن و حسین را بیش از بقیه دوست داشت[۲۲] و این علاقه چنان بود که گاه با ورودشان به مسجد، خطبه‌اش را ناتمام می‌گذاشت، از منبر پایین می‌آمد و آنان را در آغوش می‌کشید.[۲۳] از پیامبر نقل شده است که محبت به این دو مرا از محبت به هر کس دیگری بازداشته است.[۲۴]

اودر کنار دیگر اصحاب کساء در ماجرای مباهله حضور داشت.[۲۵] هنگام رحلت پیامبر(ص)، حسین(ع) هفت سال داشت و از این رو او را در زمره واپسین طبقهٔ اصحابرسول خدا (طبقه پنجم) برشمرده‌اند.[۲۶]

  • دوران خلفای سه‌گانه

۲۵ سال از عمر امام حسین(ع) در دوران خلفای سه گانه سپری شد. او در ابتدای خلافتِ خلیفه اول ۷ ساله، در آغاز خلافت خلیفه دوم ۹ ساله و در شروع خلافت خلیفه سوم ۱۹ ساله بود.[۲۷] از جزئیات زندگی امام سوم شیعیان در این دوران خبر چندانی در دست نیست که شاید علت آن انزوای سیاسی امام علی(ع) و فرزندانش باشد.[۲۸]

بنابر برخی گزارش‌ها، در دوره خلافت ابوبکر، حسین بن علی به همراه پدر، مادر و برادرش امام حسن شبانه برای باز پس گرفتن حق خلافت امام علی، به درِ خانه اهل «بدر» می‌رفتند.[۲۹]

نقل شده است در اوایل خلافت عمر روزی حسین(ع)، که حدود ۹ سال داشت، وارد مسجد شد و چون عمر را در حال سخنرانی بر منبر رسول خدا(ص) دید، از منبر بالا رفت و به او گفت: از منبر پدرم فرود‌ آی و بر منبر پدرت بنشین! عمر گفت: پدرم منبری نداشت. سپس او را کنار خود نشاند.[۳۰] گزارش‌هایی از احترام ویژه خلیفه دوم به امام حسین رسیده است.[۳۱]

وقتی عثمان در دوره خلافتش ابوذر را به سرزمین ربذه تبعید و همگان را از بدرقه و همراهی او منع کرد، امام حسین(ع) همراه پدر، برادرش امام حسن(ع) و چند تن دیگر برخلاف دستور خلیفه، ابوذر را بدرقه کردند.[۳۲]

برخی منابع اهل سنت به حضور امام حسنین در نبرد افریقیه در سال ۲۶ق[۳۳] و نبرد طبرستان در سال ۲۹ یا ۳۰ق[۳۴] اشاره‌ای کرده‌اند. چنین گزارشی در هیچ یک از منابع شیعه نیامده است. بسیاری از منابع تاریخی گفته‌اند نبردهای مذکور بدون درگیری به مصالحه انجامیده است.[۳۵] گزارش حضور حسنین در این جنگ‌ها، موافقان و مخالفانی داشته است. برخی همچون جعفر مرتضی عاملی با توجه به اشکالات سندی این گزارش‌ها و نیز مخالفت امامان با شیوه فتوحات، آنها را ساختگی دانسته و اجازه ندادن امام علی به حسنین برای ورود به میدان جنگ در صفین را تاییدی بر آن شمرده‌اند.[۳۶] برخی نیز حضور حسنین در این فتوحات را در راستای مصالح امت اسلامی و با هدف ارائه اطلاعات دقیق‌تر به امام علی از اوضاع جامعه و همچنین آشنا کردن مردم با اهل بیت دانسته‌اند.[۳۷]

بنابر برخی گزارش‌های تاریخی، در اواخر حکومت عثمان که گروهی سر به شورش برداشتند و به قصد کشتن عثمان به سمت خانه او هجوم بردند، امام حسن مجتبی و امام حسین، به رغم ناخرسندی از عملکرد خلیفه، به فرمان امام علی(ع) به محافظت از خانه عثمان پرداختند. [۳۸] این گزارش موافقان و مخالفانی داشته است.[۳۹]

  • دوران حکومت امام علی(ع)

بر اساس گزارش‌های اندک مربوط به این دوره، امام حسین پس از بیعت مردم با امیر مومنان،(ع)خطبه‌ای خوانده است.[۴۰] در جنگ جمل فرماندهی جناح چپ سپاه امام علی را بر عهده داشته[۴۱] و در جنگ صِفّین، خطبه‌ای برای ترغیب مردم به جهاد خوانده[۴۲] و به همراه امام حسن، فرماندهان جناح راست سپاه بوده‌اند.[۴۳] گفته‌اند در صفین، امام حسین در ماجرای پس‌گرفتن آب از شامیان شرکت داشت و پس از آن امیرالمومنین فرمود: این نخستین پیروزی بود که به برکت حسین به دست آمد.[۴۴] به نقل برخی منابع، او در جنگ نهروان نیز در حضور داشت.[۴۵] بر اساس گزارش‌های مربوط به جنگ صفین، امام علی(ع) از جنگیدن حسنین(ع) جلوگیری می‌کرد و علت آن را حفظ نسل پیامبر(ص) می‌شمرد.[۴۶]

بسیاری از منابع گفته‌اند امام حسین در زمان شهادت امام علی(ع) کنار ایشان بود[۴۷] و در مراسم تجهیز و خاکسپاری حضور داشت.[۴۸] ولی در کتاب «انساب الاشراف» آمده است امام حسین(ع) هنگام شهادت پدر، برای انجام‌دادن مأموریتی که علی(ع) به او داده بود، در مدائن به سر می‌برد و با نامه امام حسن(ع) از موضوع آگاه شد.[۴۹]

  • دوران امام حسن(ع)

گزارش‌های تاریخی از ادب و احترام حسین بن علی(ع) به برادرش امام حسن(ع) حکایت دارد. نقل شده است اگر در مجلسی امام حسن حضور داشت، او بخاطر رعایت احترام سخن نمی‌گفت.[۵۰] پس از شهادت امام علی(ع) گروهی از خوارج که به جنگ با شامیان اصرار داشتند، با امام حسن بیعت نکردند و نزد حسین(ع) آمدند تا با او بیعت کنند. وی گفت: به خدا پناه می‌برم که تا زمانی که حسن زنده است بیعت شما را بپذیرم.[۵۱] در ماجرای صلح با معاویه، او در برابر شیعیان معترض، حامی برادر بود و اقدام او را تایید کرد[۵۲] و نقل شده است که گفت: او (امام حسن) امام من است.[۵۳]

بر پایه برخی گزارش‌ها، پس از برقراری صلح، امام حسین نیز همچون امام حسن، با معاویه بیعت کرد[۵۴] و حتی پس از شهادت امام حسن نیز بر عهد خود باقی ماند.[۵۵] در مقابل، گزارش‌هایی حاکی از بیعت نکردن حسین(ع) و ناخرسندی وی از صلح با معاویه است.[۵۶] برخی محققان این گزارش‌ها را با دیگر گزارش‌ها و قرائن تاریخی ناسازگار دانسته‌اند[۵۷] از جمله اینکه حسین(ع) در پاسخ به دسته‌ای از معترضان به صلح، که او را به گردآوری شیعیانش برای حمله به معاویه فراخواندند، گفت: ما پیمان بسته‌ایم و هرگز پیمان خود را نمی‌شکنیم.[۵۸] در گزارش دیگری آمده است که به معترضان گفت: تا زمانی که معاویه زنده است منتظر بمانید؛ هرگاه او مُرد، تصمیم می‌گیریم.[۵۹]

امام حسین(ع) در سال ۴۱ق، همراه برادرش از کوفه به مدینه بازگشت.[۶۰]

  • همسران و فرزندان

منابع قدیمی فرزندان امام حسین(ع) را چهار پسر و دو دختر[۶۱] و منابع امروزی شش پسر و سه دختر نوشته‌اند.[۶۲

همسر

نسب

فرزندان

توضیحات

شهربانو

دختر یزدگرد پادشاه ساسانی

امام سجاد امام چهارمشیعیان

محققان معاصر در نسب شهربانو تردید دارند.[۶۳] در برخی از منابع از او با نام سِنْدیه، غزاله و شاه زنان یاد شده است.

رباب

دختر امرؤ القیس

سُکَینه و عبداللّه. [۶۴]

رباب در کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت.[۶۵] بیشتر منابع عبدالله را به هنگام شهادت شیرخوار دانسته‌اند.[۶۶] امروزه شیعیان او را با نام علی اصغر می‌شناسند.

لیلیٰ

دختر ابی‌مُرَّة بن عروة بن مسعود ثَقَفی[۶۷]

علی اکبر(ع)[۶۸]

.....

ام اسحق

دختر طلحه بن عبیدالله

فاطمه دختر بزرگ امام حسین[۶۹]

ام اسحاق همسر امام حسن مجتبی(ع) بود و پس از شهادت امام حسن با امام حسین(ع) ازدواج کرد.[۷۰]

سُلافه یا ملومه[۷۱]

از قبیله قُضاعه

جعفر[۷۲]

جعفر در زمان حیات امام از دنیا رفت و نسلی از او باقی نماند.[۷۳]

 

در منابع جدید نام‌های علی‌اصغر فرزند شهربانو، محمد فرزند رباب و زینب (بدون ذکر نام مادر) نیز به عنوان فرزندان امام حسین آمده است.[۷۴] ابن طلحه شافعی در کتاب مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول تعداد فرزندان امام را ده تن شمرده است.[۷۵] همچنین در برخی کتاب‌های تذکره و مراثی متأخر، از دختر چهار ساله امام حسین به نام رقیه سخن به میان آمده است.[۷۶]

  • دوران امامت

امام حسین(ع) پس از شهادت برادرش در سال ۵۰ق به امامت رسید و تا روزهای آغازین سال ۶۱ق رهبری شیعیان را بر عهده داشت.

شیخ مفید در کتاب ارشاد به برخی نصوص امامت حسین بن علی(ع) اشاره کرده است از جمله حدیث «اِبنای هذانِ امامان قاما او قَعَدا (ترجمه: این دو پسرم [حسن و حسین]، امام هستند خواه قیام کنند یا نکنند) »[۷۷] و همچنین وصیت امام علی(ع) در هنگام شهادت.[۷۸] وی با استناد به این نصوص، امامت امام حسین را ثابت و قطعی دانسته است. به گفته شیخ مفید، امام حسین به خاطر رعایت تقیه و عهدی که در ماجرای صلح امام حسن کرده بود، تا زمان مرگ معاویه، به خود دعوت نکرد و امامتش را آشکار نساخت ولی پس از مرگ معاویه، امامتش را آشکار کرد و جایگاه خود را برای کسانی که آگاه نبودند، روشن نمود.[۷۹]

در منابع آمده است حسین(ع) پیش از خروج از مدینه در سال ۶۰ق، بخشی از وصیت‌ها و ودایع امامت را به ام سلمه[۸۰] و بخشی دیگر را پیش از شهادت خود در محرم ۶۱، به دختر بزرگش فاطمه[۸۱] داد تا آنها را به امام سجاد(ع) بسپارند.

  • پایبندی به صلح امام حسن

بیشتر دوران امامت سومین امام شیعیان با حکومت معاویه همزمان بود. او در این دوره به پیمان صلحی که برادرش با معاویه بسته بود وفادار ماند[۸۲] و در پاسخ به نامه برخی از شیعیان که برای پذیرش رهبری او و قیام در برابر بنی‌امیه اعلام آمادگی کردند، نوشت:

اکنون عقیده من چنین نیست. تا هنگامى که معاویه زنده است اقدامی نکنید و در خانه‏‌هاتان پنهان شوید و از کارى که به شما بدگمان شوند بپرهیزید. اگر او مُرد و من زنده بودم، نظرم را برایتان می‌نویسم.[۸۳]
  • موضع‌گیری دربرابر اقدامات معاویه

هرچند امام حسین در دوره حکومت معاویه اقدامی عملی بر ضد او انجام نداد، ولی به گفته رسول جعفریان «مناسبات امام و معاویه و گفتگوهایى که در مواقع مختلف صورت گرفته، نشان از تسلیم‏ ناپذیرى امام از لحاظ سیاسى در برابر پذیرش مشروعیت قطعى معاویه است‏.»[۸۴] نامه‌های متعددی که بین حسین بن علی(ع) و معاویه رد و بدل شد، از آن جمله است.

در عین حال از گزارش‌های تاریخی برمی‌آید که معاویه مانند خلفای سه گانه در ظاهر به امام احترام می‌کرد و او را بزرگ می‌شمرد[۸۵] و به کارگزارانش دستور داده بود که متعرض فرزند رسول خدا(ص) نشوند و از بی‌احترامی به وی بپرهیزند.[۸۶]

معاویه هنگام وصیت به فرزندش یزید نیز بر جایگاه حسین(ع) تاکید کرد و او را محبوب‌ترین فرد نزد مردم دانست و سفارش کرد در صورت غلبه بر حسین، از او درگذرد چرا که او حقی بزرگ دارد.[۸۷]

اعتراض به کشتن یاران امام علی

اقدام معاویه در کشتن افرادی چون حجر بن عدی، عمرو بن حمق خزاعی و عبدالله بن یحیی حضرمی از مواردی بود که اعتراض شدید امام حسین(ع) را در پی داشت.[۸۸] او بنابر گزارش منابع متعدد، نامه‌ای به معاویه نوشت و کشتن یاران امام علی را محکوم کرد و ضمن برشمردن برخی از کارهای ناشایست معاویه، او را نکوهید و گفت: من براى خود و دین خود چیزى بالاتر از جهاد با تو نمی‌دانم‏. در ادامه این نامه آمده است: من فتنه‌ای بزرگ‌تر از حکومت تو بر این امت سراغ ندارم[۸۹]

همچنین نقل شده است وقتی معاویه در سفر حج[۹۰] با امام رو در رو شد به او گفت: آیا شنیدى ما چه بر سر حُجر و اصحاب او و شیعیان پدرت آوردیم؟ امام فرمود: چه کردید؟ معاویه گفت: آنها را کشتیم، کفن کردیم، نماز بر آنها خواندیم و دفن کردیم. امام فرمود: اما اگر ما یاران تو را بکشیم، نه آنها را کفن می‌کنیم، نه نماز بر آنها می‌خوانیم و نه دفن‌شان می‌کنیم‏.[۹۱]

اعتراض به ولایتعهدی یزید

در سال ۵۶ق معاویه مردم را به بیعت با یزید به عنوان جانشین خود فراخواند.[۹۲] برخی از شخصیت‌ها از جمله امام حسین از بیعت خودداری کردند. معاویه به مدینه رفت تا نظر بزرگان این شهر را برای ولایتعهدی یزید جلب کند.[۹۳]امام حسین در مجلسی که معاویه و ابن عباس و برخی از درباریان و خاندان اموی حضور داشتند، معاویه را نکوهش کرد و با اشاره به خلق و خوی یزید، معاویه را از تلاش برای جانشینی او برحذر داشت و ضمن تاکید بر جایگاه و حق خود، به ابطال استدلال‌های معاویه برای جلب بیعت با یزید پرداخت.[۹۴] همچنین در مجلس دیگری که عموم مردم در آن حضور داشتند، امام حسین در واکنش به سخنان معاویه درباره شایستگی یزید، خودش را به لحاظ فردی و خانوادگی برای خلافت سزاوارتر دانست و یزید را شراب‌خوار و اهل هوا و هوس معرفی کرد.[۹۵]

خطبه امام در منا
نوشتار اصلی: خطبه امام حسین در منا

امام حسین در سال ۵۸ق، دو سال قبل از مرگ معاویه خطبه‌ای اعتراض‌آمیز در منا خواند؛[۹۶] در این زمان فشار معاویه بر شیعیان به اوج رسیده بود.[۹۷] امام در این خطبه ضمن برشمردن فضائل امیر مؤمنان و اهل بیت و دعوت به امر به معروف و نهی از منکر و تأکید بر اهمیت این وظیفه اسلامی، وظیفه علما و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و مفاسد و نیز زیان‌های سکوت عالمان در مقابل زورگویان را گوشزد کرد.

  • واکنش امام(ع) در برابر یزید

پس از مرگ معاویه در ۱۵ رجب ۶۰ق، یزید به حکومت رسید.[۹۸] او تصمیم گرفت از چند تن از بزرگانی که دعوت معاویه را برای بیعت با او نپذیرفته بودند، به زور بیعت بگیرد[۹۹] از این رو در نامه‌ای به ولید حاکم مدینه نوشت: «از حسین بن علی(ع) و عبدالله بن عمر و عبدالرحمن بن ابی بکر و عبدالله بن زبیر به زور بیعت بگیر و هر کس نپذیرفت گردنش را بزن.»[۱۰۰] وقتی ولید آنها را فراخواند، حسین(ع) به همراه سی نفر[۱۰۱] از نزدیکان خود به دارالاماره مدینه رفت.[۱۰۲] و در پاسخ به دعوت برای بیعت، تا روز بعد مهلت گرفت.[۱۰۳] و در نهایت تصمیم گرفت مدینه را ترک کند.[۱۰۴]

امام حسین(ع) و یارانش در ۲۷ رجب، مدینه را به قصد مکه ترک کردند.[۱۰۵]

به جز محمد بن حنفیه[۱۰۶] بیشتر خویشاوندان امام حسین(ع) از جمله فرزندان، برادران، خواهران و برادرزاده‌های امام، وی را همراهی می‌کردند.[۱۰۷] علاوه بر بنی هاشم، ۲۱ نفر از یاران امام حسین(ع) نیز در این سفر همراه شده بودند.[۱۰۸]

امام حسین(ع) پس از پنج روز، در ۳ شعبان سال ۶۰ق به مکه رسید[۱۰۹] و با استقبال مردم مکه و حاجیان بیت الله الحرام روبرو شد.[۱۱۰] امام حسین(ع) بیش از چهار ماه ـ از سوم شعبان تا هشتم ذی الحجه ـ در مکه ماند.

نامه کوفیان

شیعیان عراق از بیعت نکردن امام حسین(ع) با یزید باخبر شدند. پس در منزل سلیمان بن صُرَد خُزاعی گرد آمدند و با نوشتن نامه‌ای به امام حسین(ع) از او خواستند به کوفهبیاید.[۱۱۱] دو روز پس از فرستادن این نامه، کوفیان ۱۵۰ نامه دیگر (که هر نامه شامل امضای یک تا چهار نفر بود) به سوی امام حسین(ع) فرستادند.[۱۱۲] دو روز بعد نیز نامه‌هایی به امام حسین(ع) رسید.[۱۱۳] محتوای همه این نامه‌ها درخواست از آن حضرت برای آمدن به کوفه بود.

وقتی حجم نامه‌ها بسیار زیاد شد[۱۱۴] امام حسین(ع) نامه‌ای به مردم کوفه نوشت[۱۱۵] و آن را به پسر عمویش مسلم بن عقیل داد تا عازم عراق شود و اوضاع و احوال آنجا را بررسی کند و به ایشان گزارش دهد.[۱۱۶] مسلم نامه‌ای به امام نوشت و پرشماری بیعت‌کنندگان را تأیید کرد و امام را به کوفه فرا خواند.[۱۱۷]

حرکت از مکه به سمت کوفه

همچنین ببینید: حج ناتمام امام حسین(ع)

امام حسین(ع) در روز سه‌شنبه، هشتم ذی حجه (روز ترویه)[۱۱۸] (همان روزی که مسلم به شهادت رسید) به همراه ۸۲ نفر[۱۱۹] مکه را به سوی کوفه ترک کرد.

امام حسین(ع) در بین راه مکه به عراق از کشته شدن مسلم و هانی و پیمان‌شکنی مردم کوفه آگاه شد و همراهان خود را نیز آگاه ساخت، و به آنان رخصت داد اگر می‌خواهند، او را ترک کنند. گروهی رفتند؛ اما خویشاوندان وی و تنی چند از یاران از او جدا نشدند.

وقتی امام به نزدیکی کوفه رسید، در منطقه‌ای به نام ذو حُسَم با پیش‌قراولان سپاهیانِ پسر زیاد روبه‌رو شد. سردار این لشکر حُر بن یزید بود. او راه امام را در این منطقه بست. پیک عبیدالله بن زیاد نامه‌ای برای حر آورد که در آن خطاب به حر نوشته بود: «بر حسین(ع) سخت گیر، و او را فرود نیاور مگر در بیابان بی‌حصار و بدون آب».[۱۲۰] حر نامه ابن زیاد را برای امام حسین(ع) خواند و امام حسین(ع) به او فرمود: «بگذار در نینوا یا غاضریه فرود آییم».[۱۲۱] حر گفت: «ممکن نیست؛ زیرا عبیدالله آورنده نامه را بر من جاسوس گمارده است!». با هم حرکت کردند تا به کربلا رسیدند. حُر و یارانش، جلوی کاروان امام حسین(ع) ایستادند و آنان را از ادامه مسیر، باز داشتند.[۱۲۲]

حاکم کوفه که از رسیدن امام به نزدیکی کوفه خبردار شد، لشکری را به سرکردگی عمر بن سعد به پیشواز او فرستاد.[۱۲۳]

واقعه کربلا

نوشتار‌های اصلی: واقعه عاشورا، کربلا، عاشورا، شهدای کربلا، خطبه امام حسین(ع) در روز عاشورا و اسیران کربلا
روزشمار واقعه عاشورا
سال ۶۰ قمری
۱۵ رجب مرگ معاویه
۲۸ رجب خروج امام حسین (ع) از مدینه.
۳ شعبان ورود امام(ع) به مکه.
۱۰ رمضان رسیدن نخستین نامه‌های کوفیان به امام(ع).
۱۲ رمضان رسیدن ۱۵۰ نامه از کوفیان به امام(ع) توسط قیس بن مُسْهِر،عبدالرحمان ارحبی و عُمارَة سَلُولی.
۱۴‌رمضان وصول نامه سران و اهالی کوفه به امام(ع) توسط هانی بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی.
۱۵ رمضان خروج مسلم از مکه به سوی کوفه.
۵ شوال ورود مسلم بن عقیل به کوفه.
۱۱ ذی‌القعده نامه مسلم‌بن عقیل به امام حسین و دعوت از ایشان برای آمدن به کوفه
۸ ذیحجه خروج امام حسین(ع) از مکه.
۸ ذیحجه قیام مسلم بن عقیل در کوفه.
۹ ذیحجه شهادت مسلم بن عقیل در کوفه.
سال ۶۱ قمری
۱ محرم یاری خواستن امام از عبیدالله بن حر جعفی و عمرو بن قیسدر قصر بنی مقاتل
۲ محرم ورود کاروان امام(ع) به کربلا
۳ محرم ورود عمر سعد به کربلا با سپاه چهار هزار نفری.
۶ محرم یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد برای یاری امام حسین(ع) و ناکامی او در این مأموریت
۷ محرم بستن آب بر روی امام حسین(ع) و یارانش.
۷ محرم پیوستن مسلم بن عوسجه به امام حسین(ع) و یارانش.
۹ محرم ورود شمر بن ذی الجوشن به کربلا.
۹ محرم امان‌نامه شمر به فرزندان ام‌البنین.
۹ محرم اعلام جنگ لشکر عمر سعد به امام(ع) و مهلت خواستن حضرت از عمر سعد.
۱۰ محرم واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع)، اهل بیت(ع) و یارانش.
۱۱ محرم محرم حرکت اسرا به سوی کوفه
۱۱ محرم دفن شهدا توسط بنی اسد (از اهل غاضریه)
۱۲ محرم دفن شهدا بنابر نقلی دیگر
۱۲ محرم ورود کاروان اسرای کربلا به کوفه.
۱۹ محرم حرکت کاروان اسیران از کوفه به شام.
۱ صفر ورود اهل بیت(ع) و سر مطهّر امام حسین(ع) به شام.
۲۰ صفر اربعین حسینی
۲۰ صفر ورود اهل بیت امام(ع) به کربلا
۲۰ صفر بازگشت اهل بیت امام(ع) از شام به مدینه بنا بر برخی اقوال.

بیشتر منابع، دوم محرّم را روز ورود امام حسین(ع)به کربلا دانسته‌اند.[۱۲۴] عمر بن سعد نیز فردای آن روز به همراه 

چهار هزار نفر از مردم کوفه وارد کربلاشد.[۱۲۵] امام حسین(ع) در جواب پیام عمر بن سعد که چرا به اینجا آمده است

، فرمود: «مردم شهرتان به من نامه نوشتند که بدینجا بیایم. اکنون اگر مرا نمی‌خواهند باز می‌گردم.»[۱۲۶] 

عمر بن سعد نامه‌ای به عبیدالله بن زیاد نوشت و او را از سخن امام(ع) آگاه کرد.[۱۲۷] عبیداللَّه بن زیاد در جواب نامه

 عمر بن سعد،بیعت حسین(ع) و یارانش با یزید بن معاویه را درخواست کرد.[۱۲۸] گفتگوهای امام(ع) و ابن سعد،

 سه یا چهار بار تکرار شد.[۱۲۹] بنا بر برخی منابع امام و عمر ابن سعد توافق کردند که امام کربلا را ترک کند؛ 

اما این گفت‌وگوها با مخالفت عبیدالله عقیم ماند.[۱۳۰]

روز هفتم: بستن آب به روی حسین(ع)

در روز هفتم محرم، عبیدالله بن زیاد در نامه‌ای از عمر بن سعد خواست که میان آب و حسین(ع) و یارانش جدایی افکند

 تا یک قطره از آن ننوشند. چون این نامه به دست عمر بن سعد رسید به عمرو بن حجاج زبیدی فرمان داد تا با پانصد سوار

 به کنار شریعه فرات برود و مانع دسترسی امام حسین(ع) و یارانش به آب شوند.[۱۳۱]

روز تاسوعا

نوشتار اصلی: روز تاسوعا

شمر بن ذی الجوشن بعدازظهر روز نهم محرم به عمر بن سعد پیوست. شمر (که از طایفه ام البنین بود) از ابن زیاد برای

 فرزندان ام البنین امان‌نامه گرفته بود[۱۳۲]که فرزندان ام البنین آن را نپذیرفتند.[۱۳۳] وقتی امام(ع) از نیت دشمن برای حمله در روز تاسوعا آگاه شد، به برادرش عباس فرمود:

«اگر می‌توانی آنان را راضی کن که جنگ را تا فردا به تأخیر اندازند و امشب را به ما مهلت دهند تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم. خدا می‌داند که من نماز و تلاوت قرآن را بسیار دوست می‌دارم».[۱۳۴]

عباس نزد سپاهیان دشمن رفت و درخواست امام(ع) را به اطلاع آنان رساند. ابن سعد با مهلت یک شبه به امام حسین(ع) و یارانش موافقت کرد.[۱۳۵] در این روز خیمه‌های امام حسین(ع) و اهل بیت و یارانش محاصره شد.

شب عاشورا

نوشتار اصلی: شب عاشورا (وقایع)

امام حسین(ع) در اوایل شب یاران خود را جمع کرد و رو به آنان گفت:

آگاه باشید که من به شما اجازه (رفتن) دادم. پس همه با خیالی آسوده بروید که بیعتی از من بر گردن شما نیست. اکنون که سیاهی شب شما را پوشانده، آن را مَرکبی (سوار) برگیرید و بروید.

در این هنگام ابتدا اهل بیت امام حسین(ع) و سپس یاران آن امام هر یک در سخنانی حماسی، اعلام وفاداری کردند و بر فدا کردن جان خویش در دفاع از امام حسین(ع) تأکید کردند.[۱۳۶]


روز عاشورا

نوشتار اصلی: روز عاشورا (وقایع)

امام حسین(ع) پس از اقامه نماز صبح،[۱۳۷] صف‌های نیروهای خود (۳۲ تن سواره و ۴۰ تن پیاده)[۱۳۸] را منظم کرد. امام حسین(ع) برای اتمام حجت با دشمن، سوار بر اسب شد و همراه با گروهی از یاران به سوی لشکر دشمن پیش رفت و آنان را موعظه کرد.[۱۳۹]

یکی از وقایع صبح عاشورا کناره‌گیری حر بن یزید ریاحی از لشکر عمر بن سعد و پیوستن به اردوگاه امام(ع) بود.[۱۴۰]

در ابتدای جنگ، حملات به صورت گروهی انجام شد. طبق بعضی روایات تاریخی، تا ۵۰ تن از یاران امام حسین(ع)، در اولین حمله به شهادت رسیدند.[۱۴۱] پس از شهادت اصحاب غیرهاشمی، یاران بنی‌هاشمی امام حسین(ع) برای نبرد پیش آمدند. اولین کسی که از بنی هاشم از امام حسین(ع) اجازه میدان طلبید و به شهادت رسید، علی اکبر بود.[۱۴۲] پس از او دیگر خاندان امام نیز یکی پس از دیگری به میدان رفتند و به شهادت رسیدند. ابوالفضل العباس(ع)، پرچمدار سپاه و محافظ خیمه‌ها نیز در نبرد با نگهبانان شریعه فرات به شهادت رسید.[۱۴۳]

پس از شهادت بنی‌هاشم، امام حسین(ع) عازم نبرد شد؛ اما از سپاه کوفه تا مدتی کسی برای رؤیارویی با آن حضرت پا پیش نمی‌نهاد.[۱۴۴] پیادگان تحت امر شمر بن ذی الجوشن، امام(ع) را احاطه کرده بودند، ولی همچنان پیش نمی‌آمدند. شمر آنها را به حمله تشویق می‌کرد.[۱۴۵] شمر به تیراندازان دستور داد امام را تیرباران کنند. از فراوانی تیرها، بدن امام پر از تیر شده بود.[۱۴۶] شمربن ذی الجوشن با گروهی از سپاهیان، از جمله سنان بن انس نخعی و خولی بن یزید اصبحی، به سوی حسین(ع) آمدند. شمر آنان را به تمام کردن کار امام(ع) تشویق کرد[۱۴۷] اما کسی نمی‌پذیرفت. او به خولی بن یزید دستور داد تا سر حسین(ع) را جدا کند؛ اما او نتوانست این کار را انجام دهد. شمر[۱۴۸] و به نقلی سنان بن انس[۱۴۹] از اسب پیاده شد و سر امام(ع) را جدا کرد و به دست خولی داد.[۱۵۰]


سرانجام زن و فرزندان امام را اسیر کردند و به کوفه و از آنجا به شام بردند. تنها از کشتن امام سجاد(ع) چون بیمار بود چشم پوشیدند.[۱۵۱]

بیوگرافی حسین بن علی


پانویس

============================================================

  1. ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۷
  2. ↑ احمد ابن حنبل، المسند، بیروت، ج۱، ص۹۸، ۱۱۸؛ شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷
  3. ↑ ابن شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق،ج۳، ص۳۹۷؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۴۹۴
  4. ↑ ابن سعد، طبقات الکبری، ۱۹۶۸، ج۶، ص۳۵۷؛ ابن اثیر، اسدالغابه، بیروت، ج۲، ص۱۰
  5. ↑ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۹۳؛ زبیدى، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۴
  6. ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۱۷۱
  7. ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۳۹، ص۶۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۲۳۹-۲۴۰
  8. ↑ ری شهری، دانشنامه امام حسین، ج۱، ص۱۹۴-۱۹۵
  9. ↑ ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۶۵؛ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۶۰، ج۱، ص۲۱۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷
  10. ↑ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۸۰ش، ص۳۹
  11. ↑ ابن ابی الثلج، تاریخ الائمه، ۱۴۰۶ق، ص۲۸؛ ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۳۷۴؛ برای فهرستی از القاب آن حضرت رجوع کنید به ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۸۶
  12. ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۸۶
  13. ↑ رجوع کنید به: حِمْیری، قریب الاسناد،۱۴۱۳ق، ص۹۹ـ۱۰۰؛ ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۶ـ۲۱۹؛ شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۹ـ ۵۰؛ مجلسی، بحارالاانور، ۱۴۰۳ق، ج۳۷، ص۹۴ـ۹۵
  14. ↑ الکلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۴۶۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۴۱؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۹۲
  15. ↑ ابن سعد، طبقات الکبری، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۳۹۹؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۴۶؛ دولابی، الذریة الطاهرة، ۱۴۰۷ق، ص۱۰۲، ۱۲۱؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۲، ج۲، ص۵۵۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۷
  16. پرش به بالا↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۴، ص۲۰۱؛ شیخ مفید، مسار الشیعه، ۱۴۱۳ق، ص۶۱؛ ابن المشهدی، المزار[الکبیر]، ۱۴۱۹ق، ص۳۹۷؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۸۲۶، ۸۲۸؛ سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ۱۳۶۷ش، ص۶۸۹-۶۹۰
  17. ↑ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷
  18. ↑ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۹؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‏۱۲، ص۲۳۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر، ج۶، ص۲۳۰
  19. ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۴۶۵
  20. ↑ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۹؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‏۱۲، ص۲۳۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر، ج۶، ص۲۳۰
  21. ↑ سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۹۳
  22. ↑ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۳
  23. ↑ احمد بن حنبل، المسند، بیروت، ج۵، ص۳۵۴؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۲؛ ابن حبان، صحیح، ۱۹۹۳، ج۱۳، ص۴۰۲؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۸۷
  24. ↑ ابن قولویه قمى، کامل الزیارات‏، ۱۳۵۶ق، ص۵۰
  25. ↑ ابن سعد، طبقات الکبری، ۱۹۶۸، ج۶، ص۴۰۶ـ۴۰۷؛ شیخ صدوق، عون اخبار الرضا، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۸۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۶۸.
  26. ↑ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۳۹۹
  27. ↑ ری شهری، دانشنامه امام حسین،۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۲۴
  28. ↑ ری شهری، دانشنامه امام حسین،۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۲۵
  29. ↑ ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۲۹-۳۰؛ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۷۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۲۲، ص۳۲۸
  30. ↑ النمیری، عمر بن شبه، تاریخ المدینة المنوره، ج۳، ص۷۹۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۹۴؛ ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ۱۹۹۳، ج۵، ص۱۰۰؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۴۰؛ البغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۵۲
  31. ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۷۵؛ سبط بن جوزى، تذکرة الخواص‏، ۱۴۱۸ق،ص۲۱۲
  32. ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق، ج۸، ص۲۵۳-۲۵۴؛ کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۲۰۷
  33. ↑ ابن خلدون، العبر، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۵۷۳-۵۷۴
  34. ↑ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق. ج۴، ص۲۶۹
  35. ↑ ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۵۶۸؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۱۹۸؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۳۲۶
  36. ↑ جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن، ص۱۵۸
  37. ↑ زمانی، حقایق پنهان، ۱۳۸۰ش، ص۱۱۸-۱۱۹.
  38. پرش به بالا↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۱۶-۲۱۷؛ مالقی، التمهید و البیان، ۱۱۹-۱۹۴؛ مقدسی، البدء و التاریخ، ج۵، ص۷۰۶؛ عاملی، جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن(ع)، ص۱۴۰ به بعد؛ به نقل از دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۲۰، ص۶۷۸
  39. ↑ ری شهری، دانشنامه امام حسین،۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۳۱-۳۳۲
  40. ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج ۱۰، ص۱۲۱
  41. ↑ ذهبی، شمس الدین، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام‏، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۸۵
  42. ↑ نصر بن‌مزاحم، وقعة الصفین، ۱۳۸۲ق، ص۱۱۴ـ۱۱۵
  43. ↑ ابن شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۱۶۸
  44. ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج ۴۴، ص۲۶۶
  45. ↑ ابن عبد البر، الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، ۱۴۱۲ق، ج‏۳، ص۹۳۹
  46. ↑ نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۲۰۷، ص۳۲۳؛ اربلى، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۶۹
  47. ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‏۵، ص۱۴۷
  48. ↑ رجوع کنید به: ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ۱۹۹۰، ج۱، ص۱۸۱؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۳۴-۲۳۵
  49. ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۹۶-۲۰۰۰، ج۲، ص۴۹۷-۴۹۸
  50. ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش،ج۱، ص۲۹۱؛ ابن شهرآشوب‏، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۴۰۱
  51. ↑ ابن قتیبة دینوری، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۴
  52. ↑ دینورى، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۱
  53. ↑ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۰
  54. ↑ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۰
  55. ↑ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲
  56. ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۰ ؛ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۶۷
  57. ↑ حیات فکرى و سیاسى ائمه، جعفریان ،ص ۱۵۷-۱۵۸
  58. ↑ دینورى، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۰
  59. ↑ بلاذری، احمد بن یحیى، أنساب الأشراف‏، ۱۴۱۷ق،ج۳، ص۱۵۰
  60. ↑ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۵؛ ابن‌الجوزی، المنتظم، ۱۹۹۲، ج۵، ص۱۸۴
  61. ↑ مُصْعَب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳، ج۱، ص۵۷-۵۹؛ بخاری، سرّالسلسلة العلویة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۰؛ شیخ مفید، الارشاد، چاپ رسولی محلاتی، ج۲، ص۱۳۵
  62. ↑ دلائل الامامة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۷۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، چاپ رسولی محلاتی، ج۴، ص۷۷؛ ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۶۹
  63. ↑ مطهری در خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۱۳۱-۱۳۳؛ شریعتی در تشیع علوی و تشیع صفوی، ص۹۱؛ دهخدا، لغت نامه؛ جعفر شهیدی در زندگانی علی ابن الحسین(ع)، ص۱۲ و یوسفی غروی، تقی‌زاده، سعید نفیسی و کریستین سن از جمله کسانی هستند که نظری متفاوت دارند.
  64. ↑ اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۵ق، ص۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵
  65. ↑ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۲۲۹
  66. ↑ مُصْعَب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳، ج۱، ص۵۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۶۸؛ بخاری، سرّالسلسلة العلویة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۰
  67. ↑ مصعب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳، ص۵۷؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۴۶ـ۲۴۷؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۲-۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۶
  68. ↑ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج‌۶، ص۲۶۹
  69. ↑ اصفهانی، کتاب الاغانی، ۱۳۸۳ق، ج۲۱، ص۷۸
  70. ↑ اصفهانی، کتاب الاغانی، ۱۳۸۳ق، ج۲۱، ص۷۸
  71. ↑ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۲۴۹
  72. ↑ مُصْعَب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳، ج۱، ص۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵؛ بیهقی، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۴۹؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، چاپ رسولی محلاتی، ج۴، ص۷۷،۱۱۳
  73. ↑ مُصْعَب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳، ج۱، ص۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۳۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۱۰۹
  74. ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، چاپ رسولی محلاتی، ج۴، ص۱۰۹؛ دلائل الامامة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۷۴
  75. ↑ ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۶۹
  76. ↑ رک: کاشفی، روضة الشهداء، ۱۳۴۱ش، ج۱، ص۳۸۹ـ۳۹۰؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۳۴
  77. ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۰
  78. ↑ کلینی، الکافی،۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۷
  79. ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱
  80. ↑ کلینی، الکافی،۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۰۴
  81. ↑ کلینی، الکافی،۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۱
  82. ↑ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۲؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۸۷
  83. ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۲؛ بلاذری، احمد بن یحیى، أنساب الأشراف‏، ۱۴۱۷ق،ج۳، ص۱۵۲
  84. ↑ جعفریان، حیات فکرى و سیاسى ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۵
  85. ↑ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۹۹۳، ج۳، ص۲۹۱
  86. ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۴؛ کشّی، محمد بن عمر؛ رجال الکشی، ص۴۸
  87. ↑ ابن سعد، البقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۴۱؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۳۲۲؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۹۹۱، ج۴، ص۳۴۹ـ۳۵۰
  88. ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۴-۲۲۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، صص۱۲۰-۱۲۱؛ ابن قتبیه، الامامه والسیاسه، ج۱، صص۲۰۲-۲۰۴
  89. ↑ ابن سعد، الطبقات الکبرى‏، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۴۴۰؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۰؛ ذهبی، شمس الدین، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام‏، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۲۰۶
  90. ↑ طبرسی، احمد بن على ، الاحتجاج، ۱۴۰۳، ج۲، ص۲۹۶
  91. ↑ یعقوبی، تاریخ‏ الیعقوبى، دار الصادر، ج۲، ص۲۳۱؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۴۸؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۷۴
  92. ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۸، ص۷۹.
  93. ↑ ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۰۴.
  94. ↑ ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹.
  95. ↑ ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۱۱.
  96. ↑ نجمی، ص۳۴۰
  97. ↑ گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۳۹۲
  98. ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، خامسه۱، ص۴۴۲؛ بَلاذُری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۵۵؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۲.
  99. ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۳۸.
  100. ↑ ابومخنف، مقتل الحسین(ع)، ص۳؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۳۸؛ ابن‌اعثم، الفتوح، ج۵، صص۹-۱۰؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین(ع)، ج۱، ص۱۸۰؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۴.
  101. ↑ ابن‌اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۸؛ سید بن طاوس، اللهوف، ص۱۷.
  102. ↑ خوارزمی، مقتل‌الحسین، ص۱۸۳؛ دینوری، الامامه والسیاسه، ص۲۲۷؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ص۸۸
  103. ↑ ابومخنف، مقتل‌الحسین، ص۵؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۳.
  104. ↑ ابن‌اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۹؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین(ع)، ص۱۸۷.
  105. ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۶۰؛ طبری، تاریخ طبری، ص۳۴۱؛ شیخ مفید، الارشاد، ص۳۴
  106. ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۸؛ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۳۴۱؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۱۶
  107. ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۸؛ شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، ص۱۵۲-۱۵۳
  108. ↑ شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، ص۱۵۲
  109. ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۶۰؛ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۳۸۱؛ شیخ مفید، الارشاد، ص۳۵
  110. ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۵۶؛ شیخ مفید، الارشاد، ص۳۶
  111. ↑ بلاذری، انساب الاشراف، صص۱۵۷-۱۵۸؛ شیخ مفید، الارشاد، صص۳۶-۳۷؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۳۰
  112. ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۵۸؛ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۳۵۲؛ شیخ مفید، الارشاد، ص۳۸
  113. ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۵۸؛ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۳۵۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ص۳۸
  114. ↑ سید بن طاوس؛ اللهوف، ۱۹۸۸، ص۲۴
  115. ↑ طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۵۳؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۲۱
  116. ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۰؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۳۴۷؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۲۱
  117. ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۴۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۳۹۵
  118. ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۶۰؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۳۸۱
  119. ↑ ابن اعثم، الفتوح، ۱۹۹۱، ج۵، ص۶۹؛ الخوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص۲۲۰؛ إربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۳
  120. ↑ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۰۸، مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۶۷؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۱
  121. ↑ شیخ مفید، الارشاد، ص۸۴؛ مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۶۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۲
  122. ↑ عبدالرزاق الموسوی المقرم، مقتل الحسین(ع)، ص۱۹۲
  123. ↑ شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص۱۸۵
  124. ↑ ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ۱۹۹۱، ج۵، ص۸۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۸۴؛ محمد بن جریر الطبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۰۹؛ مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۶۸؛ علی بن ابی الکرم ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۲؛ و ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۹۶
  125. ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۵۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۷۶؛ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۰۹؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۲
  126. ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۵۳-۲۵۴؛ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۱۱؛ شیخ مفید، الارشاد، صص۸۵-۸۶
  127. ↑ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۱۱؛ شیخ مفید، الارشاد، ص۸۶؛ الخوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص۲۴۱
  128. ↑ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۱۱؛ شیخ مفید، الارشاد، ص۸۶
  129. ↑ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۱۴؛ مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۷۱
  130. ↑ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۱۴؛ شیخ مفید، الارشاد، ص۸۷؛ مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۷۱؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۵
  131. ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۵۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۰؛ محمد بن جریر الطبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۲؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۸۶
  132. ↑ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۱۵؛ الخوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص۲۴۶؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۶
  133. ↑ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۱۵؛ الخوارزمی، ج۱، مقتل الحسین، ص۲۴۶؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۶
  134. ↑ الطبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۷؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۹۱؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۷
  135. ↑ الطبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۷؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۷
  136. ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۱-۹۴؛ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۳۹
  137. ↑ محمد بن جریر الطبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۳
  138. ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۳۹۵؛ و محمد بن جریر الطبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۲؛ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۵۶؛ ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ۱۹۹۱، ج۵، ص۱۰۱؛ علی بن ابی الکرم ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۹
  139. ↑ الخوارزمی، مقتل الحسین(ع)، ج۱، ص۲۵۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۳۹۶-۳۹۸
  140. ↑ محمد بن جریر الطبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۷ و شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۹۹؛ الخوارزمی، مقتل الحسین(ع)، ج۲، ص۹
  141. ↑ محمد بن جریر الطبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۹-۴۳۰
  142. ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۳۶۱-۳۶۲؛ الاصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه،‌ ص۸۰؛ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۵۶؛ محمد بن جریر الطبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۶؛ ابن نما حلی، مثیرالاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۶۸؛ ابن طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ۱۹۸۸، ص۴۹
  143. ↑ محمد بن جریر الطبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۶-۴۴۹؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۱۰۸
  144. ↑ محمد بن جریر الطبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۲؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۱؛ ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۸۰؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۷۷
  145. ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۴۰۷- ۴۰۸
  146. ↑ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲؛ الخوارزمی، مقتل الحسین(ع)، ج۲، ص۳۵؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ص۱۱۱
  147. ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۴۰۷-۴۰۹؛ و محمد بن جریر الطبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۰؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، ج۴، ص۷۷
  148. ↑ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۲؛ الخوارزمی، مقتل الحسین(ع)، ج۲، ص۳۶؛ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۴۶۹
  149. ↑ محمد بن جریر الطبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۰- ۴۵۳؛ ابن سعد، کتاب الطبقات الکبیر، ج۶، ص۴۴۱؛ اصفهانی، مقاتل الطالبین، دارالمعرفه، ص۱۱۸؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۸؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۲؛ سید بن طاوس، اللهوف، ۱۹۸۸، ص۱۲۶
  150. ↑ محمد ابن سعد، کتاب الطبقات الکبیر، ج۶، ص۴۴۱ و ج۳، ص۴۰۹؛ محمد بن جریر الطبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۳؛ اصفهانی، مقاتل الطالبین، دارالمعرفه، ص۱۱۸؛ علی بن الحسین المسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۸
  151. ↑ شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص۱۸۵
  152.  

منابع

  • ابن ابی الثلج، تاریخ الائمه، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، چاپ محمود مرعشی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ق.
  • ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق.
  • ابن ابی الدنیا، مکارم الاخلاق، چاپ مجدی سید ابراهیم، بولاق، بی‌تا.
  • ابن ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت، ۱۴۰۹ق-۱۹۸۹.
  • ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵، بیروت: دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵.
  • ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‌تا.
  • ابن الطقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیه و الدول الاسلامیه، تحقیق عبدالقادر محمد مایو، بیروت: دارالقلم العربی، ۱۹۹۷.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، النجف الأشرف: المکتبة الحیدریة ومطبعتها، ۱۳۸۵ق-۱۹۶۶م.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تصحیح و تعلیق علی أکبر الغفاری، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، محرم الحرام ۱۴۰۵ق-۱۳۶۳ش.
  • ابن حبان، صحیح، تحقیق شعیب ارنؤوط، بی‌جا: الرساله، ۱۹۹۳.
  • ابن حزم،‌ المُحَلّی، تحقیق محمد شاکر، بیروت، دارالفکر، بی‌تا
  • احمد ابن حنبل، المسند، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
  • ابن شبّه نمیری، کتاب تاریخ المدینة المنورة:اخبار المدینةالنبویة، چاپ فهیم محمد شلتوت، (جده) ۱۳۹۹ق- ۱۹۷۹، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
  • سید بن طاوس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷ش.
  • سید بن طاوس، علی بن موسی، الطرائف، قم، خیام، ۱۴۰۰ق.
  • سید بن طاوس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، جمع آوری عبد الزهرا عثمان محمد، قم: المعد، ۱۹۸۸.
  • ‌ سید بن طاوس،‌ علی بن موسی، اللهوف فی قتلی الطفوف، أنوار الهدی، قم، ۱۴۱۷ق
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، قم، اسوه، ۱۴۱۴ق.
  • ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، چاپ ماجد بن احمد عطیه، بی‌جا، بی‌تا.
  • ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ محمد علی بجاوی، بیروت، ۱۴۱۲ق-۱۹۹۲.
  • ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵-۱۴۲۱ق.
  • ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، تحقیق علی شیری، بیروت:‌دار الأضواء، چاپ اول، ۱۹۹۰.
  • ابن قتیبه دینوری، المعارف، تحقیق ثروت عکاشه، قاهره: الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۶۰.
  • ابن قولویه،‌ جعفر بن محمد، کامل الزیارات، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم، ۱۴۱۷ق.
  • ابن الجوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ طبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، ج۳و۵، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۲.
  • سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، بیروت، ۱۴۰۱ق-۱۹۸۱.
  • ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
  • طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الانوار، نجف، کتابخانه حیدریه، ۱۳۸۵ق.
  • دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم: منشورات رضی، ۱۳۶۸ش.
  • اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق احمد صقر، بیروت: دارالمعرفه، بی‌تا.
  • بخاری، ابونصر سهل بن عبداللّه، سرّالسلسلة العلویة، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۱ق.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمود فردوس العظم، دمشق، ۱۹۹۶-۲۰۰۰.
  • دولابی، محمد بن احمد، الذریة الطاهرة، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم، ۱۴۰۷ق.
  • مفید، محمد بن‌نعمان، مسار الشیعة، قم: کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • ابن المشهدی، محمد بن جعفر، المزار [الکبیر]، تحقیق جواد القیومی الاصفهانی، قم: مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۹ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق.
  • اشتهاردی، علی پناه، هفت ساله چرا صدا درآورد؟ چاپ اول، قم، انتشارات علامه، ۱۳۹۱ش.
  • اصفهانی، ابوالفرج، کتاب الاغانی، قاهره، ۱۳۸۳ق.
  • کاشفی، حسین بن علی، روضة الشهدا،‌ چاپ محمد رمضانی، تهران، ۱۳۴۱ش.
  • امین، سیدمحسن، اعیان الشیعة، چاپ حسن امین، بیروت، ۱۴۰۳ق.
  • بخاری، محمد بن اسماعیل، ادب المفرد، بیروت، ۱۴۰۶ق.
  • خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
  • الخوارزمی، الموفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، ج۱، تحقیق و تعلیق محمد السماوی، قم: مکتبة المفید، بی‌تا.
  • یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت:‌دار صادر، بی‌تا.
  • ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج۵، تحقیق عبدالرحمن محمد عثمان، بیروت: دارالفکر، ۱۴۰۳ق.
  • شهیدی، سید جعفر، زندگانی علی بن الحسین، تهران، دفتر نشر فرهنگ، ۱۳۶۵
  • شهیدی، سیدجعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۹۰.
  • حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم: جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق.
  • حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق یوسف عبدالرحمن المرعشی، بیروت، ۱۴۰۶ق.
  • خرگوشی نیشابوری، ابو سعید، شرف المصطفی، ج۵، مکه: دارالبشائر الاسلامیه، ۱۴۲۴.
  • حِمْیرى، عبداللّه‌بن جعفر، قریب الاسناد، قم، ۱۴۱۳ق.
  • خزاز رازى، علی بن محمد، کفایة الاثر فی‌النص علی‌الائمة الاثنی‌عشر، چاپ عبداللطیف حسینى کوه کمرى خوئى، قم، ۱۴۰۱ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، چاپ مهدى لاجوردى، قم ۱۳۶۳ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه، الخصال، قم: جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق.
  • دلائل الامامة، منسوب به محمدبن جریر طبرى آملى، بیروت: مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، ۱۴۰۸ق-۱۹۸۸.
  • ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۵، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت: دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳.
  • ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، تخریج شعیب ارنؤوط و تحقیق حسین اسد، بیروت: الرساله، چاپ نهم، ۱۹۹۳.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، التنزیه الانبیاء، نسخه موجود در کتابخانه مدرسه فقاهت.
  • شیخ صدوق، الأمالی، قم: تحقیق قسم الدراسات الإسلامیة - مؤسسة البعثة، ۱۴۱۷ق.
  • قاضى نعمان، نعمان‌بن محمد، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام والقضایا و الاحکام، چاپ آصف‌بن علی‌اصغر فیضى، قاهره ۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵.
  • بحرانی، هاشم‌بن سلیمان، مدینةالمعاجز (معاجز اهل‌البیت)، چاپ علاءالدین اعلمى، قم، ۱۴۲۶ق-۲۰۰۵.
  • صفار قمى، محمدبن حسن، بصائرالدرجات الکبرى فى فضائل آل محمد (ع)، چاپ محسن کوچه‌باغی‌تبریزى، تهران، ۱۳۶۲ش.
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس، بیروت، ۱۹۶۸-۱۹۷۷.
  • ابن ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت، ۱۴۰۹ق-۱۹۸۹.
  • محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معرف، ۱۳۸۰ش.
  • ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم.
  • ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، چاپ یوسف بقاعى، قم ۱۳۸۵ش.
  • بیهقى، علی‌بن زید، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، چاپ مهدى رجائى، قم ۱۴۱۰ق.
  • نصر بن‌مزاحم، وقعة الصفین، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق- ۱۹۶۲م.
  • مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، چاپ شارل پلّا، بیروت، ۱۹۶۵-۱۹۷۹.
  • شیخ مفید، الارشاد، قم: سعید بن جبیر، ۱۴۲۸ق.
  • ابن الخشاب البغدادی، تاریخ موالید الائمه (المجموعه)، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی.
  • ابن الصباغ، الفصول المهمه فی معرفة الائمة، ج۲، تحقیق سامی الغریری،‌دار الحدیث، ۱۴۲۲.
  • ابن الفقیه، احمد بن محمد، البلدان، تحقیق یوسف الهادی، بیروت: عالم الکتب، چاپ اول، ۱۹۹۶.
  • ازدی، ابومخنف، مقتل الحسین(ع)، تحقیق و تعلیق حسین الغفاری، قم: مطبعة العلمیه، بی‌تا.
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد بن صامل السلمی، طائف: مکتبة الصدیق، ۱۹۹۳؛
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت: دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰.
  • ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع الهاشمی البصری (م ۲۳۰)،
  • ابن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت،‌دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۰ق.
  • ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات الکبری، چاپ احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۵ق.
  • ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴ و ۳، قم: علامه، ۱۳۷۹ق.
  • اربلى، علی بن عیسی، کشف الغمة فى معرفة الائمة علیهم‌السلام، چاپ على فاضلى، قم، ۱۴۲۶ق.
  • بغدادی، صفی الدین عبدالمؤمن، مراصد الاطلاع علی اسماء الامکنة و البقاع، ج۱، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت: دارالمعرفه، ۱۹۵۴.
  • بغدادی، محمد بن حبیب، المحبر، بی‌جا، ۱۳۶۱ق.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق احسان عباس، بیروت: جمیعة المتشرقین الامانیه، ۱۹۷۹؛
  • بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳ و ۱، تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت: دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷.
  • تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج۲، مصر: دارالمعارف، ۱۳۸۵ق.
  • جعفریان، رسول، گزیده حیات سیاسی و فکری امامان شیعه، ۱۳۹۱.
  • ابن نما حلی، جعفر، مثیر الاحزان، قم: مدرسه امام مهدی(عج)، ۱۴۰۶.
  • خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایة الکبری، بیروت: مؤسسة البلاغ، ۱۴۱۱ ق.
  • خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، تحقیق فواز، بیروت: دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۵.
  • دانشنامه امام حسین(ع)، محمدی ری شهری و...، ج۱۰، مترجم: محمد مرادی، قم: دارالحدیث، ۱۴۳۰ق/۱۳۸۸ش.
  • دایرة المعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادی و کامران فانی و بهاء الدین خرمشاهی، ج۲، نشر سازمان دایره المعارف تشیع، تهران: ۱۳۶۸ش.
  • دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۶، تهران: ۱۳۷۷ش.
  • ربانی خلخالی، علی، چهره درخشان امام حسین علیه‌السلام، قم: مکتب الحسین، ۱۳۷۹ ش.
  • سماوی، محمد، ابصار العین فی انصار الحسین(ع)، تحقیق محمد جعفر الطبسی، مرکز الدراسات الاسلامیه لممثلی الولی الفقیه فی حرس الثورة الاسلامیه.
  • سمعانی، الأنساب، ج۸، تحقیق عبدالرحمن بن یحیی المعلمی الیمانی، حیدرآباد: مجلس دائرة المعارف العثمانیه، ۱۹۶۲.
  • شریعتی علی، تشیع علوی و تشیع صفوی، تهران: چاپخش، ۱۳۷۷
  • صدوق، التوحید، تحقیق: تصحیح وتعلیق: السید هاشم الحسینی الطهرانی، قم: مؤسسة النشر الإسلامی، بی‌تا.
  • طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بی‌جا،‌دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، مشهد: نشر مرتضی، ۱۴۰۳.
  • احمدبن على طبرسى، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوى خرسان، نجف ۱۳۸۶ق-۱۹۶۶.
  • طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، تهران: اسلامیه، ۱۳۹۰ق.
  • طبری، احمد بن عبدالله، ذخائر العقبی، قاهره: مکتبة القدسی، ۱۳۵۶ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: دارالتراث، ۱۹۶۲-۱۹۶۷.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری (تاریخ الطبری)، ج۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: دارالتراث، ۱۹۶۷.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۳۸۲-۱۳۸۷ق/۱۹۶۲-۱۹۶۷.
  • طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت، ۱۴۰۱ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ق.
  • عاملی، ابن حاتم، الدر النظیم، قم: جامعه مدرسین، بی‌تا.
  • عاملی، جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن(ع)، قم، ۱۴۰۵ق.
  • عاملی، محمد بن مکی (شهید اول)، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۲، قم: جامعه مدرسین، ۱۴۱۷.
  • عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابه، ج۲، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۵.
  • علی بن زید بیهقی، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰.
  • عندلیب، ثارالله، مرکز مطالعات راهبردی خیمه، بی‌تا.
  • فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضة الواعظین، ج۱، قم: رضی، بی‌تا.
  • فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۱، قم: هجرت، ۱۴۰۹.
  • قاضی طباطبایی، سید محمد علی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)، بنیاد علمی و فرهنگی شیهد آیت الله قاضی طباطبایی، قم، ۱۳۶۸ۀ ه. ش.
  • قمی، عباس، منتهی الامال، ج۱، قم: مؤسسه انتشارات هجرت، ۱۳۷۲ش.
  • قمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، قم: بیدار، ۱۴۰۱.
  • کتبی، فوات الوفیات، ج۲، تحقیق علی محمد بن یعوض الله و عادل احمد عبدالموجود، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۲۰۰۰.
  • کشّی، محمد بن عمر، رجال الکشی، مشهد: دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  • ‌ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ق،
  • کوفی، ابن اعثم، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت:‌دار الأضواء، چاپ اول، ۱۹۹۱.
  • گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیه‌السلام، زیر نظر مهدی پیشوایی، چ۱، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۹.
  • مالقی، محمد، التمهید و البیان، به کوشش محمد یوسف زاید، قطر، ۱۴۰۵ق.
  • مالک بن انس، الموطأ، ج۲، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت:‌دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۵.
  • متقی الهندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۳، تصحیح صفوة السقا، بیروت: الرساله، ۱۹۸۹.
  • علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۶و ۴۵، بیروت: مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق.
  • محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، قم: آل البیت(ع)، ۱۴۰۸.
  • محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حجج‌اللّه علی‌العباد، قم، ۱۴۱۳ق.
  • مزی، تهدیب الکمال، تحقیق بشار عواد معروف، ج۶، بیروت-لبنان: مؤسسة الرساله، ۱۹۸۵.
  • مسعودی، اثبات الوصیه، منشورات الرضی، قم.
  • مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه و الاشراف، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره:‌دار الصاوی، بی‌تا؛ افست قم:‌دار الثقافة الاسلامیه، بی‌تا.
  • مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم: دارالهجره، ۱۴۰۹.
  • مسکویه، ابوعلی، تجارت الامم، ج۲، تحقیق ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، ۱۳۷۹ش.
  • مُصْعَب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳.
  • مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، مرتضی مطهری، تهران: نشر صدرا، ۱۳۸۰
  • مفید، محمد بن‌نعمان، الارشاد، ترجمه و شرح فارسی: محمدباقر ساعدی، تصحیح: محمدباقر بهبودی، بیجا: انتشارات اسلامیه، ۱۳۸۰ش؛
  • مفید، الارشاد، ج۲، ترجمه محمد باقر ساعدی خراسانی، اسلامیه، ۱۳۵۱ش؛
  • شیخ مفید، محمد بن‌نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، بیروت، ۱۴۱۴ق. (دانشنامه)
  • مفید، محمد بن‌نعمان، الارشاد، تحقیق: مؤسسة آل‌البیت(ع) لتحقیق التراث، بیروت: دارالمفید، ۱۴۱۴ق-۱۹۹۳م، (نسخه موجود در لوح فشرده مکتبة اهل‌البیت نسخه دوم).
  • مفید، محمد بن‌نعمان، المقنعه، قم: کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • مقدسی، ابو نصر بن مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس، ۱۹۱۶م.
  • مقدسی، یدالله، باز پژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۱ش.
  • مقریزی، تقی الدین، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۲۰ق، چاپ اول.
  • موسوعه کلمات الرسول الاعظم، ج۶، کتاب الحسنین(ع) و کتاب اهل البیت(ع)، مؤلف لجنة الحدیث فی مرکز ابحاث باقرالعلوم(ع)، تهران: نشر امیرکبیر، ۱۳۸۸ش.
  • موسوی المقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین(ع)، بیروت: دارالکتاب الاسلامیه.
  • نجفی یزدی، محمد، اسرار عاشورا، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۳ش.
  • نمیری، عمر بن شبه، تاریخ المدینة المنوره، ج۳، قم: دارالفکر، ۱۳۶۸ش.
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.