ضرب المثل ماست و دروازه در مواردی به کار می رود که دو مطلب متناقض و متغایر را بخواهند با یکدیگر تلفیق دهند. فی المثل گفته شود: من از حسن طلبکار هستم به دلیل اینکه حسین از او طلبی ندارد. که در این صورت گفته می شود: فلانی ماست و دروازه صحبت می کند یعنی مطالبی را بهم تلفیق می دهد که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارد.
اسپانیولی: کسیکه یکبار میدزدد، همیشه خواهد دزدید.
انگلیسی: طمع به همه چیز، از دست دادن همه چیز است.
هرگاه بخواهند کسی از مطلب و موضوعی آگاه نشود و او را به تدبیر و بهانه بیرون فرستند و یا به قول علامه دهخدا: پی کاری فرستادن که بسی دیر کشد. از باب مثال می گویند: فلانی را به دنبال نخود سیاه فرستادیم، یعنی جایی رفت به این زودیها باز نمی گردد.
اکنون ببینیم نخود سیاه چیست و چه نقشی دارد که به صورت ضرب المثل درآمده است.
به طوری که می دانیم نخود از دانه های نباتی است که چند نوع از آن در ایران و بهترین آنها در قزوین به عمل می آید.
انواع و اقسام نخودهایی که در ایران به عمل می آید همه به همان صورتی که درو می شوند مورد استفاده قرار می گیرند یعنی چیزی از آنها کم و کسر نمی شود و تغییر قیافه هم نمی دهند مگر نخود سیاه که چون به عمل آمد آن را در داخل ظرف آب می ریزن تا خیس بخورد و به صورت لپه دربیاید و چاشنی خوراک و خورشت شود.
مقصود این است که در هیچ دکان بقالی و سوپر و فروشگاه نخود سیاه پیدا نمی شود و هیچ کس دنبال نخود سیاه نمی رود، زیرا نخود سیاه به خودی خود قابل استفاده نیست مگر آنکه به شکل و صورت لپه دربیاید و آن گاه مورد بهره برداری واقع شود.
فکر می کنم با تمهید مقدمۀ بالا ادای مطلب شده باشد که اگر کسی را به دنبال نخود سیاه بفرستند در واقع به دنبال چیزی فرستادند که در هیچ دکان و فروشگاهی پیدا نمی شود.