// ۲۹ آبان ۹۶ ، ۱۰:۱۷
اینجا جزیره شیطان است+عکس

زندان های جزیره شیطان حالا دیگر متروکه شده اند. جای سلول های تنگ و نمور را رستوران های شیک و کافه های کوچک فرانسوی گرفته اند اما 100 سال پیش اوضاع این گونه نبود. جزیره کوچک 11 کیلومتری، یکی از مخوف ترین مناطقی بود که 100 سال محل زندانی شدن مجرمان درجه یک و خطرناکی بود که در خاک فرانسه مرتکب جرم شده بودند.
این جزیره در نزدیکی گویان فرانسه که 11 کیلومتر از نزدیکترین آبادی فاصله داشت، مدت ها به صورت مخفیانه، محل تبعید و زندگی مجرمان بود اما از اوایل قرن 20 میلادی، از زمانی که داستان این جا در اختیار عموم مردم قرار گرفت و واکنش های گسترده ای نسبت به آن به وجود آمد سرانجام دولت مجبور شد که جزیره مخوف را از سال 1946 میلادی برای همیشه تعطیل کند.
  
اینجا جزیره شیطان است
مجمع الجزایر زندانی
 «جزیره زندان» کوچک تر از آن بود که بتواند افراد زیادی را در خودش جای بدهد. برای اولین بار ناپلئون سوم در سال 1852 میلادی، این جزیره کوچک 34 هکتاری را تصرف کرده بود. آن زمان که امپراطوری پرطمطراق، دائما در حال درگیری بود افرادی به مخالفت برخاسته و برای دولت مرکزی ایجاد خطر می کردند، در چنین شرایطی شخص امپراطور و عده ای از اطرافیانش تصمیم گرفتند افراد مشکوک را در این جزیره بکر و دورافتاده نگهداری کنند. البته جزیره شیطان تنها محل نگهداری این افراد نبود. سه جزیره دیگر در همان اطراف بودند که وسعت کمتری نسبت به جزیره مادر داشتند ولی قرار بود در صورت پر شدن ظرفیت زندان مرکزی، عده ای را به آن جا بفرستند.
 
اینجا جزیره شیطان است
 
سرقفلی به نام شیطان
 اسم این جزیره در آغاز کار «مجموعه زندان های گویان» بود که نامش را از پایتخت «گویان»، یکی از مستعمره های فرانسه گرفته بود اما زندانی ها نام خاص خودشان را برای آن انتخاب کرده بودند. آن ها این زندان وسط آب را «جزیره شیطان» نامیدند که تا امروز هم باقی مانده است. در دورانی که این زندانی ها در جزیره نگهداری می شدند، هنوز هچی حرفی از امکانات ویژه زندانیان یا حتی زندان بان هایی با امکانات ویژه به میان نیامده بود.
 
هیچ استاندارد یا شیوه مشخصی هم برای نگهداری شان وجود نداشت. به همین دلیل، معمولا زندانی ها جای مشخصی نداشتند و اگر در فضای سرپوشیده، محلی برای نگهداری شان وجود نداشت باید در کنار ساحل یا در جنگل زندگی می کردند.گفته می شود در طول 100 سالی که از کاربری جزیره شیطان به عنوان زندان می گذشت، بیشتر از 80 هزار نفر در آن جا نگهداری می شدند. منظور از نگهداری، صرفا رها شدن در یک فضای بکر و شبیه جنگل، با تعداد کمی ساختمان های نه چندان محکم بود.
 
اینجا جزیره شیطان است 
زندگی در زندان جزیره چطور بود؟
 بستگی داشت فرد چه جرمی انجام داده باشد، برای برخی از کسانی که جرم شان سنگین تر بود، کارهای سختی در نظر می گرفتند اما پیرمردان یا افرادی که جرم شان سنگین نبود، وضع بهتری داشتند و حتی می توانستند در قطعه زمین کوچکی کشاورزی کنند. صد البته که تمام محصول برای خودشان نبود و کسی هم پولی بابت آن ها پرداخت نمی کرد اما دست کم کار در مزرعه ساده تر از باربری و بیگاری به نظر می رسید. هرچه بود، زندانیان «زندان شیطان» مثل تمام کسانی که به این جزیره برده می شدند عملا مخلوطی از تبعیدی و زندانی بودند.
 
دولت می خواست این افراد را از بقیه جامعه جدا کرده و کاری کند که باقی عمرشان رادر گروه خاص خودشان بگذرانند اما خیلی زود همه چیز نقش بر آب شد. شرایط زندگی در آن محیط بکر آن قدر دشوار بود که عده زیادی به فکر فرار افتادند. با وجود این که تعداد فراری ها کم نبود اما فقط دو نفر موفق شدند از جزیره فرار کرده و خودشان را به منطقه امن برسانند.
 
«کلمنت دووال» یک زندانی سیاسی فرانسوی بود که مخالف فاصله طبقاتی در دولت کشور بود. او در آورین 1901 میلادی خودش را از راه دریا به سواحل آمریکا رساند و باقی عمرش را در نیویورک گذراند. هنری شریه هم نفر بعدی بود که توانست از آن جا فرار کرده و خودش را به بخش دیگری از سواحل آمریکا برساند. او بعدها داستان فرارش را در کتاب «پاپیلیون» منتشر کرد.
  
فرار همین دو نفر و راهیابی شان به مرزهای کشورهای دیگر، جزو مهم ترین دلایلی بود که باعث شد دولت فرانسه به فکر تعطیل کردن جزیره شیطان بیفتد. رقابت با دولت دیگر آن هم در اولین ماه های بعد از پایان جنگ جهانی دوم که بحث بر سر توجه به حقوق انسان ها جدی شده بود، باعث خط خوردن «اعمال شاقه» از قوانین سفت و سخت این کشور شد. جزیره شیطان برای مدتی بعد از تعطیلی به عنوان پایگاه پرتاب موشک های فضایی و آزمایش های مختلف مورد استفاده قرار گرفت اما سرانجام به یک جاذبه گردشگری تبدیل شد.
 
اینجا جزیره شیطان است 
یکی از معدود سفرهای ماجراجویانه به «جزیره شیطان» که شگفتی های جدیدی از آن را فاش کرد
 سفر به سرزمین مرگ
سفر به جزیره این روزها کار چندان دشواری به نظر نمی رسد. یک مسافرت کوتاه با هواپیما و بعد مدتی مسافرت با کشتی کافی است تا به زندانی برسید که روزگاری یکی از پرجمعیت ترین زندان های دورافتاده دنیا بوده است. با این وجود، چندان دیدنی جذابی برای تماشا وجود ندارد که باعث شود هر سال تعداد زیادی گردشگر به جزیره رفت و آمد کنند و این محل هنوز هم نیمه متروکه به نظر می رسد.
 
«اروین جیمز» یکی از کسانی است که حدود 10 سال پیش به این زندان بزرگ روی آب سرزد. او جزو معدود روزنامه نگارانی است که به این منطقه عجیب دنیا رفته و سفرنامه خاصش را برای انتشار در اختیار «گاردین» قرار داده است. آنچه می خوانید داستان سفر کوتاه او در جزیره شیطان است.
 
حکم عجیب؛ کار در حال برهنگی
اینجا حدود 100 سال محل زندگی مخوف ترین مجرمانی بود که در خاک فرانسه جنایت های بزرگی مثل قتل و تجاوز مرتکب شده بودند. البته پای مجرمان خرده پا و سرقت های کوچک هم به میان می آمد. این جا محلی بود که محکومان به «اعمال شاقه» را در آن سکنی می دادند. کارکردن اجباری و درعین حال بیهوده مجازاتی بود که برای عده ای از این افراد در نظر گرفته بودند. آن ها کار مفیدی انجام نمی دادند و عملا فعالیت شان بیشتر به بیگاری شبیه بود.
 
وقتی دوران محکومیت شان به پایان می رسید ممکن بود به شهر برگردانده شوند اما تجربه نشان داده بود آن هایی که به بیشتر از هشت سال «اعمال شاقه» محکوم می شوند، باید تا پایان عمر در جزیره شیطان بمانند. بعضی از خوش شانس ها در مجموعه سلول های کوچکی که از قبل آماده شده بود، جا می گرفتند اما اگر جایی باقی نمانده بود محکومان را به جنگل برده، آن ها را به زور برهنه می کردند، بعد هم وادارشان می کردند تا کار کنند. چند جزیره کوچک دیگر هم در همین حوالی بود که اگر تعداد زندانیان بیشتر از حد انتظار می شد، از آن ها استفاده می کردند.
  
اینجا جزیره شیطان است
 
راه فرار بسته است
 شرایط زندگی و کار سخت، در آن وضعیت دشوارتر از آن بود که هر کسی بتواند تحملش کند. این روزنامه نگار می نویسد: «این طور که راهنمای من می گوید حدود 40 درصد از کسانی که به این جا آورده می شدند، در همان سال اول ورودشان جان می دادند. دلیل مرگ بیشتر آن ها بیماری های طبیعی ناشناخته، بدی آب و هوا یا حمله حیوانات بود. عده زیادی از آن ها در راه فرار کشته می شدند. البته نیروی نظامی خاصی در منطقه مستقر نبود که با شلیک گلوله آن ها را به قتل برساند. جزیره آن قدر دورافتاده بود که هر کس می خواست از آن خارج شود، توسط حیوانات وحشی کشته می شد. در مرکز جزیره یک ساختمان معمولی ساخته شده که زمانی محل نگهداری زندانیان بوده، البته فقط تعداد معدودی در این محل جا می شدند و بقیه باید در بیرون از آن محدوده، در جنگل زندگی می کردند. در خروجی زندان به جنگلی باز می شد که در آن زمان، پر از جانوارن وحشی بود.
 
از در ورودی که بالایش عبارت «زندان» حک شده بود، داخل شدم. از راهروهای تاریک عبور کردم. اطرافم حشرات مختلف عبور می کردند که بی خطرترین شان نوعی مورچه وحشی بود که نیش دردناکی داشت. در گوشه و کنار راهرو تکه های فلز و شیشه افتاده بود که لابد زمانی برای پوشاندن پنجره ها یا سقف از آن ها استفاده می شده است.
 
سوراخ های کوچکی بالای راهروها قرار داده بودند و در فاصله های مشخصی سربازان باید حرکت زندانی ها را می پاییدند. بعد از پایان راهروها به سلول های کوچکی رسیدم که هیچ پنجره یا راه عبور هوایی نداشت. برای هر کدام از آین سلول ها نیز سوراخ کوچکی به داخل زندان باز می شد که احتمالا در گذشته، با یک تکه فلز پوشانده شده بود.
 
اینجا جزیره شیطان است 
جاعل اسکناسی که کشیش شد
 یکی از خاص ترین زندانی ها، یک هنرمند فرانسوی به نام فرانسیس لاگرانژ بود، که به خاطر جعل اسکناس به 10 سال زندان با اعمال شاقه محکوم شده بود. او از نظر دولت جرمی نابخشودنی مرتکب شده بود و باید تا پایان عمر در جزیره شیطان زندگی می کرد. هر چند ظاهرا یک حکم 10 ساله گرفته بود اما عملا تا پایان عمر در آن جا باقی می ماند.
 
نتیجه زندگی یک هنرمند نقاش در جزیره شیطان باعث اتفاق های عجیبی در آن جا شده بود. یکی از عجیب ترین هایش، ساخت یک کلیسای کوچک خانگی بود. او در و دیوار این کلیسا را با طرح های خاصی نقاشی کرده که از نظر بسیاری از هنرمندان، یک شاهکار هنری به حساب می آید. داستان های زیادی درباره این هنرمند پشیمان گفته می شود. از جمله این که گفته می شود او بعد از مدتی، طرفداران زیادی در زندان پیدا کرده بود که هر یکشنبه با هم در کلیسای کوچک به دعا مشغول می شدند.
 
این جاعل اسکناس که در کشیدن تصاویر اشخاص توانایی بهت آوری داشت، تصویر یکی از زندانیان باسابقه را با عنوان «جان تعمیددهنده» برای یکی از شخصیت های شاخص در نقاشی های کلیسا، انتخاب کرده بود. این مدل که از سر ناچاری انتخاب شده بود، «گوموم سزان» بود که در سال 1924 میلادی (1313 خورشیدی) به چند قتل اعتراف کرده و به 20 سال اعمال شاقه محکوم شده بود.
 
لاگرانژ که بعد از مدتی حسابی به زندگی جدیدش خو گرفته بود، طبق نقل قول هایی که از بقیه زندانیان فرار کرده به جا مانده، هیچ تمایلی برای ترک جزیره شیطان نداشت. او که در معبد خودساخته اش توبه کرده و به عبادت مشغول بود، گفته بود که زندگی در هر مکانی می تواند لذت بخش باشد، فقط باید راهش را پیدا کرد.
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.