مادر سارا میگوید خسته شده است. سارا دختر 6 سالهای است که شب را در اتاقش نمیخوابد و این مسئله مادرش را خسته کرده است. مادر سارا در توصیف مشکلش میگوید: «سارا به محض اینکه او را در اتاقش تنها میگذارم و میروم، شروع به گریه میکند.» او بلافاصله بعد از رفتن مادرش شروع به گریه کردن میکند و سعی میکند به این ترتیب خودش را به تخت مادرش برساند. اگر گریه به تنهایی کارساز نباشد او ساعتها فریاد میزند طوری که گاهی دچار حمله آسم میشود. همه این رفتارها باعث شده مادر سارا در نهایت تسلیم اصرارهای او شود. به این ترتیب او هیچ شبی را خودش به تنهایی نخوابیده است و در نهایت با قشقرقی که به پا کرده است در کنار مادرش و در تخت آنها خوابیده است. از آنجا که سارا در طول روز مشکل خاصی ندارد و خیلی راحت با خواهرش بازی میکند و تنها مشکل او شبها و هنگام خواب است، این موضوع مادر سارا را نگران میکند.
قدم به قدم جلو بروید
پیش از همه مادر سارا باید بداند که به منظور ایجاد این عادت در سارا صبوری لازم است، چون از نظر سارا این کار خیلی سخت است و او به این راحتی قبول نمیکند که در اتاقش تنها بخوابد. مادر سارا باید بر نظم و انضباط توجه ویژهای داشته باشد زیرا این رفتار باعث میشود سارا در نهایت تسلیم شود. ضمن آنکه والدین باید به این موضوع هم دقت کنند که کودکان قابل تغییر هستند. توجه داشته باشید که با ایجاد این عادت مادر و دختر هر دو شبهای آرامی خواهند داشت و با آسودگی استراحت میکنند. وقتی مادر سارا توضیح داد که سارا با خواهرش همیشه بازی میکند متوجه شدم که او آدم درونگرایی نیست. او دختری با اعتماد به نفس و شاد است و به نظر میرسد باید از قدرت بازی برای رفع این مشکل استفاده کند.
قوانینی را برای خوابیدن در اتاق وضع کنید
اینگونه به نظر میرسد که سارا یاد گرفته چطور مادرش را مجبور کند شبها در کنارش بخوابد. او فقط میخواهد بگوید حرف حرف خودش است. بنابراین بهتر است برخی قوانین اصلی را در مورد خواب برایش وضع کنید:
یک برنامه خواب روتین و سلامت ایجاد کنید. طوری که همیشه به آن عمل کنید.
در مورد زمان خواب منظم باشید و به بهانههای کودک خود برای نخوابیدن توجه نکنید.
کودک را به رختخواب ببرید و برای او توضیح دهید که از او انتظار میرود تمام شب را همانجا بماند.
اولین بار که از تخت بیرون آمد به او بگویید «عزیزم زمان خواب است» و او را دوباره به تخت برگردانید.
دفعه بعد که از تخت خود بیرون آمد به او «بگویید زمان خواب است» و او را به تخت برگردانید.
دفعه سوم که از تخت بیرون آمد چیزی به او نگویید و فقط او را به تخت برگردانید.
هر بار که از تختش بیرون آمد او را به تخت برگردانید هر چند که این موضوع زمان زیادی ادامه پیدا کند.
نباید قوانین را بشکنید
به حتم شب اول بسیار سخت خواهد بود. او حتما هرکاری که لازم باشد انجام میدهد تا به خواستهاش برسد اما شما باید همچنان محکم بایستید و او را به تختش هدایت کنید. حتی امکان دارد او پشت در اتاق شما بخوابد و این حتما برایتان سخت خواهد بود اما اگر تحمل کنید همه چیز بهتر خواهد شد. اینجاست که میتوانید از قدرت بازی استفاده کنید. بهتر است به او بگویید اگر شب را در اتاق خودش نخوابد فردا نمیتواند با خواهرش بازی کند. شما باید با این تهدید پیام جدیت را به او برسانید. به این ترتیب او هم موضوع را جدی میگیرد.