// ۳۰ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۴۷

خوشگلی های دردسر ساز!!

زیبایی بیش از حدش باعث میشد که هم چنان افرادی مثل مرید اطرافش رو بگیرند شده بود الگوی مد هر مدلی که لباس می پوشید بقیه علاقه مندانش هم به همون شکل در می آمدند علاوه بر این ها چه حسادت هایی که بر نمی انگیخت در خیلی از محفل ها حرف سر این بود که چرا خدا همه چی رو با هم به فلانی داده زیبایی ، ثروت خانواده خوب و ....

 

ما از نظر فطری به زیبایی گرایش داریم و ناخودآگاه به سمت زیبایی ها جذب می شویم از مناظر زیبا لذت میبریم چون این زیبایی ها مخلوق آن زیبای مطلق می باشد و یکی از زیبایی هایی که به شدت نظر ها را به خود جلب میکند زیبای ظاهری و سیمای انسان هاست افراد خوش چهره همیشه از طرف اطرافیان مورد توجه واقع می شوند و تعریف و تمجید های بسیار را دریافت می کنند و گاه همین توجه ها باعث غرور و انحراف شخص می شود.


یک داستان واقعی

در اینجا یک ماجرای واقعی را برای شما عزیزان نقل میکنم به امید تلنگری به همه ما .

 

ما یک دوستی داشتیم که بسیار زیبا بود در حد خیره کننده ای که هر کس یک نظر ایشون رو میدید نمیتونست ازش چشم برداره روزی که پاشو تو دانشگاه گذاشت بسیار متواضع و خاکی بود خیلی مؤدب و با اخلاق من با خودم فکر میکردم که اون میتونه تصویر گر شاهزادهای داستان های هزار و یک شب باشه که من هیچ وقت نمی تونستم ازشون یک تصویر دقیق ترسیم کنم برای خودم ،خلاصه همیشه بچه ها گردش رو می گرفتن هر کس برای جلب توجهش خودشو به آب و آتش میزد گرون ترین هدایا رو براش میگرفتن و سعی داشتنتد بهترین اوقات رو براش فراهم کنند کم کم این دوست با اخلاق و مهربان ما شروع کرد به تغییر کردن تا جایی که امکان داشت سعی میکرد از همه فاصله بگیره و در عین حال همه توجهات رو به خودش داشته باشه چون از خانواده ثروتمندی هم بود همیشه جدیدترین و شیک ترین لباس ها رو می پوشید دیگه نه تنها به کسی سلام نمیکرد که جواب سلام ها رو هم نمیداد اما زیبایی بیش از حدش باعث میشد که هم چنان افرادی مثل مرید اطرافش رو بگیرند شده بود الگوی مد هر مدلی که لباس می پوشید بقیه علاقه مندانش هم به همون شکل در می آمدند علاوه بر این ها چه حسادت هایی که بر نمی انگیخت در خیلی از محفل ها حرف سر این بود که چرا خدا همه چی رو با هم به فلانی داده زیبایی ، ثروت خانواده خوب و ....

 

دیگه کسی ندید که اون نماز بخونه و حتی کم کم شروع کرد به زیر سؤال بردن ارزش های همکلاسی ها به قول خودش میخواست بشه یک ستاره هالیوود و به همه ثابت کنه که در چه اشتباهی هستند هیچ چیز به جز لذت بردن از زندگی معنی نداره و کم کم حرف و حدیث ها شروع شد که فلانی مشروب میخوره و معتاد شده اما چون ظاهرش تغییری نکرده بود کسی باور نمیکرد

 

خلاصه ماه پشت ابر نموند و خبر اخراجش از دانشگاه همه جا پیچید به جرم حمل مواد مخدر دیگه کسی درست و حسابی ازش خبر نداشت همه میگفتن از ایران رفته روزها گذشت و گذشت و کسی نفهمید سرنوشت اونو با خودش کجا برد ؟


زیبایی های جسمانی ناپایدار است و با گذر عمر افول می نماید ، اما آنچه که برای انسان ها باقی می ماند اعمال نیک و خدا پسندانه ای است که در نامه اعمال خود برجای می گذارد

 

چند وقتی بود بدجور تو فکرش بودم دلم میخواست بدونم کجا رفت ازش بپرسم چی شد که اینقدر عوض شد اولا میگفت امدم دانشگاه تا اول خودمو بشناسم بعد هم خدا رو میخواست راز بزرگ آفرینش رو کشف کنه اما به کجا رسید ؟! نمیدونم برای شما هم اتفاق افتاده یا نه که نا خودآگاه یکی میاد تو ذهنتون و بعد از چند روز بعد ناگهانی باهاش برخورد میکنید؟

 

یه روز که با عجله و دوان دوان داشتم میرفتم سر کار یکی با اسم صدام زد برگشتم دیدم چهرش خیلی آشناست چند ثانیه ای طول کشید تا شناختمش خیلی عوض شده بود چشمان گیرا و جذابش برقی نداشت و احساس کردم چقدر پیر شده با خودم گفتم به خاطر اعتیادشه مثل روزای اول دانشگاه رفتارش گرم بود سلام کرد گفتم به به چه عجب پس ما رو یادته ؟ از هالیوود چه خبر ؟اشک تو چشمانش حلقه زد و گفت عیب نداره بگید من به این زخم زبونا عادت دارم حقمه خلاصه سر درددل رو باز کرد و گفت وقتی از دانشگاه اخراج شد حسابی بهم ریخته بود و ماجرای اعتیادش رو خانوادش فهمیدند و همه چیز رو با هم باخت دلم نمیخاست دیگه بشنوم کسی که شده بود رویای خیلی ها داشت حرف هایی میزد و ماجرا هایی سرش امده بود که دل سنگ رو آب میکرد حس بدی داشتم نمی خواستم دیگه بشنوم کم مونده بود هق هق بزنم زیر گریه بزور خودم رو کنترل کردم و فقط ازش پرسیدم چی شد که اینطوری شد؟ نگاه عمیقی بهم انداخت

 

و گفت من از دو گروه ضربه خوردم یکی دوستای سالمم که من رو به حال خودم رها کردند و حتی یک بار هم سعی نکردند اشتباهاتم رو بهم گوش زد کنند و گروه دیگه دوستان چاپلوسی که با ندونم کاری آنقدر باعث غرور من شدند که یادم رفت منم یه آدمم مثل بقیه یادم رفت این زیبایی که به جز دردسر چیزی برای من نداشت میگذره و انسانیت میمونه و بس تا امدم حرف بزنم گفت لازم نیست چیزی بگی دوست عزیز دیر شده خیلی دیر الآن من یه معتاد مریضم که هر آن منتظر مرگم هستم برای نصیحت خیلی دیره بغض راه گلوش رو گرفت و راهشو گرفت و رفت هنوز هم توی بهت هستم و باورم نمیشه از طرفی خیلی احساس گناه داشتم و از طرفی از سرنوشت تلخ دوستم متأثر بودم تصمیم گرفتم داستان زندگیشو برای شما عزیزان نقل کنم که اگر شما هم دارای جمال و زیبایی هستید مواظب باشید مغرور نشوید و از افارد چاپلوس فاصله بگیرید و ما هم به یاد داشته باشیم اگر دوستانی از این دست داریم با تعریف و تمجید بیش از حد آنها را مغرور نکنیم و همه بکوشیم این میل به زیباییمان را در راه رسیدن به آن زیبای مطلق مصروف داریم .

 

زیبایی یکی از نعمت های الهی است که می تواند زمینه الطاف الهی را به سوی انسان فراهم نماید لذا اگر کسی از این نعمت بهره ای برده باید شکر این نعمت را به جا آورده و آن را در مسیر کمال و رضایت الهی قرار دهد .

 

حضرت صادق از پدرانش علیهم السّلام از پیغمبر اکرم صلّى اللَّه علیه و اله و سلّم روایت کرده اند که آن حضرت فرموده: خداوند بزرگ لازم میکند بهشت را بر آن جوانى که در آئینه زیاد نگاه کند، و در هر مرتبه حمد الهى را براى نعمت جوانى بجاى آورد.( ثواب الاعمال ، ترجمه غفارى، ص: 63)


همواره به یاد داشته باشید که نعمت زیبایی که خدای متعال به شما داده است اثر ظهور و تجلی زیبایی خود او است و چیزی از شما نیست که بخواهید بدان بنازید. هر چه به ما رسیده است از خدای متعال است و همچون امانتی نزد ما است که باید آنرا وسیله وصول به حق و شکر او سازیم

 

از همین رو می بینیم که پیامبر خدا ( صل الله علیه و آله ) هر گاه به آینه نگاه می کرد می فرمود :«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَکْمَلَ خَلْقِی وَ أَحْسَنَ صُورَتِی وَ زَانَ مِنِّی مَا شَانَ مِنْ غَیْرِی وَ هَدَانِی إِلَى الْإِسْلَامِ وَ مَنَّ عَلَیَّ بِالنُّبُوَّة » (النوادر للراوندی ، ص 12) ؛ « حمد و سپاس خدایى را که، خلقت مرا کامل، و صورت مرا زیبا قرار داد، و زینت داد براى من، چیزى را که موجب سرزنش غیر من بود، و مرا به اسلام هدایت کرد، و به خاطر اعطاى نبوّت، بر من منّت گذاشت.»

 

اما برای اینکه دچار غرور و گناه نشوید به نکات ذیل توجه داشته باشید:

 

اول : . این نعمت ها گاهی به صورتی است که اگر در مسیر زندگی سالم قرار نگیرد انسان را در ورطه گناه و عذاب الهی خواهد کشید بگونه ای که همین نعمت زیبایی که شما هم اکنون به آن مباهات می کنید اگر از مسیر حق خارج شود خدای ناکرده می تواند وسیله ای برای جهنمی شدن شما گردد .

 

دوم : این نکته را فراموش نکنید که انسان علاوه بر زیبایی صورت دارای مرتبه بالاتری از زیبایی می باشد و آن زیبایی سیرت است ؛ ارزش واقعی افراد به این زیبایی است لذا همت خود را برای زیبایی های واقعی صرف نمائید .

 

سوم : زیبایی های جسمانی ناپایدار است و با گذر عمر افول می نماید ، اما آنچه که برای انسان ها باقی می ماند اعمال نیک و خدا پسندانه ای است که در نامه اعمال خود برجای می گذارد .

 

چهارم : همان خداوندی که این نعمت را به شما ارزانی نموده ، با یک اتفاق ساده می تواند این نعمت را از شما بگیرد لذا مراقب باشید این نعمت را در مسیر گناه قرار ندهید .

 

نتیجه :

زیبایی های ظاهری زودگذر هستند و با یک اتفاق ساده ممکن از از دست برود در روایات داریم که زکات زیبایی عفاف است نباید به دیگران اجازه داد از زیبایی های ما سوء استفاده کنند و باید کوشید سپاسی درخور این زیبایی به جا بیاوریم و یوسف وار بکوشیم نه اینکه بشویم آلت دست شیطان و به بیراهه رویم .

انشاءالله که در سایه ی خداوند متعال خود را از کلیه گناهان مصون داریم و جوانی و عمر خود را در راه رسیدن به کمالات انسانی مصروف داریم .


منبع : وبلاگ آموزه


تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.