// ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۳۳

برای خیلی از ما، هدف وسیله را توجیه می‌کند. کم نیستند کسانی که به نام دوست داشتن و عشق، به هر وسیله ای رو می‌آورند و جز حفظ کسی که دوستش دارند، به چیز دیگری فکر نمی‌کنند اما ماندن یک فرد در رابطه، به معنای ماندگار شدن دوست داشتن نیست. برای آنکه این حس خوشایند را در همه لحظات با هم بودن‌تان تجربه کنید، باید آداب دوست داشتن را هم بدانید. آمدن دروغ به دنیای عاشقانه شما، حتی اگر با دلایل خوش آب و رنگی آن را توجیه کنید، می‌تواند شما را به بازی خطرناکی وارد کند؛ بازی‌ای که اغلب احساس خوشایند و آرامش بخش دوست داشتن، اولین قربانی آن می‌شود.

 

خودتان را دوست ندارید؟

 اگر احساس خوبی نسبت به خودتان نداشته باشید و با خودتان آشتی نکنید، نمی‌توانید به دروغ گفتن پایان دهید. شاید از جایگاه خودتان در رابطه با اطرافیان، همکاران یا دوستان‌تان راضی نیستید و به‌دلیل نگرانی از قضاوت آنها به دروغ رو می‌آورید اما یادتان نرود که ساده‌ترین راه برای پنهان کردن این احساس ناخوشایند، پنهان کاری و دروغ است. قرار نیست دیگران- به ویژه در محیط‌های اجتماعی و شغلی- از همه رازها و رویدادهای زندگی شما باخبر باشند، اما وقتی پای ازدواج به میان می‌آید خیلی چیزها فرق می‌کند. شما می‌توانید به راحتی از پاسخ دادن به سؤال‌های خصوصی در محیط کار طفره بروید، اما پاسخ دروغ دادن به سؤال‌های همسر آینده نمی‌تواند به شما کمکی کند. حتی در محیط‌های اجتماعی  هم گرچه حق دارید برخی واقعیات را پنهان  کنید اما دلیلی برای دروغ گفتن  وجود ندارد. دروغ نمایش واقعیت به شکل دیگری است و از یاد نبرید که چنین نمایشی فشار روانی زیادی را به شما تحمیل می‌کند و انرژی تان را می‌گیرد.

 

پنهان کرده‌اید یا  دروغ گفته‌اید؟

 شریک آینده زندگی شما حق دارد بداند با چه کسی عمرش را می‌گذراند.  نمی‌گوییم هیچ رازی نداشته باشید. برخی از اتفاقاتی که در گذشته تجربه کرده‌اید و دانستن‌شان گرهی از مشکلات دیگران باز نمی‌کند، در گروه راز‌های شما قرار می‌گیرد. رازهایی که شاید صمیمی‌ترین دوستان و خانواده‌تان هم از آنها بی خبر باشند. اما اتفاقاتی که می‌توانند تاثیری در آینده شما بگذارند یا در گروه حساسیت‌های اصلی همسر آینده‌تان قرار می‌گیرد را نمی‌توانید پنهان کنید.  درست است که گذشته هر فردی متعلق به خودش است اما تا زمانی می‌توانید دیگران را از این گذشته بی خبر بگذارید که رد پای آن به آینده رابطه شما وارد نشود. گذشته از این، باز هم تکرار می‌کنیم که نگفتن بخشی از واقعیت با دروغ گفتن در مورد آن تفاوت زیادی دارد و قطعا این دو موضوع تاثیر متفاوتی هم بر رابطه شما می‌گذارند.

 

انتظار نداشته باشید همه چیز رؤیایی بماند

 اگر به این نتیجه رسیده‌اید که باید حقیقت را بگویید، درفرصتی مناسب که او و شما در زمان و شرایط مناسبی هستید، حقایق را یک به یک با او در میان بگذارید. بگویید برای شفاف سازی آماده هستید و از او بخواهید به شما برای جبران فرصت دهد. از طرف دیگر به او فرصت بدهید تا به آنچه که گذشته فکر کند. اگر شدت دروغ‌ها و پنهان‌کاری‌های‌تان زیاد بوده، به او حق دهید که مدتی برای کنار آمدن با خودش و رسیدن به نتیجه نهایی وقت بگذارد. بگویید به‌دلیل علاقه به او تصمیم گرفته‌اید صادق باشید اما پیشنهاد نمی‌کنم علاقه‌مند بودن به او را به عنوان دلیل دروغ گفتن‌های‌تان بیان کنید. نگویید دروغ گفتم چون می‌خواستم تو را حفظ کنم. این جمله به خصوص در آقایان احساس نامطلوبی ایجاد می‌کند.

 

می‌خواهید رؤیایی باشید؟

 وضعیت دیگر هنگامی است که برای رهایی از اضطراب دیدن ضعف‌های شخصیتی یا موقعیتی خود به خیالات خود پناه می‌بریم و یک خود ایده‌آل می‌سازیم و تلاش می‌کنیم آن را به دیگران نشان دهیم. اگر شما هم به چنین پناهگاهی رفته‌اید، بهتر است به این موضوع هم توجه کنید که هر چقدر از خود اصلی‌تان بیشتر فاصله بگیرید وضعیت روحی روانی نامطلوب‌تر و بیمارگونه‌تری برای خود خواهید ساخت بنابراین بهتر است با کمک یک روان درمانگر مشکلات درونی خود را حل کنید تا فاصله خود ایده‌آل و خود واقعی‌تان کمتر شود و از آنچه که هستید راضی‌تر شوید. گذشته از این، از خود بپرسید که همسر آینده شما به حضور یک همراه صادق در زندگی‌اش نیاز دارد یا یک زن بی‌عیب و نقص و رؤیایی؟

 

تا کجا ادامه می‌دهید؟

 چرا به نامزدتان دروغ گفته‌اید؟ احساس می‌کنید همان‌طور که هستید پذیرفتنی نیستید و کسی نمی‌تواند شما را با همه کاستی‌ها یا اشتباهاتی که انجام داده‌اید دوست داشته باشد؟ از خود بپرسید اگر او با شناختن خود واقعی شما میلی به بودن در کنارتان نداشته باشد، آیا بهتر نیست همین امروز از زندگی‌تان بیرون برود؟ گذشته از این آیا واقعیت‌هایی که از او پنهان کرده‌اید، به محدوده شخصی زندگی مشترک‌تان مربوط می‌شود؟ یعنی آشکار شدن‌شان بر زندگی شما تاثیری جدی می‌گذارد؟ اگر پاسخ‌تان مثبت باشد، باید به این فکر کنید که ماه تا چه زمانی پشت ابر پنهان می‌ماند و اگر بعد از گذشت چند سال این واقعیت‌ها آشکار شدند، چه بلایی سر رابطه‌ای که برایش انرژی گذاشته‌اید و عمرتان را صرف آن کرده‌اید می‌آید؟ معیار صداقت برای اغلب آدم‌ها، یکی از اصلی‌ترین معیارهای انتخاب همسر است. از خود بپرسید زمانی که این معیار مهم در ذهن شریک زندگی‌تان خدشه‌دار شود، چه اتفاقی برای رابطه شما می‌افتد؟

 

خودتان را کند و کاو کنید
اگر شما به فرد مورد علاقه‌تان دروغ‌هایی گفتید یا مواردی را از او پنهان کرده‌اید که باید به او می‌گفتید، باید از همین امروز برای تغییر این وضعیت تلاش کنید. اگر وجود یک بیماری جدی، نامزدی قبلی یا موضوعاتی از قبیل جدایی والدین‌تان را از او پنهان کرده‌اید، بهتر است ابتدا کمی برای خود وقت بگذارید و با کمک یک متخصص ترس‌هایی را که باعث این دروغ‌ها شده را ریشه‌یابی کنید. اگر شما ریشه نگرانی‌ها و ترس‌های‌تان را پیدا نکنید، احتمال اینکه دوباره پای دروغ به روابط‌تان باز شود کم نیست.

اگر بفهمد چه می‌شود؟
دروغ گفتن، انرژی زیادی را از شما می‌گیرد و باید تاکید کنیم، زمانی که دروغ به زندگی خصوصی شما پا می‌گذارد، فشاری که به روان شما وارد می‌کند، چند برابر می‌شود. ترس از فاش شدن حقیقت به یکی از دغدغه‌های اصلی شما تبدیل می‌شود و با هر اتفاق ساده‌ای از رو شدن واقعیت می‌ترسید. ترس از اینکه نامزد یا همسرتان با فهمیدن واقعیت اعتمادش را به شما از دست دهد و در احساسش تغییری ایجاد شود، تا زمانی که دروغ‌ها در جریانند، از زندگی شما بیرون نمی‌رود و حتی می‌تواند زمینه گفتن دروغ‌های بیشتری را فراهم کند.

کمک بگیرید

 پیش از آنکه واقعیت را با او درمیان بگذارید، با یک روانشناس مشورت کنید. شاید بهتر باشد جزئیات ماجرا را با یک متخصص در میان بگذارید و با راهنمایی‌های او، قدم به قدم تا از بین بردن این فشار روانی تلاش کنید.

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.