// ۱۰ شهریور ۹۶ ، ۲۱:۳۸

 الهی!

 من غلام آن معصیتم که مرا به عذر آرد...

و از آن طاعت بیزارم که مرا به عُجب آرد

 

 الهی

الهی!

 

گدای تو به کار خود شادان است...

 

هرکه گدای تو شد در دو عالم سلطان است

 



الهی!


چون یتیم بی پدرگریانم...

 

درمانده در دست خصمانم...

 

 

خسته گناهانم و از خویشتن بر تاوانم...

 

 

خراب عمر و مفلس روزگار..من آنم...




*خداوندا به فریادرس که از ناتوانی خود به فریادم*

 

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.