بیوگرافی رزیتا غفاری
بیوکده:رزیتا غفاری، زادهٔ ۱۳۵۱ در تهران، بازیگر سینما و همسر عباس صالحی است. وی فارغ التحصیل کارگردانی سینما است.
زادروز : ۲۷ دی ۱۳۵۱
تهران
پیشه : بازیگر
سالهای فعالیت : از ۷۲ تا کنون
همسر (ها) : عباس صالحی
زندگی
رزیتا غفاری در ۲۷ دی ۱۳۵۱ در تهران به دنیا آمد. دانشآموختهٔ کارگردانی سینما ست. چند فیلم کوتاه انیمیشن کارگردانی کرده است و عضو آسیفای ایران است.
طبق یک مصاحبه کوتاه تلویزیونی در شبکه ۵ سیما (شبکه تهران) در تاریخ ۲/۶/۱۳۸۸ او مربی اسکی نیز می باشد.
از دوستداشتنیترین و جوانترین بازیگرانی است که طی این سالها در سینما و تلویزیون ایران درخشیده، بازیگری که همه از او و فیلمهایش خاطراتی فراموشناشدنی در گوشههای ذهنشان دارند؛ فیلمهایی که بخشی از آنها یک دنیا خاطره با خود دارد «رزیتا غفاری» از سال ۷۲ با بازی در سریال تلویزیونی «در پناه تو» پس از آن «در قلب من» در ذهنها ماندگار شد و در کارنامه کاریاش «پشت پرده مه»، «شوکران»، «روزهای زیبا» و «ملاصدرا» میدرخشد که این روزها در سریال تلویزیونی «تبریز در مه» به کارگردانی محمدرضا ورزی ایفای نقش میکند.
گفتنی است این مصاحبه در کنار همسر هنرمندش عباس صالحی «طراح گریم» و دختر ۵ سالهشان «تارا» انجام گرفته است. امیدواریم از مطالعه این گفتگوی خانوادگی لذت ببرید…
به کار دیگری فکر نمیکنم
در کنار بازیگری، کارگردانی تئاتر و کارگردانی انیمیشن انجام دادهام، و به شغل دیگری فکر نمیکنم، در حال حاضر هم علاوه بر اینکه در دو سریال تلویزیونی با نامهای «سیامین روز» و «تبریز در مه» بازی کردم در یک کار تئاتر که برای بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر ترتیب گرفته نیز ایفای نقش میکنم.
بیوگرافی عباس صالحی (همسر رزیتا غفاری)
عباس صالحی، همسر رزیتا غفاری تحصیلاتش را در زمینه طراحی به پایان رسانده و در حال حاضر شغل اصلیاش طراح گریم است. چند سالی خارج از ایران زندگی میکرده او علاقه خاصی به تئاتر دارد و به کارش عشق میورزد. او میگوید: «اگر شرایط کاری در زمینه دیگری برایم فراهم شود، باز هم ترجیح میدهم که همان طراح گریم باقیبمانم چون عاشقانه شغلم را دوست دارم.»
خانوادهام علاقهای نداشتند
در رشته کارگردانی تئاتر تحصیل کردم و به دلیل علاقهای که به بازیگری داشتم تصمیم گرفتم بازیگری را به عنوان شغل آیندهام انتخاب کنم. در ابتدا بنا به دلایلی خانواده تمایل نداشتند که بازیگری را به عنوان شغل انتخاب کنم، اما پس از مدتی که با این محیط شناخت پیدا کردند و متوجه علاقهام به بازیگری شدند و همچنین شناختی که نسبت به من داشتند، نه تنها مانع انتخابم نشدند، بلکه تشویقهایشان هم شامل حال من شد.
فیلمنامه برای من مهم است
به واقع از مهمترین دلایل من برای بازیگری، خوب بودن متن، گروه و فیلمنامه است و اگر فیلمنامه ضعیفی برای سینما یا تلویزیون به من پیشنهاد شود، قبول نمیکنم. با توجه به اینکه در این اواخر پیشنهاد چند کار سینمایی داشتم که با معیارهای من مطابقت نداشت، با این حال بازی در ژانرهای مختلف را دوست دارم تجربه کنم و ترجیح میدهم که در یک ژانر ثابت نمانم.
مربی اسکی
از ابتدا ورزش جزیی از زندگیام بود و سالیان طولانی است که عضو فدراسیون بینالمللی اسکی و مربی اسکی هستم چرا که من به ورزش بسیار اهمیت میدهم، ولی از زمانی که ازدواج کردم و تارا به دنیا آمده تا حدودی انجام اینگونه کارها برای من سختتر شده چون به عقیده من قبل از ازدواج فرصت رسیدگی به این امور بیشتر است.
مادر و همسرم بهترین منتقدانم
خانوادهام حتی پس از ازدواجم، پیگیر کارهایم هستند. هنوز مانند روزهای اول کارم با تشویقهایشان،من را دلگرم میکنند و به یقین میتوانم بگویم، مادرم یکی از بهترین منتقدانم است و با دید منتقدانه و جدیت بسیار، فیلمهایم را دنبال میکند تا به درستی درباره آنها نظر بدهد. گفتنی است پس از اینکه با عباس صالحی ازدواج کردم، او بهترین مشاور و منتقدم شده است.
کار ما از یک جنس است
صالحی در ادامه گفت: به دلیل معیارهایی که در ذهنم بود، نسبت به دوستان همسن و سال اطرافم دیرتر به فکر ازدواج افتادم، اما رزیتا کاملکننده انتخاب و معیارهایم بود، در واقع با همسر آرمانی که در ذهنم داشتم، ازدواج کردم و به دلیل اشتراک ما در کار هنری و هم جنس بودن کارمان، قدرت درک بیشتری از زندگی و مسایل و مشکلات یکدیگر داریم. در چند سال زندگی مشترک یاد گرفتیم، کارها را به نوعی تقسیم کنیم که در نبود یکی از اعضای خانواده، زندگی روال عادی خود را طی کند و تا حد توانایی در امور خانه و زندگی همراه او هستم.
سختگیر در کارهای همسرم
رزیتا را در کارهایش بسیار تشویق میکنم، به خصوص زمانی که کاری فوقالعاده از او ببینم، تا حدوی واقعبین و سختگیر هستم، اگر یک مورد یا نقص کوچکی هم داشته باشد، بدون ملاحظه با او در میان میگذارم و او هم انتظار دارد که با راهنماییهایم به او کمک کنم تا به نتیجه دلخواهش برسد. من و رزیتا علاوه بر همکاری در زندگی خصوصی همفکری زیادی داریم و به همراه «تارا» یک زندگی راحت و بیدغدغه تشکیل دادهایم. هدف ما فراهم کردن زندگی «آرام» است که با عنایت خداوند زندگی بسیار آرامی داریم.
تعلل و همکاری مضاعف در زندگی
پدر و مادر هنرمند برای فرزندشان آرزوهای زیادی دارند. صالحی در این باره میگوید: «به دلیل اینکه تربیت، به یک برنامهریزی و زمانبندی طولانی احتیاج دارد قطعا مسایل کاری در تربیت فرزندمان تاثیر نمیگذارد و انتخاب یک همسر بازیگر و پذیرش موقعیت شغلی آن، نشان میدهد که این زندگی مشترک نیاز به تعادل و همکاری مضاعفی نسبت به زندگی زوجهای دیگر دارد، تلاش ما بر این است که «تارا» بهترین راه را انتخاب کند، و راه انتخاب برای او آزاد است.» باید اشاره کنم هنر رشتهای است که من و مادرش، مطمئنا او را تشویق میکنیم آن را دنبال کند.
کانون سبز خانواده دو هنرمند
رزیتا غفاری و عباس صالحی در پایان گفتگو و در رابطه با بنیان خانواده و نقش تارا دختر شیرین زبانشان در زندگی عنوان کردند: «کانون خانواده سه نفره ما بسیار سبز است به خصوص با پیوستن تارا به جمع ما، زندگی رنگ تازهای به خودش گرفته و امیدهای ما به زندگی بیشتر شده حضور تارا در زندگی مشترکمان نعمت و برکت است و ما را در برابر سختیها صبورتر و گذشتمان را در زندگی بیشتر کرده است. به عقیده ما زندگی با حضور فرزند، کاملتر میشود.»
تارا برکت زندگی ماست
غفاری در ادامه میگوید: «از زندگی من با عباس صالحی ۱۲ سال میگذرد که حاصل این زندگی مشترک «تارای» ۵ ساله ماست، همسرم طراح گریم است و از طریق یکی از کارهای سینمایی که با ایشان داشتم، با او آشنا شدم… پس از تولد تارا، برکت و نعمت بیشتری به زندگی ما آمده و کانون خانواده سه نفره ما منسجمتر شده است.»
پای سفره هفتسین در غربت
شاید به یادماندنیترین خاطرات ما مربوط به عید نوروزهایی باشد، که خارج از ایران و در کانادا زندگی میکردیم زمانی که ما از دوستان و اقوام دور بودیم و سه نفره، عید نوروز را با سینهای زیبایش خاطره کردیم و با همان سنت ایرانی و عشق به سال جدید در کنار سفره هفتسین حال و هوای ایران را در ذهنمان زنده میکردیم. پیشاپیش من و رزیتا نوروز باستانی را به ایرانیان تبریک میگوییم.
همسرم دوست خوبی برای من است
«رزیتا غفاری» درباره زندگی مشترکش با «عباس صالحی» میگوید: «همسرم در زندگی همراه و کمک بسیار خوبی است و همین همکاری و حس صمیمیت مشترک ما با هم، باعث شده که هر لحظه از زندگیمان با خاطرات قشنگی همراه شود. عباس قبل از اینکه یک همسر مهربان و دلسوز برای من باشد، یک دوست خوب برایم است.»
«تبریز در مه» و جذابیتش
از غفاری در مورد نقشش در سریال تلویزیونی «تبریز در مه» پرسیدیم. او نقشش را اینگونه توصیف کرد: «نقش ریحان در مجموعه تلویزیونی «تبریز در مه» به کارگردانی محمدرضا ورزی را به دلیل خوب بودن آن خیلی دوست دارم شخصیت نقش از ابتدا برایم مشخص بود به دلیل جای کار زیاد و جذابیتش این نقش را انتخاب کردم و به اندازه توانم با نقش ریحان ارتباط خوبی برقرار کردم.»
زندگی در تورنتو و تولد تارا
رزیتا غفاری در رابطه با سالهایی که خارج از ایران زندگی میکردند، گفت: در کشور کانادا، شهر تورنتو حدود ۵/۳ سال زندگی میکردیم و دخترم تارا در همان جا به دنیا آمد. زندگی در خارج از ایران برای ما خیلی سخت بود، ولی خودمان را با شرایط آن جا تطبیق دادیم. در آن زمان ایرانیهای زیادی در تورنتو زندگی میکردند که من و کارهای من را به خوبی میشناختند و این موضوع بسیار دلگرمم میکرد. پس از این که همسرم تحصیلاتش را در رشته چهرهپردازی تمام کرد و دخترم هم بزرگتر شده بود، تصمیم گرفتیم به ایران بازگردیم و من کار هنریام را دوباره آغاز کنم، گفتنی است در مدتی که در شهر تورنتو زندگی میکردیم به من هم به همراه همسرم تحصیل کردم و در یکی از دانشکدههای مهم آن شهر، مدرکی در زمینه سینما، تئاتر و تلویزیون گرفتم.
بهترین خاطره
زیارت خانه خدا
عباس صالحی یکی از بهترین و تاثیرگذارترین خاطرات سال ۸۹ را علیرغم موارد دیگری، که شاید برای او ناخوشایند بود. زیارت خانه خدا دانست و گفت: این شانس را پیدا کردم که به خانه خدا و مدفن حضرت رسول(ص) مشرف شوم و خداوند راشاکرم که این توفیق را داشتم که از نزدیک زیارت کنم و امیدوارم که این شانس دوباره به من رو کند.
کدبانوی ایرانی
رزیتا غفاری مثل خیلی از زنان ایرانی کدبانویی کامل است، دستپخت خوبی دارد و غذاهای خوشمزهای هم درست میکند. سال گذشته همکاران ما در مجله آشپزی خانوادهسبز، با او یک گفتگوی خواندنی انجام دادند که به گوشههایی از آن اشاره میکنیم، جالب است بخوانید. او در منزلش برای همکاران ما یک دسر خوشمزه طالبی هم درست کرده بود.
فکر نکنید که هنرپیشهها غذا درست نمیکنند. «قورمهسبزی اولین غذایی بود که پس از ازدواجم درست کردم(میخندد) از آنجایی که خیلی نگران بودم مبادا قورمهسبزی بسوزد، مدام به آن آب اضافه میکردم و این باعث آبکی شدن آن شد.»
مسلـــما غذاهای ایرانی بهتر از غذاهای فرنگی است چون به نظر من سالمتر و خوشمزهتر هستند و وقت بیشتری برای پختن آنها صرف میشود.
همسرم در خانه غذا میپزد و در آشپزی نیز به من بسیار کمک میکند، من از او خیلی آشپزی یاد گرفتم، از آنجایی که من کار بیرون را انجام میدهم همسرم نیز در کارخانه بسیار به من کمک میکند، بارها پیش آمده که من ۴۰-۵۰ مهمان داشتهام و سرکار بودم، اما وقتی به خانه بازگشتم غذای مهمانان حاضر بود و آنها توسط همسرم به بهترین نحو پذیرایی شده بودند.
فیلمشناسی
هتل کارتن (سیروس الوند – ۱۳۷۵)
شوکران (بهروز افخمی – ۱۳۷۷)
یکی بود یکی نبود (ایرج طهماسب – ۱۳۷۸)
آوازخوان (کاظم معصومی – ۱۳۷۹)
آب و آتش (فقط صدا – فریدون جیرانی – ۱۳۷۹)
پشت پرده مه (پرویز شیخ طادی – ۱۳۸۳)
در پناه تو (مجموعه – حمید لبخنده – ۱۳۷۳)
در قلب من (مجموعه – حمید لبخنده – ۱۳۷۷)
همسفر (مجموعه تلویزیونی، دو قسمت، ۱۳۷۹)
ملاصدرا (مجموعه تلویزیونی، ۸۰-۱۳۷۹)
انتقام (ویدئویی، ۱۳۸۰)
شب آفتابی (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۸۰)
من تو او (تله فیلم،۱۳۸۷)
روزهای زیبا (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۸۸)
تبریز در مه (مجموعه تلوزیونیء۱۳۸۹)