چهل روز عزای مؤمن رسول گرامی اسلام علیه السلام در سفارشهای خویش به جناب ابوذر غفاری به اهمیت و جایگاه والای مؤمن در جهان اشاره کرده و فرموده است: «یا اباذر! ان الارض لتبکی علی المؤمن اذا مات اربعین صباحا; (1) ای ابوذر! هنگامی که مؤمنی از دنیا میرود، زمین تا چهل روز برای فقدان او گریان و عزادار است.»
اِلهی اَلْبَسَتْنیِ اَلْخَطایا ثَوْبَ مَذَلٌتِی وَ جَلٌلَنِی اَلتٌباعُدَ مِنْکَ لِباسَ مَسْکَنَتِی وَ اَمَاتَ قَلْبِی عَظِیمُ جِنایتَیِ فَاَحْیِه بِتوْبَةٍ مِنْکَ یا اَمَلِی وَ بُغْیَتِی وَ یا سُؤْلِی وَِ مُنْیَتِی ...
خدای من !
گناهانم لباس خو اری بر تنم کر ده است و دوری از تو درماندگی را آرایشم شده است. افزونی لجن
خدا در شعر فارسی
ای همه هستی زتو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده
آنچه تغیر نپذیرد توئی
وانکه نمردست و نمیرد توئی
ما همه فانی و بقا بس تراست
رحم و رحمت در اصل (لغت) به معنى حالت نفسانى خاصى است که موقع مشاهده منظره نیازمندان و بیچارگان به انسان دست مىدهد و او را وادار مىکند که براى رفع نواقص و تأمین احتیاجات آنان بکوشد. این معنى بعد از تحلیل به "بخشش و عطا براى رفع نیازمندىها" بازمىگردد. (یعنى جوهره معناى رحم و حقیقت آن، این است) و هرگاه در مورد خداوند به کار رود، منظور همین معنى است، نه آن حالت
خدایا من رو ببخش که همیشه ازت طلبکارم ...
چرا ؟!
نمیدونم شاید فکر میکنم : " چون بهم لطف کردی و منو آفریدی ، مدیون من شدی ! "
خدایا ببخش که همیشه به فکر معامله کردن با تو بودم : ... " خدایا اگه فلان کارو واسم انجام بدی ...
بنابر آنچه در مجموعه رهنمودهای پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار وارد شده است، در دوره غیبت به دلیل عدم دسترسی مردم به امام (عج) و غرق شدن در زرق و برق دنیا و همین طور دور شدن از فضائل اخلاقی و انسانی و بی توجهی به احکام و ارزش های الهی، انسان ها با انواع مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اعتقادی روبرو می شوند.
مرگ رویدادی که لاجرم در زندگی هر موجود زنده ای از جمله انسان رخ خواهد داد و تمام انسانها در مواجه شدن با آن اتفاق نظر دارند اما نکته قابل توجه این است که چگونه بدان آگاه و چگونه از از آن غافلیم؟
عوامل آگاهیبخش
در بیان حضرت امیر(علیه السلام ) از سه عامل آگاهی بخش به انسان درباره مرگ و امتزاج آن با زندگی یاد شده
خدا می خواهم انسانها
نمی دانم چرا این زندگی با ما چنین قهر است
خدایی کو بگویم دردهایم را؟
بسازد چاره این خستگیها را
سوال: آیا کثیر الشکی که نباید به شک خود اعتنا کند، شامل هر نوع شکی است؟ و آیا نظر مراجع همین است، یا در این مسئله اختلاف نظر وجود دارد؟
طبق قاعده «لا شکّ لکثیر الشک»، کثیر الشک (کسی که زیاد شک می کند) نباید به شک خود اعتنا کند، امّا آیا این قاعده – علاوه بر عبادات – شامل امور دیگری؛ مانند معاملات، حقّ الناس، اعتقادات و ...