داشتن چند فرزند تجربه لذت بخش و شادی آور برای والدین است خوشبختی و شادی بیشتری را برای خانواده به همراه می آورد. و یک سرمایه گذاری بلند مدت برای خانواده محسوب می شود.
من مادر 5 فرزند هستم و از این نعمتی که خدا به من داده است ، خدا را همیشه شکر می کنم. یکی از دلیل آوردن فرزندانم این بود که در کودکی من تنها فرزند خانواده بودم. آرزو می کردم ای کاش خواهر و برادرهای بیشتری داشتم بخاطر اینکه بیشتر وقتها احساس تنهایی می کردم. به همین دلیل تصمیم گرفتم، وقتی بزرگتر شدم، خودم فرزندان بیشتری داشته باشم تا آنها مانند من احساس تنهایی نکنند و هم اینکه از داشتن آن ها لذت ببرم و زمانهای زیادی را با فرزندانم سپری کنم.
زمانیکه به آرزوی خود رسیدم، در محیط خانوادگی مان همیشه سعی می کردم ، محبت و عواطف را بین بچه ها بوجود آورم. تا آنها حامی و پشتیبان یکدیگر باشند و حال که بزرگ شده اند، هر کدامشان خانه و خانواده ای برای خود دارند، رفت و آمدها و برنامه های مختلف و متعددی داریم و از اینکه اینقدر شاد هستیم، بسیار خوشحالم. زمانی که می بینم در خانواده ی ما علاوه بر پدر و مادر ، خواهر و برادرها هم حامی همدیگر هستند و بسیاری از مشکلات خود را با کمک یکدیگر حل می کنند ،در پوست خود نمی گنجم واز اینکه آرزوی من برآورده شده است، بسیار خرسندم.
من بعنوان مادر خانواده در محیط خانوادگی همیشه تلاش می کردم به فرزندانمان آموزش دهم تا آنها مسئولیت پذیر باشند و این کار را از طریق کمک کردن به یکدیگر انجام داده ام و سعی کردم هر کدام مسئولیتی را در خانه عهده دار باشند. این فعالیتها هم به آنها اعتماد به نفس بیشتری می داد و هم اینکه موجب استقلال بیشتر آنها در زندگی شخصی و خانوادگی خودشان شده است و همیشه از این گونه فعالیتها به عنوان خاطرات خوش زندگی شان یاد می کنند.
در جمع خانوادگی ما احساس دوست داشتن و احترام فراوان دیده می شود، زیرا همیشه در بیان مشکلات همدرد همدیگر بوده ایم و در فضای شاد همیار هم هستیم. زیرا که فرزندان زمینه ساز خوبی برای دوست داشتن و محبوب بودن هستند. و زمانیکه انرژی مثبت در محیط خانوادگی جاری است از بیهودگی جلوگیری می شود.
همیشه سعی می کردم ، محبت و عواطف را بین بچه ها بوجود آورم. تا آنها حامی و پشتیبان یکدیگر باشند و حال که بزرگ شده اند، هر کدامشان خانه و خانواده ای برای خود دارند، رفت و آمدها و برنامه های مختلف و متعددی داریم و از اینکه اینقدر شاد هستیم، بسیار خوشحالم
زمانیکه فرزندانم کوچک بودند در تلاش و تکاپو بودم تا بتوانم استعدادهای آنان را پرورش دهم و باعث می شد مطالعه و تحقیق بیشتری انجام دهم تا اطلاعات بیشتری بدست آورم، حال بسیاری از این اطلاعاتم را می توانم به نوه های خود انتقال دهم. و از اینکه نوه هایم می بینند مادربزرگشان فعالیتها و برنامه های مختلفی انجام می دهد به وجد می آیند و دوست دارند بیشتر زمان خود را با من بگذارنند و من هم از اینکه با نوه هایم زمان خودم را تقسیم می کنم خدا را شکر می کنم.
از طرف دیگر بخاطر وجود فرزندانم همیشه نسبت به آنها احساس مسئولیت داشتم و دوست داشتم به بهتر شکل آنها را تربیت کنم. بنابراین سعی کردم اگر مشکلات و ایرادتی در رفتار و کردارم وجود دارد، از بین ببرم تا بتوانم الگوی خوبی برای آنها باشم و خدا را شکر که در این زمینه احساس می کنم، موفق بوده ام و در جای خوانده ام که معمولا تغییرات اساسی شخصیتی والدین زمان اشتغال و ایفای نقش والدینی رخ می دهد. و من هم تمام سعی خود را کردم تا بتوانم مادری دلسوز و مهربان و با درایت برای آنها باشم.
شکل گیری شخصیت افراد در چند دوره اتفاق می افتد، دوره کودکی که والدینشان و خواهر و برادران بزرگتر از خود را سرلوحه خود قرار می دهند و دوره نوجوانی که همسالان و اطرافیان رفتارشان را مناسب می سازند و در دوره دیگری که خودشان پا به عمل می گذارند و من بعنوان یک مادر همیشه سعی کردم تا آنها را در تمام مراحل زندگی یاری دهم و کنترل و نظارت به موقع بر فعالیتهای آنها داشته باشم تا آنها بتوانند مسیر زندگی خود را به خوبی انتخاب کنند.
حال که به سراسر زندگی ام نگاه می کنم و ثمره های زندگی خود را می بینم، از داشتن چنین فرزندانی احساس شادی و نشاط به من دست می دهد و می دانم، توانستم هم برای خود و جامعه ام فرزندان صالح تربیت کنم. حضرت محمد می فرماید: " فرزند صالح گلی از گلهای بهشت است ".
اکنون از زندگی ام بسیار لذت می برم و احساس جوانی و سرزنده بودن میکنم، زیرا جمع خانوادگی پرشور و با محبتی دارم .امیدوارم نصیب شما هم، چنین خانواده ای شود.
منبع: تبیان