نقش های ترسناکی که روی بازیگران تاثیر گذاشتند

برخی از نقش های ترسناک تاریخ سینما بوده اند که روی بازیگر تاثیرات بسیار منفی شخصیتی و روحی را به جای گذاشته اند. این روزها همۀ جا گفتگو از فیلم خوفناک “IT” هست که توانسته به فروشی شگفت انگیز دست یابد و هم زمان بیننده را تا مرز دیوانگی بترساند. روی هم رفته فیلمهای ژانر وحشت روز به روز خوفناک تر شده و کوشش می‌کنند

روشهای خوفناک تری را برای ترساندن بیننده پیدا کنند. اما فیلمی که تنها با یکبار تماشا ما را تا مرز جنون می‌برد چگونه می‌تواند برای بازیگرانش که مجبور بوده اند بارها و بارها صحنه ای را تکرار کنند قابل بردباری بوده هست؟

بی تردید چنین فیلم هایی دستکم تاثیرات کوتاه مدتی را بر جسم و روح بازیگران فیلموارد خواهد کرد. در قسمت اول این مقاله شما را با تعدادی از این فیلم ها و نقش های اذیت دهنده موجود در آنها آشنا کردیم. در ادامه ی این مقاله قصد داریم تعدادی دیگر ازبازیگرانی که بازی در فیلمهای خوفناک انها را به شکلی منفی تحت تاثیر قرار داد آشنا کنیم. 

۱۰- ویرا فارمیگا در فیلم احضار روح «۲۰۱۳»

 به گزارش چفچفک ویرا فارمیگا گذشته از امضای قرارداد بازی در فیلم “احضار روح” «The Conjuring» چیزی از حکایت حقیقی پشت این فیلم نمیدانست و حضور در این فیلم را فرصتی تکرار نشدنی برای خود قلمداد میکرد. وی گفته که بعد از خواندن بخش هایی ازفیلمنامه و گفتگو کردن با جیمز وان, کارگردان فیلم,

گذشته از شروع فیلمبرداری, وی لپ تاپش را باز کرده و ناگهان رد ناخن هایی را از بالا تا پایین صفحه نمایش آن دیده هست. همین رخداد به گونه ای دیگر تنها یک روز پس از آخر فیلمبرداری فیلم “احضار روح” برای وی در آپارتمانش به وقوع ضمیمه. به قول ی فارمیگا, صبح روز بعد از آخر فیلمبرداری که وی از خواب بیدار می‌شود

شکل خراش هایی را روی ران خود میبیند. وی گفته که این رد ناخن ها بسیار حقیقی بنظر می رسیدند. اگر چه وی کوشش کرد این موضوع را نادیده بگیرد اما عنوان کرده که این موضوع تنها یک همانند از رویدادها عجیبی بوده که برای عوامل فرآوری “احضار روح” رخداد افتاده هست.

۱۱- پاتریک ویلسون در فیلم “احضار روح ۲”

وقتی پای ژانر خوفناک مربوط به احضار روح به میان می‌آید, پاتریک ویلسون جزئی جدایی ناپذیر از آن خواهد بود. در کارنامه ی بازیگری او می‌توان فیلمهای خوفناک زیادی را دید؛ از “حیانت آمیز” «Insidious» گرفته تا “آبنبات سخت” «Hard Candy» و گرچه فیلمهای “احضار روح”. به نظر ویلسون, دومین قسمت از فرانچایز “احضار روح” بیش از هر فیلم خوفناک دیگری وی را ترسانده هست.

وی گفته در طول فیلمبرداری چنان رویدادها ترسناکی رخ داده که کشیشی به منظور خواندن دعای سلامتی برای اعضای تیم تولید فراخوانده شد.وی در این خصوص میگوید;/ یک پرده ی بسیار بزرگ بود که از کف اتاق به سمت سقف رفت و به شدت لزرش میخورد در حالی‌که نه دری باز بود و نه پنکه ای روشن,

هیچی نبود. این رخداد بسیار غیرطبیعی بود زیرا نه چیز دیگری لزرش میخورد و نه بادی می وزید. هیچ صدایی شنیده نمی شد اما پرده به شدت لزرش میخورد. وی گفته که به شدت انسان شک گرایی هست اما از زمان بازی در این فیلم ادعا کرده که فکر می‌کند منزل اش جن زده شده هست و بارها از افراد دیگر شنیده که در منزل ی او صدای خنده ی بچه به گوش می‌رسد.

۱۲- ورونیکا کارترایت در فیلم “اجنبی” «۱۹۷۹»

صحنه ی منفجر شدن سینه در فیلم “اجنبی” «Alien» در بین غیرمنتظره ترین و ترسناکترین صحنه های فیلمهای علمی خیالی دسته بندی میشود و احتمالاً علت اینموفقیت این باشد که بازیگران حاضر در این صحنه نیز نمیدانستند که قرار هست چه اتفاقی رخ بدهد, به همین علت تصویر العمل و تعجب آنها از این صحنه کاملاً حقیقی هست.

ریدلی اسکات در مورد اینکه چرا تصمیم گرفته این رخداد رخ دهد گفته هست; “قرار بود که تصویر العمل ها بسیار خوفناک باشد. اگر بازیگری تنها ادای ترسیدن را دربیاورد, نمیتوانید ظاهر خوفناک حقیقی یک موجود وحشی را متصور شوید/. بی تردید این حربه ی ریدلی اسکات در حقیقی درآمدن این صحنه و تصویر العمل بازیگران سهم زیادی داشته هست.

ورونیکا کارترایت, از بازیگران فیلم, در این خصوص گفته هست;/ ما میدیدیم که چیزی دارد بیرون می‌آید پس همه ی ی ما به شدت ترسیده بودیم, همه ی به جلو خم شدیم تا آن را بررسی کنیم… ناگهان به یک‌باره بیرون آمد. به شما بگویم که هیچ کدام از ما انتظارش را نداشتیم. بیرون آمد و شروع به چرخیدن در اطراف کرد/.

سیگورنی ویور, بازیگر دیگر این فیلم, نیز در این صحنه کاملا شوکه شده بود. وی در این خصوص گفته هست;/ من فقط به جان «هرت» فکر میکردم. حتی به این فکر نمی‌کردم که داریم فیلم می‌گیریم/. در این میان کارترایت تصویر العمل خوفناک تری نسبت به بقیه داشت و به قول ی یکی از عوامل فرآوری فیلم “وقتی خون به صورت او پاشید, بیهوش شد/.

۱۳- شلی دووال در فیلم “درخشش” «۱۹۸۰»

استنلی کوبریک در طول تولید فیلم “درخشش” «The Shining» از روی رمانی به همین اسم نوشته ی استفن کینگ, شلی دووال را تا مرز دیوانگی پیش برد. از بدرفتاری هایی که کوبریک با دووال در این فیلم داشت میتوان به این موضوع اشاره کرد که وی به دیگربازیگران گفته بود هر وقت دووال غمگین یا افسرده هست

با او همدردی نکرده و کوشش نکنند رنج وی را تسکین دهند. صحنه ها به صورت کاملاً مرتب از لحاظ زمانی و بر زمینه ترتیب زمانی, فیلمبرداری شد و می‌توان فروپاشی روحی که شخصیت دووال در طول حکایت نشان می‌دهد را به خوبی حس کرد, دشواری های روحی که وی در زندگی شخصی اش نیز با آنها روبرو شد.

دووال خود در این خصوص گفته هست;/ از ماه می تا اکتبر من همۀ وقت} بین مریضی و تندرست بودن در نوسان بودم زیرا استرس این نقش بسیار چندان بود. استنلی چنان مرا تحریک و تهییج میکرد که تا به آن زمان تجربه نکرده بودم.

این سخت ترین نقشی بود که در تمام عمرم نقش بازی کرده بودم/. وی در تمام طول زمان فیلمبرداری چنان خسته شده بود که باید مقدار زیادی آب مینوشید تا به دلیل گریه کردن های متوالی در طول فیلمبرداری صحنه های خوفناک و اصلی فیلم, بدنش دچار کمبود آب نشود. حتی وی موهایش که به شدت دچار ریزش شده بود

را به کارگردان نشان داد. اما همۀ ی این دردها باعث نشد که کوبریک صحنه ی چوب بیسبال را ۱۲۷ بار تکرار نکند و رکورد دار این موضوع در تاریخ سینما شود. بعدها جک نیکلسون در مورد بازی دووال در این فیلم گفت;/ سخت ترین کاری که از یک بازیگر دیده بودم زیرا در بیش از ۴۰ درصد فیلم وی در ترس و وحشت مطلق قرار دارد/.

اما او روشهای کوبریک برای بازی گرفتن از دووال را پیروز و خوب دانسته و گفته هست که وی دووال را به سمت نقش هل می داده و اگر او جای دووال بود واقعاً نمیدانست چه کار کند/.

۱۴- جیمز برولین در فیلم وحشت امیتی ویل «۱۹۷۹»

جیمز برولین از همان ابتدا برای بازی در اقتباس سینمایی جی آنسون در رمان “وحشت امیتی ویل” «The Amityville Horror» مردد بود زیرا زمانی که از وی برای بازی در این فیلم دعوت گردید هنوز فیلمنامه حاضر نشده بود و رمان مذکور به وی داده شد تا بخواند. برولین از اتفاقاتی که در حین خواندن کتاب برایش به وقوع ضمیمه

چنان وحشت کرد که نزدیک بود بازی در این فیلم را نادیده بگیرد. وی در این خصوص گفته هست;/ داشتم کتاب را می خواندم و ساعت دو صبح بود. خب من شلوارم را روی در اتاق خوابم آویزان میکنم, در واقع آن را گوشه ی بالای درب اصلی منتهی به اتاق خواب می اندازم. ناگهان شلوارم سر خورد و روی زمین افتاد.

چگونه کله ام به سقف نخورد, واقعا نمی‌دانم, زیرا من در یکی از ترسناکترین قسمت هایکتاب بودم. این رخداد چنان مرا متعجب کرد که بعد از مدتی که حالم بهتر شد کلی خندیدم و با خودم گفتم من باید در این فیلم بازی کنم/.

۱۵- رایان رینولدز در فیلم وحشت امیتی ویل «۲۰۰۵»

جیمز برولین تنها بازیگر نقش اول فیلم “وحشت امیتی ویل” نبود که تاثیرات فراطبیعی این فیلم گریبانگیر او شد. بازسازی این فیلم در سال ۲۰۰۵ نیز شاهد رویدادها خوفناک و ناخوشایندی بود از جمله اینکه زمانی که فیلمبرداری در روزهای آغازین خود بود جنازه ی یک ماهیگیر در منطقه ی فیلمبرداری به ساحل آمد.

اما برای رینولدز کابوس بعد از آخر فیلمبرداری فیلم نخست شد زیرا تنها چند روز گذشته از حاضر سازی تور تبلیغ فیلم, رونالد دفوئه جونیور که حکایت فیلم بر زمینه جنایت وی ساخته شده بود درگذشت. وی در این خصوص گفته هست;/ فکر می‌کنم که خیلی از افراد برای فروش فیلم هایشان از این کارها انجام می‌دهند اما رویدادها عجیبی در این راستا به وقوع ضمیمه.

شمار زیادی از اعضای تیم تولید ساعت ۳;۱۵ از خواب بیدار شدند و هر زمان که این دشواری های در منزل پیش می آمد رخداد مشابهی رخ می داد. به نظرم مربوط به ناخوداگاهمان بود. فیلم نامه را می‌خوانید و ناگهان ساعت ۳;۱۵ از خواب بیدار میشوید/.

وی در مورد منزل ای که بازیگران در آن سکونت داشتند نیز گفته هست;/ بیدار می شدید و همۀ چیز غمناک بود. چیزی در مورد منزل وجود داشت که غم انگیز بود. مسئله به رنگ های اطراف منزل مربوط می شد و همه ی چیز کمی غیرطبیعی جلوه میکرد/.

۱۶- ساندرا پیبادی در فیلم آخرین منزل سمت چپ «۱۹۷۲»

ساندرا پیبادی بازیگر فیلم تریلر “آخرین منزل سمت چپ” «The Last House on the Left» ساخته ی وس کراون در سال ۱۹۷۲در داخل و خارج از فضای فیلم بسیار تحت تاثیر قرار گرفته بود و همبازی هایش کوشش داشتند با تهدیدهای حقیقی وی را در درون نقشش فرو ببرند.

مارک شفلر, از بازیگران فیلم در این خصوص چنین گفته هست;/ او در صحنه فیلمبرداری نبود, او در درجه ای از نگرانی که باید می بود نبود. بنابراین ما اینکار را بارها و بارها انجام دادیم. همۀ دلزده شده بودند. پس من به وس [کراون] گفتم که یک دقیقه مرا با او تنها بگذار. کاری که من با او کردم و شما نمی‌توانید در فیلم مشاهده نمایید

این بود که وی را به لب صخره بردم و وی را به انتهای صخره بردم و در حالی‌که وی را گرفته بودم گفتم اگر این سکانس لعنتی را همین همین اکنون اجرا نکنی تو را پرت خواهم کرد و وس این صحنه را فیلمبرداری کرد و در واقع ما صحنه ی متفاوتی را ضبط کردیم. اما این نحوه کار کرد زیرا باید برخی اوقات کسی را خرد کنید/. یکی دیگر از همبازی های او در این فیلم به اسم دیوید هس به او گفته بود که برای اینکه پیبادی تصویر العمل حقیقی تری داشته باشد وی را خواهد کشت.

۱۷- گریگوری پک در فیلم طالع نحس «۱۹۷۶»

فیلم خوفناک “طالع نحس” «The Omen» ساخته ریچارد دانر در سال ۱۹۷۶ شاهد رویدادها ناخوشایندی بود که برای گریگوری پک تبدیل به یک فاجعه شد. پسرش جاناتان پک تنها دو ماه گذشته از نخست فیلمبرداری این فیلم حودکشی کرده بود و هواپیمایش نیز مورد اصابت صاعقه قرار گرفت. این رویدادها وخیم چنان اعضای تیم تولید را تحت تاثیر قرار داد

که تهیه کننده فیلم با فراخواندن یک کشیش کوشش کرد وضعیت را آرام کند و گفت;/ این کارها کار شیطان هست و او نمیخواهد که این فیلم ساخته شود/. اما رویدادها بعدی باعث شد که افراد زیادی ادعای تهیه کننده فیلم را یقین کنند. یکی از اعضای تیم تدارکات که مسئولیت حیوانات را بر عهده داشت روز بعد از فیلمبرداری صحنه ی گردش در پارکحیوانات توسط یک ببر مورد حمله قرار گرفت.

یکی از دستیاران تیم جلوه های ویژه در یک تصادف رانندگی در نزدیکی محل فیلمبرداری جان خود را از دست داد «سرش از تنش جدا شد». از همۀ مهم تر اینکه شمار زیادی از اعضای تیم تولید قرار بود سوار هواپیما شده و صحنه ای را فیلمبرداری کنند اما با تغییر برنامه تنها تعدادی از افراد دیگر سوار ان هواپیما شده و گرچه در نتیجه ی سقوط همۀ ی انها کشته شدند.

۱۸- جفری دین مورگان در فیلم تسخیر «۲۰۱۲»

احتمالا جفری دین مورگان در سریال زامبی محور آخرالزمانی “مردگان متحرک” نقش یک انسان شرور آدمکش را بازی کند اما دستکم در فیلم “تسخیر” «The Possession» شرایط برای وی کاملاً متفاوت بود. مورگان گفته هست که او و همبازی هایش چنان از حکایتخوفناک فیلم و جعبه ی مرموز آن وحشت زده شده بودند که شمار زیادی از موارد یادشان می رفت دارند فیلم بازی میکنند. / مشاهده نمایید, من آدم شکاکی هستم

و دروغ نمیگویم. یعنی رویدادها عجیبی در سر صحنه فیلمبرداری این فیلم به وقوع ضمیمه. شمار زیادی از لامپ های صحنه منفجر می‌شدند. همه ی نوع رویدادها ترسناکی رخ می داد. بارها می شنیدیم که خیلی ها می‌گفتند جعبه را مسخره نکنید./. این فیلم بر زمینه یک حکایت حقیقی ساخته شده بود و بدین ترتیب این جعبه ی مرموز در واقعیت نیز وجود داشت.

وی در این خصوص نیز چنین گفته هست;/ من نمیخواستم بترسم. اما راستش را بخواهید احتمالاً مرا کمی بیش از اندازه متعجب کرده باشد. یکی می‌خواست جعبه حقیقی را سر صحنه بیاورد. من شدیدا با این ایده مخالفت کردم.اگر بروید و مشاهده نمایید برای افرادی که با این جعبه روح سرگردان در تماس بوده اند چه اتفاقی رخ داده, حس جالبی نخواهد بود. چرا باید این ریسک را متحمل شد؟/.