الهی!چه خوش روزی که خورشید جلال تو بما نظری کند...
چه خوش روزی که مشتاق از مشاهده جمال تو مارا خبری دهد...
جان خود را طعمه ی باز سازیم که در فضای طلب تو پروازی کند...
و دل خود را نثار دوستی کنیم که بر سر کوی تو آوازی دهد...
الهی!
ما در دنیا معصیت می کردیم...دوست تو محمد (ص) غمگین شود و دشمن تو ابلیسشاد...!
الهی!
کدام درد بود از این بیش... که معشوق توانگر و عاشق درویش...
الهی!
دست با ادب دراز است و پای بی ادب...
الهی!
جان به لب رسید...تا جام به لب رسید