شست و شویش دادهاند ... کفن بر او پیچیدهاند ... قبر آماده است ... به آرامی درونش میگذارند ... سنگها چیده میشوند ... تاریکی همه جا را فرا میگیرد ... تنها شد ... تنهای تنها ... ترس تمام وجودش را فراگرفته است ... فرشتگان عذاب میآیند ... گزرهایشان را بلند میکنند ... فریاد میزند ... اما ... هیچ کس صدایش را نمیشنود.
پدر ... مادر ... همسرم ... دخترم ... پسرم ... رفقیم ... همه میروند و او را در ظلمت قبر با فرشتگانی که برای عذابش آمدهاند تنها میگذارند ... سۆال میکنند ... خدایت کیست؟ پیامبرت که بود؟ امامت را نام ببر؟ ... زبان در کامش خشکیده است. نمیتواند حرفی بزند ... به ناگاه نوری پیدا میشود ... ندایی برمیخیزد ... نزنید ... رهایش کنید ... من با او هستم ... نگاهش میکند ... این کالبد نورانی با این چهره آرامشبخش از آن کیست؟! چه کسی در این وانفسای قبر به دادم رسیده است؟! نزدیک میآید ... از او میپرسد تو کیستی؟ ... لبخندی میزند و میگوید: من موقوفات و صدقات جاریه تو هستم. آرام باش. از این پس در پناه الطاف ربت خواهی بود.
تأثیر وقف در زندگانی اخروی
یکی از تمهیداتی که نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام) برای حفظ و بقای جامعه اسلامی اندیشیدهاند مسئله وقف است.
وقف پشتوانه خدامات گوناگونی است که فرد و جامعه بدان نیاز دارند. متدینان برای جلب رضای خدا در زمان حیات خویش بخشی از اموال خود را برای کارهای خیر و ماندگار از مالیکت خود جدا و آن را برای خدمات عمومی وقف میکنند. چنانکه از دیرباز تا کنون بیشتر اماکن رفاهی و خدماتی مانند کاروانسراها، استراحتگاههای بین راهی، آبانبارها، قناتها و مراکز عبادی مانند مساجد و حسینیهها و مراکز علمی مانند مدارس و کتابخانهها و مراکز بهداشتی مانند بیمارستانها و درمانگاهها از طریق سنت وقف تأسیس و نگهداری شده است و بخشی از تمدن اسلامی مرهون این پدیده مبارک است و جوامع بشری همواره نیازمند اینگونه کمکهای ثابت و ماندگارند. در منابع اسلامی و روایات اهل بیت (علیهم السلام) به خیر ماندگار و صدقه جاریه سفارش شده و اجر و پاداش وقف یادآوری شده است.[1]
در روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) چنین آمده است:
"إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثَةٍ وَلَدٍ صَالِحٍ یَدْعُو لَهُ وَ عِلْمٍ یُنْتَفَعُ بِهِ بَعْدَ مَوْتِهِ وَ صَدَقَةٍ جَارِیَةٍ".
قَالَ الْعُلَمَاءُ الْمُرَادُ بِالصَّدَقَةِ الْجَارِیَةِ الْوَقْفُ؛ انسانی که از دنیا میرود جز ار ناحیه سه چیز پیوندش با دنیا قطع میشود: دانشی که از آن سود برده شود، یا صدقه جاری (وقف) یا فرزند صالحی که برایش دعا کند". (بحار الانوار، ج 2، ص 23)
زمانی که شخص از دنیا میرود دستش از زمین خاکی کوتاه شده و دیگر نمیتواند کاری به سود آخرت خویش انجام دهد. او میماند و اعمالی که با خود به آخرت برده است. آنجاست که میفهمد چه قدر دستش خالی است و چه قدر محتاج آن است که از دنیا رهتوشه بیشتری به همراه میآورد. اما در این میان گروه استثنا میشوند. افرادی هستند که در سرای آخرت نیز همچنان درگیر کارهایی هستند که در دنیا انجام دادهاند و نتایج آن را دریافت میکنند. در روایات مصادیق گوناگونی از این بهرهمندیها بیان گردیده است که یکی از مهمترین آنها وقف کردن است.
انسانی که در دنیا بخشی از داراییهای خویش را برای رضایت خدا و رفاه حال دیگر بندگان خرج مینماید، بر طبق مفاد احادیث، تا زمانی که آن مال باقی است و مورد استفاده قرار میگیرد او نیز بهره عملش را خواهد دید حتی اگر از دنیا رفته باشد. اموال وقفی در قیامت همچون آبی سرد، آتش عذاب الهی را خاموش کرده و نعمات بهشتی را به ارمغان میآورند.
در روایتی از امام صادق (علیه السلام) چنین آمده است:
"لَیْسَ یَتْبَعُ الرَّجُلَ بَعْدَ مَوْتِهِ إِلَّا ثَلَاثُ خِصَالٍ صَدَقَةٌ أَجْرَاهَا فِی حَیَاتِهِ فَهِیَ تَجْرِی بَعْدَ مَوْتِهِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ مَوْقُوفَةً لَا تُورَثُ أَوْ سُنَّةُ هُدًى سَنَّهَا فَکَانَ یُعْمَلُ بِهَا وَ عُمِلَ بِهَا مِنْ بَعْدِهِ أَوْ وَلَدٌ صَالِحٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ؛ پس از مرگ بدنبال مرد نیاید مگر سه خصلت: صدقه جاریه که در زندگى انجام داده و پس از مرگش باقى است، روش درستى که بدان عمل شود، و فرزند خوبى که برایش دعا کند". (تحف العقول، ترجمه کمرهای، ص 381)
در روایتی دیگر از آن بزرگوار مواردی دیگر یاد شده است:
"سِتَّةٌ تَلْحَقُ الْمُۆْمِنَ بَعْدَ وَفَاتِهِ وَلَدٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ مُصْحَفٌ یُخَلِّفُهُ وَ غَرْسٌ یَغْرِسُهُ وَ بِئْرٌ یَحْفِرُهُ وَ صَدَقَةٌ یُجْرِیهَا وَ سُنَّةٌ یُۆْخَذُ بِهَا مِنْ بَعْدِهِ؛ مۆمن از شش چیز بعد از وفات استفاده مىکند فرزندى که براى او دعا کند، قرآنى که بعد از او بماند، درختى که از وى یادگار بماند. چاهى که مردم از وى منتفع باشند، صدقه جاریه و سنتى که مردم از آن استفاده کنند". (مشکاة الأنوار، ترجمه عطاردى، ص 141، ح 18)
آنچه در این روایات و نمونههای مشابه آن ذکر شده است تنها به عنوان بخشی از مصادیق وقف خواهند بود. موقوفات در هر عصر و زمانی میتواند جنبههایی متفاوت و گستردهتر به خود گیرد. در دوران معاصر از بهترین نمونههای آن میتوان به ساخت مساجد، مدارس و بیمارستانها در مناطق محروم اشاره کرد. بر اساس آنچه بیان گردید تا زمانی که نمازگزاران و عبادتکنندگان در مساجد حضور دارند و تا هنگامی که دانشآموزان در مدارس درس میخوانند و در زمانی که بیماران از بیمارستانها و مراکز بهداشتی و درمانی استفاده میکنند ثواب و بهرهای بسیار به سازندگان و وقفکنندگان آنها خواهد رسید.
وقف امری بسیاری نیکو و بسندیده است که نه تنها مورد تأکید شارع مقدس اسلام و ائمه (علیهم السلام) بوده است بلکه آن بزرگواران خود به طور عملی بدان اقدام نمودهاند. به عنوان نمونه در منابع تاریخی گزارشاتی وجود دارد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، حضرت علی (علیه السلام) و خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها)[2] اموالی از خود را در راه مسلمین وقف کرده و برای آیندگان به یادگار گذاشتهاند.[3]
نتیجه
آدمی در سرای آخرت بسیار محتاج است. او همواره چشم انتظار آن است که از دنیا خیرات و برکاتی برایش ارسال گردد تا اگر در عذاب است از آن رهایی یابد و یا اگر در بهشت برین سکنی گزیده است جایگاه بالاتری کسب نماید. یکی از بهترین راهها برای حفظ ارتباط با دنیا وقف نمودن اموال در دنیا است. بر اساس آنچه در روایات آمده است انسان واقف تا زمانی که از موقوفش استفاده میگردد بهرههای معنوی آن را دریافت میکند.
پی نوشت ها:
[1]. مفاتیح الحیاه، ص 552.
[2]. موقوفات حضرت زهرا (سلام الله علیها) به طور عملی نشان میدهند که وقف جنسیتبردار نیست و هر انسانی میتواند از داشتههای خود در راه خدا استفاده نماید.
[3]. ر.ک: مقاله وقف در قرآن و سنت، سازمان اوقاف و امور خیریه.
منبع:tebyan.net