صیغه موقت چیست؟
صیغه موقت به معنای (ازدواج موقت ) است.صیغه موقت به این معنی است که زن و مردی که با هم ازدواج موقت می کنند، فقط تا زمانی که مدت عقد تمام نشده ، با هم زن و شوهرند . بعد از تمام شدن مدت دیگر زن و شوهر نیستند ،مثلا اگر برای مدت ده روز ازدواج کرده باشند، بعد از ده روز دیگر نسبت به هم محرم نیستند. در ازدواج موقت یا همان صیغه موقت رضایت زن و مرد و خوانده شدن عقد و مشخص کردن مهریه و مدت لازم است.اگر دختر باکره باشد، به نظر بیش تر مراجع معظم تقلید باید از پدرش رضایت بگیرد.
شاید اینها سوالات بسیاری از شما عزیزان باشد آیا عقد یا صیغه موقت باید دارای شرایط خاص باشد ؟
آیا نیاز به عاقد دارد؟
آیا باید با الفاظ خاصی خوانده شود ؟
آیا در صیغه موقت حتما باید مدت در آن قید شود یا خیر؟
از این جهت بر آن شدیم تا مطالبی در این رابطه برایتان بیان کنیم.
طبق ماده 1062قانون مدنی: “نکاح واقع میشود به ایجاب و قبول به الفاظی که صریحا دلالت بر قصد ازدواج نماید.”
ازدواج موقت (صیغه موقت) که رابطه زوجیت بین زن و مرد در مدت معین است به وسیله عقد محقق میگردد و چون عقد ازدواج موقت یکی از عقود است باید علاوه بر شرایط عمومی برای صحت عقد، دارای شرایط مخصوص به خود نیزباشد.
قصد انشاء در ازدواج موقت:
قصد و رضای زوجین در صیغه موقت از شرایط صحت عقد است. لذا مرد یا زن یا وکیل آنها که صیغه عقد موقت را میخواند باید قصد انشاء داشته باشد یعنی اگر خود مرد و زن صیغه را میخوانند، زن به گفتن “زوجتکنفسی” قصدش این باشد که خود را زن او قرار دهد و مرد به گفتن “قبلت التزویج” زن بودن او را برای خود قبول نماید و اگر وکیل مرد و زن صیغه را میخواند، به گفتن “زوجت و قبلت” قصدش این باشد که مرد و زنی را که او را وکیلکرده است، زن و شوهر شوند.
بنابراین اگر زن و مرد راضی به عقد صیغه موقت نباشند یا اینکه یکی از طرفین، مورد اجبار و اکراه قرار گرفته باشد و یا آنکه بدون قصد انشاء، مثلا به لحاظ شوخی صیغه را جاری نماید، این شرط که از صحت ازدواج موقتاست رعایت نشده و باطل میباشد.
در نتیجه اگر زن یا مردی را اجبار به ازدواج موقت با دیگری نمایند که شخص مکره بدون اراده، مجبور به پذیرش ازدواج است این ازدواج یا صیغه موقت صحیح نمیباشد.
الفاظ در ازدواج یا صیغه موقت:
در ازدواج یا صیغه موقت تنها اراده و رضایت زن و مرد برای تحقق عقد کافی نیست بلکه باید از الفاظی استفاده کرد که قصد طرفین را مبنی بر ازدواج یا صیغه موقت برساند. بنابراین معاطات در عقد ازدواج موقت پذیرفته نشده است.
در اینکه خواندن صیغه ازدواج موقت با چه زبان و الفاظی باشد کافی است که لفظ فارسی باشد و لفظ عربی ضرورت ندارد و صیغه خاص نیز ضرورت ندارد، بلکه همین مقدار که الفاظ، قصد ازدواج موقت را برساند کافیاست.
ایجاب و قبول:
ایجاب عبارت است از اعلام قصد ازدواج “موقت” گوینده با مخاطب خود. قبول عبارت از اعلام پذیرش آن امر است. ایجاب عموما از طرف زن و قبول از طرف مرد میباشد.
توالی ایجاب و قبول:
برای اینکه اراده هر دو طرف در نظر عرف مربوط به هم باشد و فاصله بین ایجاب و قبول امکان توافق واقعی زوجین را بر هم نزند، در ماده 1065 قانون مدنی تصریح شده است که:
“توالی عرفی ایجاب و قبول شرط صحت عقد است.”
یعنی قبول باید در زمانی گفته شود که عرف آن را متوالی و مربوط به ایجاب بداند.
ایجاب و قبول توسط ولی در ازدواج موقت:
ماده 1063 قانون مدنی: “ایجاب و قبول ممکن است از طرف خود مرد و زن صادر شود و یا از طرف اشخاصی که قانونا حق عقد دارند.”
با توجه به ماده 1071 قانون مدنی، به نظر میرسد منظور از “اشخاصی که قانونا حق عقد دارند” موردی است که ازدواج یا صیغه موقت توسط ولی انجام میگیرد و این ماده نمیخواهد مورد وکالت را بیان دارد.“تعیین زن و شوهر به نحوی که برای هیچ یک از طرفین در شخص طرف دیگر شبهه نباشد شرط صحت نکاح است.”
صیغه موقت
شرایط عاقد در ازدواج یا صیغه موقت:
ماده 1064 قانون مدنی: “عاقد باید عاقل و بالغ و قاصد باشد.”
عاقد به کسی گفته میشود که صیغه عقد ازدواج را جاری میسازد و کسی که صیغه را جاری میسازد باید دارای سه ویژگی باشد:
قسمت الف ـ عاقل باشد: کسی که صیغه عقد ازدواج موقت را جاری میسازد باید عاقل باشد، پس اگر شخص دیوانه، صیغه عقد را جاری سازد عقد باطل است.
قسمت ب ـ بالغ باشد: کسی که صیغه عقد ازدواج موقت را میخواند باید بالغ باشد. به استناد تبصره 1 ماده 1210 قانون مدنی سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نه سال تمام قمری است. بنابراین چنانچه طفلصغیری صیغه را جاری سازد عقد باطل است.
قسمت ج ـ قاصد باشد: یعنی قصدش از جاری کردن صیغه ازدواج موقت این باشد که در مدت معین، پیمان زناشویی را منعقد مینماید. بنابراین اگر شخصی از روی مزاح و یا در حال مستی، صیغه عقد را جاری سازد این عقدباطل است.
در نتیجه کسی که صیغه عقد ازدواج موقت را جاری مینماید، چه برای خودش چه به وکالت از طرف زوجین یا از طرف یکی از زوجین یا ولی یکی از زوجین، باید دارای شرایط مذکور در ماده 1064 باشد. لذا اگر دختر وپسری که نابالغ هستند یا عاقل نیستند و یا قصد نداشته باشند، صیغه عقد ازدواج موقت را جاری نمایند، این عقد باطل است.
تعیین زن و شوهر در ازدواج موقت:
ماده 1067 قانون مدنی: “تعیین زن و شوهر به نحوی که برای هیچ یک از طرفین در شخص طرف دیگر شبهه نباشد شرط صحت نکاح است.”
یکی از شرایط صحت عقد ازدواج موقت تعیین مرد و زن است به نحوی که موجب اشتباه نشده و کاملا معین باشد. لذا چنانچه وکیل مرد و زن و یا ولی آنها میخواهد صیغه عقد ازدواج موقت را جاری نماید، باید زن و شوهررا در عقد، معین نماید و این ممکن است با بردن اسم آنها و یا با اشاره به آنها صورت پذیرد به طوری که برای طرف دیگر در عقد جای هیچگونه شک و شبههای باقی نماند.
بنابراین چنانچه مردی دارای چند دختر باشد و به مرد بگوید یکی از دخترانم را به عقد تو درآوردم به لحاظ آنکه معین نیست کدام دختر را به عقد مرد درمیآورد، این عقد باطل و بلااثر است.
تعلیق در ازدواج موقت:
ماده 1068 قانون مدنی: “تعلیق در عقد، موجب بطلان است.”
تعلیق در لغت به معنی بلاتکلیف نهادن یک کار است به طوری که نفیا و اثباتا تصمیمی راجع به آن نگرفته باشد.مانند اینکه مرد به زن بگوید تو را به زوجیت خود برگزیدم اگر از سفربرگشتم یا اینکه زن به مرد بگوید خود را به عقد ازدواج موقت تو درآوردم اگر فردا هوا آفتابی باشد و ابر نباشد. در مثالهای فوق چون عقد ازدواج موقت معلق به شرطی است که مجهول است لذا صیغه موقت باطل است.
ماده 1075 قانون مدنی:“نکاح وقتی منقطع است که برای مدت معینی واقعشدهباشد.”
نحوه خواندن صیغه ازدواج موقت:
اول ـ اگر زن و مرد خودشان صیغه را بخوانند: اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد ازدواج موقت را بخوانند، بعد از آنکه مدت و مهر را معین کردند چنانچه زن بگوید:
“زوجتک نفسی فی المدته المعلومه علی المهر المعلوم” )یعنی ـ من خودم را به همسری تو در مدت معین و با مهر معین درآوردم (بعد بدون فاصله مرد بگوید: “قبلت”(قبول کردم)صحیح است.
دوم ـ اگر دیگری را وکیل کنند: اگر زن و مرد، شخص دیگری را وکیل کنند که صیغه ایجاب و قبول عقد ازدواج موقت را جاری نماید، در این صورت اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: “متعت موکلتی موکلک فی المدتهالمعلومه علی المهر المعلوم” (یعنی موکله خودم را به ازدواج موکل تو در مدت معین با مهر معین درآوردم )پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: “قبلت لموکلی هکذا” (یعنی قبول کردم برای موکل خودم همین طور (صحیح است
تعیین مدت در صیغه موقت:
ماده 1075 قانون مدنی:“نکاح وقتی منقطع است که برای مدت معینی واقعشدهباشد.”
از مفهوم ماده مذکور به دست میآید که اگر برای صیغه موقت مدت تعیین نشده باشد،عقد ازدواج صحیح است و آن به عقد دائم مبدل میشود.
اما گفته شده دسته دیگری از فقهاء عظام عقیده دارند که در صورت عدم ذکر مدت،عقد ازدواج موقت باطل است و مبدل به ازدواج دائم نمیشود زیرا در ازدواج موقت (صیغه موقت) تعیین مدت شرط است پس چنانچه عقد فاقد این شرط باشد باطل است.
اگر چه قانون مدنی در ماده 1075 قول مشهور فقهاء عظام را پذیرفته است اما به نظر میرسد قولی که نظر به بطلان عقد ازدواج موقت در صورت عدم تعیین مدت دارد، صحیح تر به نظر میرسد.خصوصا اینکه زن و مرد اراده خود را برای صیغه موقت با آثار آن در نظر داشتهاند و حال آنکه در صورت عدم تعیین مدت و مبدل شدن ازدواج موقت به ازدواج دائم، موجب ضرر به زن و مرد، خصوصا مرد میشود ماننداینکه مجبور به پرداخت نفقه میشود و نیز زن از مرد و بالعکس از همدیگر ارث ببرند و منظور آنها این نبوده است.
ماده 1076 قانون مدنی: “مدت نکاح منقطع باید کاملا معین شود.”
یعنی باید مدت طوری باشد که هیچگونه ابهامی نداشته باشد و آغاز زمان و آخر زمان ازدواج موقت کاملا معین باشد حتی اگر مدت کم باشد مانند یک روز یا یک ساعت و یا مدت ازدواج موقت طولانی باشد مانند سی و چهلسال.
چنانچه در ازدواج موقت (صیغه موقت)، مدت ذکر شود اما اول و آخر آن معین نشود مانند اینکه مردی زنی را به عقد ازدواج موقت خود دربیاورد به مدت یک سال اما معلوم نکند که آغاز یک سال از چه وقت است، بیان شده که ابتداء آن اززمان عقد محسوب میگردد، زیرا اطلاق عقد اقتضاء دارد که مدت بلافاصله شروع شود.
اما برخی دیگر از حقوقدانان اظهار میدارند “آغاز مدت ازدواج موقت، باید پیوسته به زمان انعقاد عقد باشد و نباید جدای از آن باشد و به نظر میرسد نظر اخیر صحیح تر باشد.
***صیغه موقت***
منابع: قانون مدنی
کتاب روابط زوجین در ازدواج موقت
رساله امام خمینی
ندا سادات پاک نهاد/ وکیل پایه یک دادگستری
گروه جامعه و ارتباطات
تبیان