ازدواج این طور نیست که مثلا برایش برنامهریزی کنی که الان وقتش شده و باید ازدواج کنی. من همیشه میگفتم که دوست دارم در سن ۳۴،۳۵ سالگی اگر ازدواج برایم اتفاق بیافتد خوب است. وقتی هم که بازیگر شدم خیلی به این موضوع فکر نمیکردم که ازدواج ممکن است به کارم لطمه وارد کند یا طرفدارانم را از دست بدهم.
ازدواجتان چطور اتفاق افتاد؟
چیزی که خیلی نگرانش هستم این است که میترسم پناه وارد جامعهای شود که همه او را میشناسند. من خودم چند سال طول کشید تا با این شهرت کنار بیایم. شما یادتان است که من روزهای متمادی در خانه بودم و بیرون نمیآمدم. انواع و اقسام سرگرمیها مثل فیلم، کتاب و حتی پلی استیشن را در خانه برای خودم فراهم میکردم و خریدهایم را هم تلفنی انجام میدادم. بعضی وقتها دوستان میگفتند برویم و فسیل شاهرخ را از روی مبل خانهاش جمع کنیم.
شما یک پدر جوان محسوب میشوید.
منظورم در شرایط فعلی جامعه ما است که سن والدین اختلاف زیادی با سن بچهها دارد و شما در این شرایط نسبتا جوان هستید…
حس پدر شدن خوب بود؟
تا حالا شده پناه را طوری دعوا کنید که خودتان پشیمان شوید؟
دوست دارید که بازیگر شود؟
به نظرم اگر بخواهد بازیگر شود خیلی قابلیت جلوگیری از این مساله را ندارم. البته خیلی هم تشویقش نمیکنم. اگر قرار باشد .وارد کار هنری شود ترجیح میدهم که در موسیقی فعالیت داشته باشد یا به سمت فیلمنامه نویسی و کارگردانی برود.
دیدگاه ها ۱