این روزها یک مجری جوان تلویزیون به خاطر اشاره به موهای مصنوعی یک مربی شناخته شده ی فوتبال در قالب شعر عزا عزاست امروز در یک قهوه خانه، ممنوع التصویر شده و یک برنامه ی پر طرفدار و قدیمی کودک و نوجوان هم به دلیل توهین به یکی از زبان های رایج کشور تعطیل شد. از آنجایی که از این دست اتفاقات فراوان در حال وقوع است و تعداد برنامه ها، مجری ها، بازیگران زن و مرد و کارگردان های خوب اونقدر زیاد نیست که بشه راحت از دستشون داد، لازم دیدم توصیه هایی درباره ی جلوگیری از ممنوع التصویر شدن این عزیزان که تنها راه درآمدشون تصویر و گاه صداشون و در مواردی هر دو مورد هست ارائه بدم. امید که به کار بیایند:
اول اینکه یادتون باشه در کشور ما همه ی لهجه ها و زبان ها محترم هستند و البته به همان اندازه حساس، مهم و راهبردی. حتی دیده شده برخی از لهجه ها و زبان ها خیلی زیاد مهم و حساس هستند. اصلا آخرین مطالعات نشون می ده که هیچ زبان و لهجه ی غیر حساسی در کشورمون وجود نداره پس سعی کنید از زبان برای گفتگو در کار نمایشی تون استفاده نکنید. بهتره بیان و گفتگو را بردارین و به جاش از تصویر استفاده کنین. مگه “چارلی چاپلین” در “عصر جدید” از زبان استفاده کرد؟
به همین علت به هیچ قوم و قبیله ای هم توهین نشد! یادتون باشه سینمای جهان تا سال ها صامت بود. سعی هم نکنید زبان جدید درست کنید چون همون زبان جدید بعد از مدتی مورد استفاده ی بخشی از مردم قرار می گیره و صاحب غیرتی پیدا می کنه و دوباره دردسر ساز می شه.
دوم اینکه با هیچ آدم شناخته شده ای در برنامه اتون شوخی نکنین. همه ی آدم های شناخته شده حساس هستند. اونها آدم های مهم و راهبردی هستن و بعضی هاشون اصلا منتظرن که شما یه چیزی چه به شوخی یا جدی در موردشون بگین تا فردا صبح دم در دادگاه بهتون پیامک بدن که تشریف ببرین اونجا و هنوز به دادگاه نرسیده یه پیامک دیگه از صدا و سیما بگیرین که تصویرت ممنوع شد.
سوم اینکه با هیچ حرفه و شغلی شوخی نکنین. شما یه حرفه رو به من نشون بدین که حساس نباشه و از عمق راهبردی در منطقه ی حساس خور میانه برخوردار نباشه؟ سعی کنین آدم های نمایشتون بی کار باشن. بیکارها هنوز صنف و سندیکای درست و حسابی ندارن پس نمی تونن به این راحتی شکایت کنن.
چهارم اینکه اگر معروف هستین سعی کنین تا اونجا که ممکنه زن نباشین. شما همین که مرد نبودنتون ثابت بشه دچار حالت “مکروه التصویری” می شین که با “ممنوع التصویر ” فاصله ی زیادی نداره که اون هم دلیل داره. زن اگر زیباروی باشه حساسیت بر انگیزه و خودش محل اشکال! اما اگر زیباروی نباشه هم سوال ایجاد می شه که چرا یه مجری یا بازیگر بهتری رو نیاوردن!
پنجم اینکه فهرست موضوعات و لوازمی که در دایره ی ممنوع قرار می گیرند را قبل از شروع کار روزانه بررسی کنین تا از آخرین تغییرات با خبر بشین. هر لحظه هر چیزی ممکنه تغییر کنه. مثلا ممکنه یه روز صبح از خواب پاشین ببینین باقلوای قزوین به جمع موضوعات حساس جامعه که نمی شه با اون شوخی کرد پیوسته و شما از همه جا بی خبر تو یه برنامه ی زنده ی تلویزیونی بگین باقلوای قزوین مثل خود قزوینی ها خوشمزه است و هنوز از صحنه خارج نشدین که بهتون خبر می دن نامه ی ممنوع التصویری تون در دبیر خانه ی سازمان شماره خورده و آماده ی تحویل به شماست.
ششم اینکه در ساختن سریال های تاریخی مواظب باشین تا اتفاقی را که فکر می کنین واقعا افتاده بازگو نکنین. اتفاق تاریخی را اونجوری بیان کنین که باید می افتاد ولی به هزار دلیل نشد که اونجوری بشه. اونی که واقعا اتفاق افتاد را که همه می دونن. اما همه نمی دونن اگر چه اتفاقی می افتاد بهتر بود. بله با همین یک تصمیم ساده فیلم یا سریالتون رو از تعطیلی نجات بدین.
هفتم اینکه همه ی صفحه های شبکه های اجتماعی را چه متعلق به شما باشه یا نباشه تکذیب کنین. از بعضی سیاستمدارها یاد بگیرین. اول یه کار رو بی سر و صدا انجام بدین بعد که همه فهمیدن تکذیب کنین. درعمل تکذیب قدرت عجیبی نهفته است. بعد از تکذیب دیگه کسی مزاحمتون نخواهد شد.
هشتم اینکه بهتره درکوچه ، خیابان و مکان های عمومی ظاهر نشین. از سر صحنه یا استودیو یه راست برین به یه مکان نامعلوم. در واقع متواری بشین و هیچ اثری از خودتون به جا نذارین چون ممکنه از هر اثر شما برعلیه خودتون در دادگاه استفاده بشه. مثل روح باشین که ناگهان ظاهر می شه و بعد یهویی از نظرها ناپدید می شه. غذا و آب نخورین. از دستشویی استفاده نکنین. فقط برنامه تونو اجرا کنین و ناپدید بشین.
نهم اینکه در انتخاب سوژه دقت کنین و تا حد امکان از آدم ها دوری کنین. اگر در کار فیلم سازی هستین بهتره مثلا در مورد موتورهای احتراق داخلی فیلم بسازین و از پیستون، سوپاپ، اگزوز، حتی خود خاور به عنوان شخصیت فیلم هاتون استفاده کنین که چطور در یک فرآیند دراماتیک و با اتحاد و همدلی با غلبه بر اصطکاک در نهایت موفق به چرخاندن چرخ های ماشین می شوند. این قطعات متعلق به هیچ قوم و قبیله ای نیستن پس بی دردسرن!
دهم اینکه اصلا چرا می خواین با کار هنر پیشه گی و مجری گری معروف بشین که بعد کلی دردسر تحمل کنین؟ بی خیال شهرت بشین. نمی ارزه. معمولی باشین تا کسی کاری بهتون نداشته باشه. گمنام و موفق و ” آزاد تصویر” باشید !