// ۲۳ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۵۰
با ۱۰ عادت عجیب و غریب در میان روسای جمهور ایالات متحده آشنا شوید [قسمت اول]

شاید این روزها دونالد ترامپ، رییس جمهور جدید و جنجالی ایالات متحده پای ثابت اخبار روزانه باشد و بسیاری نیز بر این باورند که او عجیب و غریب ترین رییس جمهور ایالات متحده است که تاکنون وارد کاخ سفید شده و سکان هدایت قدرتمندترین قدرت نظامی و اقتصادی جهان را در اختیار می گیرد. شاید حق با شما باشد و بدون شک دونالد ترامپ با عادات و رفتارهای عجیب و سخنان بی پروا و گاه بی ادبانه اش دستکم با رییس جمهورهای چند دهه اخیر این کشور تفاوت داشته باشد.

 

اما باید بدانید که برخی دیگر از روسای جمهور ایالات متحده نیز داستان های جالبی داشته اند که اگر از آن ها اطلاع می داشتید کمی با اغماض بیشتری به رفتارهای دونالد ترامپ و زندگی جنجالی اش نگاه می کردید. در ادامه ی این مطلب قصد داریم شما را با واقعیاتی جالب و البته عجیب در مورد زندگی برخی از روسای جمهور ایالات متحده آشنا کنیم که به احتمال فراوان چیزی در مورد آن ها نمی دانستید.

 

۱- آبراهام لینکلن

 

سال ها قبل از آن که آبراهام لینکلن به مقام ریاست جمهوری ایالات متحده برسد یا به شکار خون آشام ها برود، مخارج زندگی خود را از طریق اداره کردن یک فروشگاه مواد غذایی و یک مغازه فروش نوشیدنی های الکلی همراه با دوست و شریکش ویلیام اف بری تامین می کرد. تنها یک مشکل در این میان وجود داشت و آن هم این که دوستش یک انسان دائم الخمر شناخته شده بود. بری بعد از این چند ماه مدیریت این مراکز را به عهده داشت برای تاسیس مکانی که مشتریان او بتوانند در آن جا مشروبات الکلی بنوشند درخواست داد و بدین ترتیب مقامات جواز این مکان جدید را برای وی صادر کردند. باید خاطر نشان کرد که آبراهام لینکلن دوست نداشت مشتریان در مغازه اش مشروبات الکلی بنوشند و همین موضوع در نهایت به جدا شدن کسب و کار این دو منتهی شد.

 

اما به مدت حدود سه هفته در سال ۱۸۳۳ مشتریان می توانستند به فروشگاه «بری اند لینکلن» در نیو سالم رفته تا لباس و غلات بخرند و همزمان مشروبات الکلی خریداری شده از این فروشگاه را بنوشند. جالب اینکه در این مدت لینکلن در این مغازه حضور داشت و به مشتریان خدمت رسانی می کرد پس بعید نیست که وی شخصاً مدتی را به حرفه ی فروش مشروبات الکلی به طور مستقیم گذرانده باشد. بعد از این که بری شروع به بالا کشیدن تمامی سود مغازه کرد، لینکلن سهم خود را به او فروخته و از او جدا شد اما بری تنها چند سال بعد از این جدایی درگذشت و بدهی های مغازه را برای لینکلن باقی گذاشت. بدین ترتیب لینکلن برای بازپرداخت بدهی ها مدت زیادی را در اداره ی پست شهر نیو سالم مشغول به کار شد.

 

۲- جان کوینزی آدامز

 

بر اساس بسیاری از گزارش های تاریخی جان کوینزی آدامز که ششمین رییس جمهور ایالات متحده بوده است علاقه ی زیادی به شنا و شیرجه زدن در آب داشت و هر روز در رودخانه ی پوتوماک واشنگتن دی سی آب تنی می کرد. اما نکته ی جالب این است که او این کار را به صورت کاملاً برهنه و بدون لباس زیر انجام می داد. بر اساس گزارش روزنامه ی هافینگتون پست، برنامه ی روزانه ی آدامز با بیدار شدن در ساعت ۵ صبح به شنا می پرداخت و بدین ترتیب استرس و فشاری که اداره ی کشور به او وارد می کرد را از تنش بدر می کرد. بر اساس گزارش این روزنامه وی علاقه ی زیادی به مصاحبه با روزنامه ها نداشت و روزنامه نگاران جسور نیز که از عادت شنای او اطلاع داشتند از این موضوع برای رسیدن به مقاصدشان استفاده می کردند.

 

در یکی از این موارد یک روزنامه نگار به نام آن رویال به رییس جمهور مراجعه کرده و از او درخواست می کند که مصاحبه ای با او داشته باشد اما با جواب منفی رییس جمهور مواجه می شود. بدین ترتیب خانم رویال در یک موقعیت مناسب و در حالی که آدامز در حال شنا کردن است لباس های او را پنهان می کند و در جواب درخواست رییس جمهور برای پس دادن لباس هایش اعلام می کند تا زمانی که به مصاحبه با او رضایت ندهد لباسهایش را پس نخواهد داد و بدین ترتیب به خواسته اش می رسد. نکته ی جالب این که کوینزی آدامز تنها رییس جمهوری نبوده است که به این روش شنای عجیب علاقه داشته است زیرا بر اساس ادعای روزنامه ی «نیو رپابلیک»، تئودور و فرانکلین روزولت و شاید جان اف کندی هم از طرفداران این عادت عجیب بوده اند.

 

۳- گروور کلیولند

 

در گذشته ی ایالات متحده قانون بر این منوال بود که هر کسی به جرم قتل عمد دستگیر شده و محکوم شود باید جزایش را با آویزان شدن به طناب دار بدهد و مراسم اعدام نیز توسط کلانتر ایالت انجام می گرفت. بر اساس مقاله ای از روزنامه ی نیویورک تایمز که در جولای سال ۱۹۱۲ چاپ شده است، یکی از روسای جمهور سابق ایالات متحده به نام گروور کلیولند زمان که در سال ۱۸۷۲ کلانتر اری کانتی بوده است مجبور بوده مراسم اعدام را خودش اجرا کرده و طناب دار را به گردن محکومین به مرگ بیاندازد. در یکی از این موارد در زمان فعالیت کلیولند به عنوان کلانتر اری کانتی، یک جوان ایرلندی به نام جک موریسی به خاطر قتل مادرش به مرگ محکوم شده بود. تایمز می نویسد که در این مورد کلانتر شهر همه مردمی که برای دیدن مراسم اعدام جمع شده بودند را با گفتن این که خودش شخصاً مراسم اعدام را انجام می دهد شگفت زده کرد.

 

قبل از آن مراسم اعدام را معاون او جیکوب امریک انجام می داد و او آن قدر این کار را تکرار کرده بود که به او لقب «جک دارزن» (Hangman Jack) داده بودند و این موضوع کلیولند را آزار می داد زیرا وظیفه ی اعدام کردن مجرمان کاری منفور و ناخوشایند بوده و جیکوب امریک را به شخصیت منفوری در بین مردم تبدیل کرده بود. به گزارش روزنامه ی تایمز، کلیولند در این باره چنین گفته است:” جک  و خانواده ب او نیز حق داشتند به اندازه ی من از احترام عامه ی مردم برخوردار باشند و من نمی خواهم به چیزی که باعث منفور شدن او در اذهان مردم شده است اضافه کنم”. به ادعای روزنامه ی تایمز وی تا چند روز پس از اعدام موریسی بیمار بوده و به اندازه ای که امروزه در مورد او گفته می شود بی عاطفه و بی تفاوت نبوده است.

 

۴- جیمی کارتر

 

سی و نهمین رییس جمهور ایالات متحده، جیمی کارتر در سال ۱۹۶۹ و قبل از این که به مقام فرماندار جورجیا برسد گفته بود که یک شیء پرنده ناشناس را در جریان یک سفر به لیری «Leary» دیده است. وی بعدها در مورد این موضوع گفته بود:” این عجیب ترین جیزی بود که تا بحال دیده بودمگ. بر اساس ادعاها وی گزارشی را در مورد این شیء ناشناخته نوشته بود و بعدها در مبارزات انتخاباتی خود برای ریاست جمهوری قول داد که در صورت انتخاب شدن به عنوان رییس جمهور تحقیقات مبسوطی را در این زمینه انجام خواهد داد.

 

اما پس از ورود به کاخ سفید از این موضع خود عقب نشینی کرد و اعلام نمود که قرار دادن گزارش های تهیه شده در مورد سفینه های فضایی بیگانگان تهدیداتی را برای امنیت ملی ایجاد کرده  و باعث می شود که همه به چشم یک انسان توهمی و پارانویایی به او نگاه  کنند. اما سال ها بعد و در یک مصاحبه با شبکه ی خبری سی ان ان وی بار دیگر ادعای خود مبنی بر دیدن یک بشقاب پرنده را تکرار کرد. در ادامه وی افزود که «غیرممکن» است شیئی که او دیده متعلق به موجودات فضایی بوده باشد.

 

۵- توماس جفرسون

 

شاید مجسمه ی او در کوهستان راشمور جاودانه شده باشد اما وقتی پای صحبت کردن در انظار عمومی به میان می آمد حتی یک کلاس اولی خجالتی نیز می توانست او را از میدان به در کند. کاملاً درست خوانده اید! در حالی که توماس جفرسون یک نویسنده ی فوق العاده بود و اعلامیه ی استقلال نیز این موضوع را تایید می کند اما در کمال ناباوری وی از سخنرانی ترس داشت. به عنوان یک حقوقدان وی حتی سعی کرد در کنگره ی دوم طرح هایی را ارائه دهد اما موفق نشد در این مراسم علنی صحبت کند. جان آدامز در این باره گفته است:” من هیچگاه نشنیدم که او سه جمله پشت سر هم بگوید”.

 

تا جایی که می دانیم جفرسون تنها دو بار شخصاً سخنرانی کرده است و این دو سخنرانی را نیز در مراسم تحلیف ریاست جمهوری خود ایراد نمود. جفرسون بسیار آرام صحبت می کرد و بسیاری از حاضران متوجه صحبت های او نمی شدند. حتی در تحقیقاتی که توسط دانشگاه دوک انجام گرفت مشخص شد که به احتمال فراوان جفرسون از فوبیای اجتماعی رنج می برده است.

 

۶- لیندون بی جانسون

 

اگر چه لیندون بینز جانسون به خاطر فعالیت هایش مانند نبرد با فقر، امضا کردن قانون حق رأی برای تمامی اقشار جامعه و شدت بخشیدن به جنگ ویتنام شناخته می شود اما میراث ناخوشایندی نیز از او به جا مانده است. بر اساس اطلاعاتی که در کتاب «سال های لیندون جانسون» (The Years of Lyndon Johnson) نوشته ی رابرت کارو آمده است، جانسون در مورد عملکرد طبیعی بدن خود اصلاً خجالت نمی کشید و اگر در جایی نیاز به دستشویی رفتن پیدا می کرد همانجا باید اجابت مزاج می نمود. مهم نبود که او در آن زمان در کجا باشد و حتی برای این که همیشه امکان دستشویی رفتن را در هر جایی داشته باشد دستور داده بود که دستیارانش همواره لگن مخصوص او را همراه داشته باشند.

 

۷- جورج واشنگتن

 

جورج واشنگتن اولین رییس جمهور ایالات متحده بوده است. در روزگار وی نوشیدن مشروبات الکلی نه تنها بسیار معمول بود بلکه علناً مردم را تشویق را این کار می کردند. بنابراین رییس جمهور ایالات متحده تصمیم گرفت که خود یک کارخانه ی ساخت مشروبات الکلی تاسیس کند که بیش از هر کارخانه ی دیگری در ایالات متحده مشروبات الکلی تولید می کرد. جالب این که جورج واشنگتن یک نجار داشت که دائم الخمر بود اما او را اخراج نمی کرد با این که بارها مضرات مشروبات الکی را برای کاری مانند نجاری که نیاز به دقت و حواس جمعی فراوان داشت به او گوش زد کرده بود.

 

۸- اندور جکسون

 

اگر چه اندرو جکسون را به خاطر دشمنی هایش با سرخپوستان و مجبور کردن آن ها به ترک زادگاه و محل سکونتشان و همچنین علاقه ی فراوان او به دعوا و درگیری می شناسند اما مشخص شده که وی عادات جالب دیگری نیز داشته است. جکسون یک طوطی داشت که به او یاد داده بود ناسزا بگوید. این طوطی چنان بددهن بود که در مراسم خاکسپاری جکسون، حضار را با ناسزاهای خود به شدت شوکه کرد به نحوی که مجبور شدند او را از محل برگزاری مزاسم تدفین ببرند.

۹- دوایت آیزنهاور

 

دوایت آیزنهاور در دوران ریاست جمهوری خود کارهای بسیار جالبی انجام داده است. اما همه می دانند که وی علاقه ی زیادی به بازی گلف داشت و به همین دلیل سعی می کرد در همه جا یک زمین گلف در اختیار داشته باشد حتی در کنار خانه اش. به همین دلیل وی در سال ۱۹۵۴ دستور داد که یک زمین گلف کوچک در محل کار او آماده کنند. اما هری ترومن سنجاب هایی داشت که به شدت به آن ها علاقه داشته و شخصاض به آن ها غذا می داد. در ادامه سنجاب های ترومن دانه های خود را در زمین گلف آیزنهاور قایم کرده و باعث خراب شدن زمین او شده بودند.

 

به همین دلیل آیزنهاور به افراد مسئول نگهداری زمین گلف خود دستور داده بود راهی برای خلاص شدن از دست سنجاب های ترومن پیدا کنند و حتی به شوخی گفته بود در صورت لزوم آن ها را بکشند. از این رو مسئولین بیچاره نگهداری زمین سعی کردند سنجاب ها را بترسانند اما سنجاب ها هیچ توجهی به این تهدیدات نداشتند. در ادامه آن ها برای سنجاب ها تله گذاشته و پس از گرفتن آن ها، سنجاب ها را در پارک های دیگر در شهر واشنگتن رها می کردند. اما این کار نیز تاثیری بر جمعیت سنجاب ها نداشت تا این که آیزنهاور تصمیم گرفت سنجاب ها را به طور کلی به مکان دور دیگری منتقل کند که در این موقع ترومن برآشفته و او را دشمن حیات وحش خطاب می کند.

 

۱۰- رونالد ریگان

 

ستاره شناسی تنها برای کسانی که شب را در صحرا یا بیابان می گذرانند جالب نیست و حتی یکی از رییس جمهورهای ایالات متحده نیز به شدت خود را درگیر ستاره ها کرده بود. علاقه ی وی به ستاره شناسی و طالع بینی با استفاده از ستاره ها به دهه ی ۶۰ بر می گردد که ریگان به عنوان فرماندار کالیفرنیا در سال ۱۹۶۷ انتخاب شد. وی مراسم سوگند خود را در ساعت عجیبی برگزار کرد: ۱۲:۱۰ نیمه شب. وی این ساعت را به این دلیل انتخاب کرده بود که از نظر طالع بینی ستاره ای چنین ساعتی برای وی خوش شانسی و موفقیت می آورد.

 

اما این عادت ساده و قدیمی بعد از ۳۰ مارس ۱۹۸۱ که ریگان مورد سوء قصد قرار گرفت برای نانسی ریگان همسر وی به یک مشغولیت ذهنی تبدیل گردید. بر اساس گزارش ها، قبل از این حادثه، یک ستاره شناس مشهور به نام خوان کویگلی به نانسی ریگان هشدار داده بود که در چنین تاریخی اتفاق بسیار بدی برای او خواهد افتاد. بعد از حادثه ی سوء قصد به رونالد ریگان، همسرش به کویگلی گفته بود که هروقت همسرش از خانه می رود وی نگران می شود. به همین دلیل بر اساس کتاب خاطرات نانسی ریگان، رونالد ریگان همواره از کویگلی در نوشتن برنامه هایش مشورت می گرفت.

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.