ماجرای دختر تهرانی ازآن جایی شروع می شود که در ایستگاه مترو بوده است که یک فرد افغانی مانندی به او حمله ور میشود .
به گزارش چفچفک ۱۵ مرداد سال جاری، دختری ۱۷ساله به اسم سحر، همراه پدرش به یکی از کلانتریهای پایتخت مراجعه کرد و گفت: «ساعت ۲۰ امشب از ایستگاه متروی شهید باقری پیاده شدم,.
در مسیر منزل مان بودم که ناگهان مردی غریبه از پشت سر دهانم را گرفت و مرا به زور به چند متر دورتر برد. وقتی به کوچهای خلوت رسیدیم، با ضربوشتم و تهدید مرا داخل یک جوی آب انداخت و مورد اذیت و اذیت قرار داد. سپس یک شال دور گردنم پیچید و بشدت فشار داد.
داشتم خفه می شدم, اما توانستم با تقلای زیاد خودم را رها کنم. آن مرد، لهجه افغانی داشت و پس از سرقت تلفن همراهم، متواری شد.» با ثبت این شکایت، تحقیقات برای شناسایی متهم شروع شد تا اینکه پدر شاکی سرنخی از مرد افغان بهدست آورد و با مراجعه به پلیس گفت:
«بعد از اینکه دخترم ماجرا را برایم تعریف کرد به محل حادثه رفتم و آنجا را زیرنظر گرفتم. دقایقی پیش پسری موتورسوار را در حال پرسه زنی و ایجاد مزاحمت برای یک زن دیدم. به او مشکوک شدم, و تعقیبش کردم. او وارد یکی از ساختمانهای نزدیک ایستگاه مترو شد.»
ماموران بسرعت به محل اعزام شدند و پسر ۱۹ ساله افغان را دستگیر کردند. رحیم در مواجهه حضوری با سحر به جرم خود اعتراف کرد و برای انجام تحقیقات مقدماتی به دادگاه کیفری استان تهران منتقل شد.
او گفت: «من کارگر شهرداری هستم و کارم رنگآمیزی جدولها و آسفالت کردن خیابانهاست.
روز حادثه در حال پرسه زنی با موتورم بودم که شاکی از ایستگاه مترو بیرون آمد. خیابان خلوت بود. به سوی شاکی رفتم و از پشت سر دهانش را گرفتم.
وی را به زور به محلی خلوت بردم ودر جوی آب کنار خیابان مورد اذیت و اذیت قرار دادم. شال گردن را هم دور گردنش انداختم و فشار دادم تا نتواند داد و بیداد کند. سپس گوشیاش را دزدیدم و متواری شدم,.
مجله چفچفک : هنگام فرار گفتم حق نداری تا وقتی سوت نزدهام، از جوی آب بیرون بیایی وگرنه تو را می کشم.» شیوه متهم در ربودن و اذیت و اذیت سحر، احتمال قربانی شدن افراد دیگر را افزایش داده بود.
از طرفی پدر سحر مدعی شده بود دختر یکی از همسایهها هم پیش از این مورد اذیت و اذیت متهم قرار گرفته اما شکایت نکرده است. چند روز پس از دستگیری متهم، خانواده دومین قربانی نیز به دادگاه مراجعه کردند تا دومین شکایت هم در پرونده ثبت شود.
راحله ۱۷ ساله درمورد روز حادثه گفت: «شب بود. از ایستگاه متروی باقری پیاده شدم, اما ناگهان متهم از پشت سر دهانم را گرفت. مرا به زور به جوی آب برد و مورد اذیت و اذیت قرار داد.
لحظات زیادی با او درگیر بودم اما با مشت و لگد به من میزد. یک پارچه را هم دور گردنم پیچید تا خفه ام کند اما پیروز به اینکار نشد. هنگام فرار کردن به من گفت تا سوت نزدم حق نداری از جوی آب بیرون بیایی وگرنه تو را میکشم.» چند روزبعد از راحله، افسانه ۱۷ ساله هم بهعنوان سومین قربانی مرد آزارگر، شناسایی شد.
با شناسایی سه قربانی، رحیم برای تکمیل تحقیقات به دادگاه منتقل شد. او با اعتراف مجدد گفت: «من یک تیشرت اضافه میپوشیدم تا دخترانی راکه میدزدیدم خفه کنم.
هر سه آن ها را هم هنگام پرسه زنی با موتور شناسایی کردم.» با ثبت این اعترافات و تائید وقوع تعرض به سحر توسط دکتری قانونی، تحقیقات مقدماتی به پایان رسید و قرار است به زودی وقت محاکمه تعیین شود.
دیدگاه ها ۲