کنکور مسئله ایست که همه ساله باعث به وجود آمدن استرس و تنش و اضطراب در بیش از یک میلیون داوطلب و چند میلیون از افراد خانواده و آشنایان این داوطلبان می شود.خوشبختانه قرار است که از سال 1390 کنکوری به شکل امروز نداشته باشیم و گزینش ها بر حسب معدل داوطلبان طی سالهای دبیرستان صورت گیرد.استرس کنکور برای برخی افراد به قدری است که شب کنکور را با فشار زیادی تحمل می کنند و گاه اصلا به خواب نمیروند تا موعد کنکور فرا برسد.شب کنکور شبی است که داوطلب به خواب کافی احتیاج دارد تا به آرامش دست پیدا کند و مطالب خوانده شده را در ذهن خود تحکیم کند.
پس از جلسه کنکور، کسانی که با رتبه های قابل قبول مجاز به انتخاب رشته می شوند حس بسیار خوبی دارند، چرا که بار سنگین درس خواندنهای متوالی و فشار کنکور تا حدودی از روی دوششان برداشته شده است.اگر فردی را با رتبه خوب در کنکور ملاحظه کرده باشید حرف من را تصدیق می کنید و می بینید که چنان این گونه افراد خوشحالند که گویی دنیا را به آنها داده اند."ان مع العسر یسرا"
اما در این بین هستند افرادی که علی رغم تلاش زیاد و کوشش فراوان، رتبه های خوبی کسب نکرده اند.انگار درست آب سردی بر پیکر آنها ریخته شده و باید از نو برای کنکور سال بعد یا برای کاری دیگر برنامه ریزی کنند و مسلما فشاری که بر آنها وارد می شود چند برابر خواهد شد.
حرف مردم و فکر داوطلبان که به این حرفها می افتد، خود منشا فشارهای بیشتری است.بسیار خرسندیم که انشاالله از سال 1390 کنکور با همه ی فشارها و استرسهایش حذف خواهد شد.
اما بحث انتخاب رشته بحثی بسیار مهم و حیاتی برای داوطلبانی است که مجاز به انتخاب رشته شده اند و با رتبه های قابل قبول، قصد حضور در دانشگاه را دارند.مسلما دوستان و آشنایان و خانواده داوطلبان پس از دیدن رتبه فرد، پیشنهاداتی به او می دهند و قصد کمک به او را دارند.اما گاه متاسفانه خواسته یا ناخواسته افرادی که دور و بر فرد هستند باعث انتخاب های نادرست برای فرد و عواقب بد بعدی آن می شوند.
فردی که مثلا در رشته ریاضی رتبه 50 آورده و مثلا به رشته های مهندسی علاقه ای ندارد به احتمال زیاد مورد سرزنش اطرافیان قرار می گیرد.اطرافیان او احتمالا چنین جمله ای را بیان می کنند:"این همه وقت درس خواندی و رتبه به این خوبی آوردی که بری رشته ... بخوانی"
برخی از داوطلبان به ناچار تن به خواسته اطرافیان می دهند و بدون میل و رغبت به خواندن رشته ای مبادرت می ورزند که به آن علاقه ای ندارند.در کمال تعجب خانواده ها میبینند که فرزندشان که تا پیش از رفتن به دانشگاه جزو نفرات برتر کلاسشان بوده، اکنون افت تحصیلی شدیدی پیدا کرده و حتی گاه به انحراف هم کشیده می شود.یا پس از چند ترم از رشته خود زده شده و فکر ترک تحصیل یا تغییر رشته به ذهنش می رسد.چرا؟
چون دیگران نگذاشته اند که او رشته مورد علاقه اش را انتخاب کند و راهی را که دوست دارد بپیماید.چون برای انتخاب او ارزشی قائل نشده اند و فقط منافع خود را مدنظر قرار داده اند.
چه بسیارند افرادی که با این انتخابهای غلط اکنون چاره ای جز تسلیم و رضا ندارند و راه بازگشتشان بسیار سخت است.توصیه ما به داوطلبان کنکور و خانواده های محترمشان این است که حتی الامکان انتخاب ها را برحسب علاقه و استعداد داوطلب انجام دهند.
ممکن است داوطلبی به رشته ای علاقه مند باشد اما توانایی لازم برای موفقیت در این رشته را نداشته باشد.مسئله استعداد و توانایی هم مسئله بسیار مهمی است.امروزه دیگر به راحتی نمی توان گفت که کدام رشته از رشته های دیگر برتر و بالاتر است.
با افزایش پذیرش دانشجو در دانشگاه های سراسر کشور و با افزایش تعداد افرادی که دارای مدرک کارشناسی هستند، به راحتی نمی توان پیش بینی کرد که کسی که لیسانس فلان رشته را بگیر حتما سر کار است.
کسانی که برای تحصیل به دانشگاه ها میروند باید به فکر ادامه تحصیل باشند اگر می خواهند کار پیدا کنند.پس چه بهتر است که ما اجازه دهیم داوطلبان بر حسب علایقشان انتخاب کنند تا بر حسب تحمیل خواسته دیگران.
وقتی فرد به رشته ای علاقه دارد، برای ادامه تحصیل در آن رشته هم برنامه ریزی می کند و انگیزه دارد.اما وقتی رشته ای را به او تحمیل می کنند فرد دوره کارشناسی یا کاردانی خود را هم با بی میلی به پایان میرساند و ممکن است به احساس پوچی برسد.
والدین محترم، برای انتخاب فرزندان خود ارزش قائل باشید و به نظر آنها احترام بگذارید تا خود مسیر زندگی خود را رقم بزنند.