// ۳۰ مهر ۹۶ ، ۰۸:۳۳
طلاق های عاطفی و نقش شبکه های اجتماعی در شکل‌گیری آن

به نظر می رسد ده ها میلیون کاربر ایرانی شبکه های اجتماعی که بخشی از جامعه ۲ میلیارد نفری این سرزمین های دیجیتالی به شمار می روند، با فرصت هایی رو به رو شده اند که کسب و کار، ارتباطات، تبادل اطلاعات و هم چنین سبک زندگی دیجیتالی آن ها را دست خوش تغییر کرده است.

از طرفی، استفاده گسترده این ابزار در زندگی امروز،‌ سبک زندگی سنتی و اصیل خیلی از ایرانی ها را با چالش هایی مواجه کرده که کم خوابی، کاهش میزان مطالعه، کاهش مهارت های ارتباط اجتماعی و از همه مهم تر، گسترش فزاینده طلاق های عاطفی در کشور، بخشی از معضلات فعالیت در این فضاست.

طلاق عاطفی، روند فزاینده ای در کشور ما دارد و البته آمار دقیقی از آن در دسترس نیست و بررسی های تجربی، بیان گر واقعیت هایی از این موضوع مهم هستند که فضای شبکه های اجتماعی و پیام رسان های موبایلی نیز، در فراگیر شدن آن نقش موثر ایفا کرده اند.

طلاق عاطفی چیست؟

هر چیزی که مانع ارتباط نزدیک زوجین با یکدیگر در محیط خانه شود، بستر طلاق عاطفی را شکل می دهد. طلاق عاطفی را به سردی در روابط زوجین می گویند که همان طور که از نامش پیداست،‌ از یک چالش عاطفی و حسی در میان زن و شوهر حکایت دارد.

طلاق عاطفی نام‌ های مختلفی همچون طلاق خاموش، طلاق تاریک، و… دارد که هرگاه هرگونه اختلال در روابط عاطفی، شناختی، جنسی و زناشویی بین زوجین توام با عدم درک متقابل و همدلی باشد، باعث ایجاد بدبینی و کاهش فعالیتهای مشترک و سردی روابط زوجین خواهد شد که به مرور زمان جاذبه و اعتماد به یکدیگر ضعیف و پروسه بی‌تفاوتی و طلاق عاطفی آغاز می شود.

افرادی که به طلاق عاطفی گرفتار می شوند، در واقع با فاصله‌ای که از لحاظ روحی و جسمی با یکدیگر دارند خط قرمزهایی را برای همدیگر مشخص کرده‌اند و هرکدام در خلوت خود دیگری را متهم می‌ کند و به واسطه ذهنیت های قبلی، بعضا حاضر به طرح دیدگاه ها و چالش های ذهنی خود با دیگران به خصوص کارشناسان روان شناسی و مشاوران خانواده نیستند.

طلاق عاطفی و طلاق های زنجیره ای

طلاق عاطفی، بستر را برای طلاق های بعدی در خانه و بروز ناهنجاری های دیگر در جامعه فراهم می کند. خانه ای که در آن طلاق عاطفی بین زوجین برقرار شده است، محفلی برای دورهمی های پر خاطره و جذاب نیست و اعضای خانواده علاقمند هستند که وقت خود را بیش تر در بیرون خانه و با دوستان و آشنایان تا با یکدیگر بگذرانند.

بررسی ها نشان می دهد که در خانه هایی که به هر دلیلی، طلاق عاطفی بین زوجین واقع می شود، وقوع بزهکاری های اجتماعی و رفتاری میان فرزندان با روند صعودی همراه است و به همین خاطر، بروز طلاق عاطفی می تواند سبب شکل گیری ناهنجاری های گسترده و بحرانی در سطح جامعه شود. از جنبه ای می توان،‌ تداوم طلاق های عاطفی در جامعه را، تحلیل برنده ثروت ملی، سلامت اجتماعی، روانی و تهدیدی برای نسل کنونی و آینده کشور دانست که هم چنان با لشکر ۱۱ میلیونی مجرد ها و ۳۰ میلیونی کم سواد ها و بی سواد ها دست و پنجه نرم می کند.

در خانواده ای که طلاق عاطفی مشاهده شود، فرزندان تمایل کم تری به ازدواج خواهند داشت و اگر زوجی، کم سواد یا بی سواد باشد. با توجه به فقدان حامی مستقیم، تمایل کم تری به با سواد شدن، تحصیل کردن و دستیابی به آرمان های علمی از پیش تعریف شده خواهد داشت. در واقع طلاق عاطفی، امید و جاه طلبی را از زوجین می گیرد و این عامل، نقش مخرب در ارتقای مهارت های اجتماعی و فردی فرزندانشان در جامعه خواهد داشت.

زمان خاصی برای بروز طلاق عاطفی وجود ندارد. یعنی نمی شود گفت که یک زوج جوان در ۶ ماه اول یا ۴ سال اول یا ۱۰ سال اول زندگی خود در معرض طلاق عاطفی قرار دارند. خیر! شاید زوجی با دارا بودن فرزندان ۳۰ ساله هم، به واسطه مشکلاتی، طلاق عاطفی بگیرند و حتی تداوم این روند، سبب جدایی آن ها پس از ۴۰ سال زندگی مشترک شود!‌ بنابراین، نمی توان زمان خاصی را برای طلاق عاطفی و حتی سن مشخصی را برای آن در نظر گرفت و همواره باید برای جلوگیری از وقوع آن، هوشیارانه و آگاهانه رفتار کرد.

شبکه های اجتماعی: یکی از ده ها عامل!

این که شبکه های اجتماعی روزگار ما، تا چه حد توانسته نقش مخرب در روابط زوجین ایرانی ایفا کند و بستر بروز طلاق عاطفی شود، مقوله ای نیست که تا کنون به طور علمی و دقیق و آماری بر روی آن فعالیتی صورت گرفته باشد. اما یافته های تجربی و شواهدی که بعضا در زندگی روزمره با آن رو به رو می شویم ما را به این درک می رساند که افزایش استفاده اعتیاد آمیز از فناوری اطلاعات و ارتباطات به خصوص شبکه های اجتماعی، می تواند محرک خوبی برای بروز طلاق های عاطفی میان زوجین و حتی دیگر اعضای خانواده شود.

وقتی فرزندان وقت های بسیاری از زمان زندگی در خانه را به ابزارهای دیجیتالی مانند بازی های رایانه ای و پرسه زدن در شبکه های اینترنتی صرف کنند و مادر و پدر نیز به جای صحبت با یکدیگر و ارتباط با فرزندان، در بهترین حالت مشغول فوروارد کردن عکس ها و ویدئو های جالب در اینترنت به یکدیگر در فضای پیام رسان ها باشند، قطعا، مهارت های ارتباطی و تبادل تجربه و شناخت اعضای خانواده کاهش پیدا می کند.

این حالت زمانی در بین زوجین روی می دهد که آن ها با حضور زیاد در شبکه های اجتماعی، کانال ها و گروه های مختلف دیجیتالی، با افراد گوناگون آشنا شده و تبادل اطلاعات می کنند و در این فضا، بستر برای بد بینی و سو تفاهم، بسیار گسترده خواهد بود. در واقع بدبینی های منشعب از فضای دیجیتالی، یکی از بستر های توسعه طلاق عاطفی در کشور بوده که این موضوع در شبکه های اجتماعی و پیام رسان های موبایلی که گروهی از افراد، بدون هیچ ضابطه ای به تبادل اطلاعات و ارتباطات اقدام می کنند، به وفور قابل مشاهده است. مثلا:

  • زوجین با کاربرانی در شبکه های اجتماعی آشنا شده و ارتباط حسی و مجازی با آن برقرار کرده و به تبادل عکس و اطلاعات اقدام می کنند.
  • زوجین وارد حریم خصوصی زوجین دیگر یا افراد مجرد در شبکه های اجتماعی می شوند.
  • زوجین مشغول لایک و کامنت و پست و فوروارد در زیر مطالب افراد متاهل یا مجرد در شبکه های اجتماعی می شوند که زمینه روابط بعدی را فراهم کرده یا فضا را برای بدبینی و سو تفاهم های گوناگون فراهم می کند.

راهکار مقابله

روش های بسیاری برای مقابله با بروز پدیده زشت طلاق عاطفی در جوامع مدرن پیشنهاد شده است یکی از بهترین راهکار ها، می تواند زوج درمانی باشد. در این شیوه در جلسه‌های مشترک بین زن و شوهر به ‌منظور بهبود روابط آن ‌ها با همکاری مشاوران و کارشناسان، تلاش برای سازش مشکلات آن‌ ها انجام می‌شود که موجب افزایش شناخت زوج‌ها از یکدیگر و روابط زناشویی می گردد.

راهکار بعدی، استفاده مسولانه و اثر بخش از شبکه های اجتماعی و فضای مجازی توسط زوجین است. شبکه های اجتماعی، هم چون شمشیر دو لبه می تواند روابط اجتماعی افراد را تقویت یا آن را به شدت تضعیف کند. این هنر استفاده کننده و کاربر است که می تواند بر اساس نیاز ها و ظرفیت های خود،‌ دنیایی از فرصت ها را برای خود و خانواده از این طریق فراهم کند یا عاملی برای طلاق های عاطفی و در نهایت فروپاشی خانواده شود.

رسانه ملی می بایست در زمینه طلاق های عاطفی و شبکه های اجتماعی، بی پروا تر به تولید برنامه و شفاف سازی در جامعه برای آگاه سازی اثربخش اقدام کند. پرهیز از ارائه آمار و اطلاعات و شفاف سازی و طرح مساله،‌ آتش را هم چنان زیر خاکستر پنهان می کند و شمار کلاهبرداری های سایبر و مجرمان اینترنتی و ناقضان حریم خصوصی را کاهش نخواهد داد.

برای مقابله با پدیده شوم طلاق های عاطفی در جامعه جوان ازدواج زده ایران، آگاهی بخشی کاربردی به طیف جوان و حتی مسن جامعه اطلاعاتی کشور در زمینه آسیب های شبکه های اجتماعی ضرورت دارد. ضرورتی که باید از مدارس آغاز شود. نه از ماه های اول ازدواج!

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.