در زمان های قدیم، ویتنام توسط پادشاهی به نام هونگ ونگ اداره میشد. وقتی پادشاه فهمید که پسرش به نام آن تی یم از او نافرمانی میکند، او را به جزیرهٔ دورافتادهای تبعید کرد تا به سختی زندگی کند.
جزیره سرسبز و پر علف است که در آن گاوی خوش خوراک زندگی میکند. هر روز از صبح تا شب علف صحرا را میخورد و چاق و فربه میشود. هنگام شب که به استراحت مشغول است یکسره در غم فرداست.آیا فردا چیزی برای خوردن پیدا خواهم کرد؟ او از این غصه تا صبح رنج میبرد و نمیخوابد و مثل موی لاغر و باریک میشود.