// ۲۸ شهریور ۹۶ ، ۰۹:۳۰

                                                        

اِلهی اَلْبَسَتْنیِ اَلْخَطایا ثَوْبَ مَذَلٌتِی وَ جَلٌلَنِی اَلتٌباعُدَ مِنْکَ لِباسَ مَسْکَنَتِی وَ اَمَاتَ قَلْبِی عَظِیمُ جِنایتَیِ فَاَحْیِه بِتوْبَةٍ مِنْکَ یا اَمَلِی وَ بُغْیَتِی وَ یا سُؤْلِی وَِ مُنْیَتِی ...

 

خدای من !

گناهانم لباس خو اری بر تنم کر ده است و دوری از تو درماندگی را آرایشم شده است. افزونی لجن گناهانم ماهی دلم را میرانده است.

 

ای نهایت آ‌رزویم! ای زیباترین مطلوبم! ای تنها پاسخگویم! و ای محبوب دلم!

ماهی دلم را با جریان زلال تو به پذیرت زنده گردان.

 

خدایا!

مر گناهانم را سایه روشن رحمتت بیار و مر عیو بم را ابر پر بار رحمتت ببار ...

 

فَوَ عِزٌتِکَ ما اَجِدُ لِذُنُوْبِی سِواکَ غافِراٍ ًوَ لا اَری لِکَسْرِی غَیْرَکَ جابِراً وَ قَدْ خَضَعْتُ بِاْلِانابَةِ اِلَیْکَ وَعَنَوْتُ بُالْاِسْتِکانَةِ لَدَیْکَ...

 

به عزتت سوگند که جز تو مر گناهان خویش را بخشنده ای نمی‌یابم و شکستگی خویش را جز تو پیوندی نمی‌بینم.

 

من اینک با بالهای تواضع به بارگاه تو باز گشته ام و پیشانی خشوع و خواری خویش بر درگاه قدرتت نهاده ام .

 

اگر از در رحمت خویش برانیم به کدامین در پناهنده شوم و اگر از قلّه رافتت فرو افکنیم به کدامین دامنه بگریزم؟... که صد  افسوس از خجلت و رسوائیم و... هزار افغان از توشه راهم.

 

فَوَااَسَفاهُ مِنْ خَجْلَتِی وَ افْتِضاحِی وَ و الَهَفاهُ مِنْ سُوءُِ عَمَلِی وَ اجْتِراحِی اَسْاَلکَ یا غَافِرَ الَذٌَنْبِ اَلْکَبِیر وَ یا جَابِرَ اَلْعَظْمِ اَلْکَسِیرِ اَنْ تَهََبَ لِی مُوْبِقاتِ اَلْجَرائِر وَ تَسْتُرَ عَلَیٌَ فاَضِحاتِ اَلسٌَرائِرِ ...

 

ای بزرگ بخشاینده گناهان بزرگ و ای به هم آورنده و پیوند زننده استخوانهای شکسته!

 

از عظیم گناهانم هلاک کننده هایش را ببخش

 

واز قبیح رازهایم رسوا کننده ها یش را بپوش

 

و مرا در گرمای حضور قیامتت از خنک گوارای عفوت بنوش.

 

خداوندا!

بلند پرده زیبای گذشتت را بر چشمان گنهکار خسته ام دریغ مکن.

خدایا! مر گناهانم را سایه روشن رحمتت بیار و مر عیو بم را ابر پر بار رحمتت ببار ...

 

خدای من!

اگر گناه از بنده زشت است، عفو که از سوی تو زیباست.

 

اِلهِی هَلْ یَرْجِعُ اَلْعَبْدُ الابِقُ اِلّاَ اِلی مَوْلاهُ اَمْ هَلْ یُجِیرُهُ مَنْ سَخَطَهُ اَحَدٌ سِواه اِلهیِ اِنْ کانَ اَلنَّدَمُ عَلَیَّ اَلذَّنْبُ تَوْبَةً فَاِنِّی وَ عِزَّتَکَ مِنَ النَّادِمِینَ وَ اِنْ کانَ اَلْاِسْتِغْفارُ مِنَ اَلْخَطیِئتِهِ حِطَّةٌ فَاِنِی لَکَ مِنَ اَلْمُسْتَغْفِرِینَ لَُکَ اَلْعُتْبی حَتَّی تَرْضَی...

 

خدای من!

آیا بنده فراری جز به سوی مولای خویش بر می گردد و از خشم کیفر بار او جز در کنار پناه می‌گیرد؟...

 

معبود من!

اگر در ورود به بارگاه توبه ات پشیمانی است بعزتت سوگند که من به این در آویخته ام

و اگر استغفار از گناه، تیشه ای مر ریشه گناهان راست، این تیشه استغفار من!

حق خشنودی از آن تست، تویی که با باران رحمتت  غبار گناهان را از صفحه دل می‌شویی.

 

خدایا!

به قدرتت، که به سویم چشم بگردان. با ابر بردباریت بر بیکران دشت گناهانم بگذر.

و علیرغم آنچه فقط تو می‌دانی برسرم دست مدارا بکش.

 

اِلهِی اَنْتَ اَلَّذِی فَتَحْتَ لِعِبادِکَ بَاباً اِلی عَفْوِکَ سَمَّیْتَهُ اَلتَّوْبَةَ فَقُلْتَ:

« تُوْبُوْا اِلَی اَللَّهِ تَوْبَةً نَصُوْحَاً » فَما عُذْرُ مَنْ اَغْفَلَ دُخُوْلَ اَلْبابِ بَعْدِ فَتْحِهِ...

 

معبود من!‌

تویی که بندگان را به بارگاه عفوت دری گشودی و توبه اش نامیدی و فریاد زدی که:

« هلا مرمان به سوی من آیید آمدنی نادمانه و عاشقانه »

پس چیست عذر آنکه در را گشاده ببیند و آرام و قرار بگیرد؟

 

اِلهِی اِنْ کانَ قَبُحَ اَلذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِِِ اَلْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ اِلهِی ما اَناَ بِاَوَّلِ مَنْ عَصاکَ فَتُبْتَ عَلَیْهِ وَ تَعَرَّضَ لِمَعْرُوفِکَ فَجُدْتَ عَلَیْهِ...

 

خدای من!

اگر گناه از بنده زشت است، عفو که از سوی تو زیباست.

معبودم!‌ من اولین عیانگر تو نیستم که بر او بخشیدی و در سایه ابر احسانت بر او باریدی.

 

خدایا!  به قدرتت، که به سویم چشم بگردان. با ابر بردباریت بر بیکران دشت گناهانم بگذر.

 

یا مُجِیبَ اَلْمُضْطَرَ یا کاشِیفَ اَلضُرِِِ ّیا عَظیمَ اَلبِرِّ یا عَلیماً بِما فیِ اَلسِّر یا جَمیِلَ اَلسِّتْرِِ اِسْتَشْفَعْتُ بِجُوْدِک وَ کَرَمَکَ اِلَیْکَ وَ تَوَسَّلْتُ بِجَنابِکَ وَ تَرَحْمَکَ لَدَیْکَُ فَاسْتَجَبْتَ دُعایِی وَلا تُخَیَِّبْ فِیکَ رَجایی وَ تَقَبِّلْ تَوْبتَی وَ کَفِّرْ خَطِیئتَی بِمَنِّکَ وَ رَحْمَتِکَ یااَرْحَمَ الرَّاحِمیِنَ...

 

ای دریابنده درماندگان! ای دردسوز دردمندان! و ای بزرگ نیک پردازان!

ای داننده هر چه نهان و ای زیبا پوشاننده هر آشکار وپنهان!

تو را میانجی گناهانم و کرم وجودت گزیدم و از میان هر آنچه هست، برای ورود به درگاه رحمتت ترا برگزیده ام.

 

خدایا!

استجابت کن دعای مرا و مسوزان ریشه نهال آرزوی مرا و بپذیر رجعت مرا و بپوشان فصیحت مرا.

ای پذیرنده ترین پذیرندگان! و ای پوشنده ترین راز پوشان! و ای مهر گسترترین مهربانان!

 

 دریافتی از مناجات خمس عشره.

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.