وقتی یکی از همسران افسرده می شود ، نمی توان توقع داشت که به تنهایی از پس این مشکل بربیاید. حمایت همسر در رفع افسردگی تاثیر زیادی دارد.
گاهی در روابط زن و شوهر افسردگی یکی از زوج ها مشاهده می شود و ریشه ی بعضی از مشکلات زن و شوهر است. افسردگی همسر بر عملکرد او با همسرش و فرزندان تاثیر گذار است و موجبات سردی روابط را در محیط خانه بوجود می آورد . متاسفانه بدلیل اینکه در بیشتر موارد زن و شوهر ها افسردگی را مربوط یک نفر می دانند و کمتر این مشکل را مشکلی دو طرف می دانند. بنابراین به فکر بر طرف کردن مشکل از جانب هر دو طرف نیستند. لذا نگاه دو جانبه به افسردگی همسر ، می تواند موجبات شادی و مسرت را در محیط خانه باشد.
افسردگی با نشانه های مانند بی خوابی، از دست دادن اشتها و وزن، بی قراری، تحریک پذیری، اضطراب، تمایل به تحقیقر خود و هذیان است. البته در هر بیمار تمام علائم وجود ندارد.
گاهی حالتهای افسردگی بدلیل مشکلاتی است که در ارتباط زن و شوهر وجود دارد. بعنوان مثال رفتار های خشونت آمیز مرد موجب افسردگی خانم می شود. و این حس را در فرد افسرده بوجود می آورد که مورد حمایت و توجه طرف مقابل نیست. اغلب افرادی که افسرده هستند، تمایل خود را به رابطه زناشویی از دست می دهند. در بیشتر موارد همسر غیر افسرده در کاهش یا حذف افسردگی همسر، خود را بی تاثیر می داند. در حالیکه درمان مشترک زن و شوهر و آموزشهای لازم در این زمینه، در حذف افسردگی لازم است.
همچنین فرد افسرده از اعتماد به نفس پایین تری برخوردار است. خود سرزنشی و احساس گناه در او شدید است. این مسئله یکی از عوامل بسیار تاثیر گذار در روابط فرد افسرده محسوب می شود زیرا گاهی از ارتباطات اجتماعی با دیگران دوری می کند و چندان تمایلی به داشتن ارتباطات اجتماعی قوی با دیگران نیست. تعامل های مثبت و خوشایند با همسر غیر افسرده موجب جایگزینی افکار مثبت در ذهن فرد افسرده می شود. و احساس بهتری نسبت به خود و دیگران پیدا می کند و در نتیجه تعاملات بیشتر باعث ایجاد روحیه شادتری برای فرد افسرده است.
گاهی نیز گفتگوی غیر عمدی و ناآگاهانه همسر غیر افسرده با همسر افسرده موجب تشدید این حالت می شود . بعنوان مثال " انجام این فعالیت برای تو مشکل است و بهتر است استراحت کنی" . یعنی در بیشتر موارد مسئولیت ها و تصمیم های همسر افسرده را همسر غیر افسرده انجام می دهد، که موجب پیش رفتن همسر افسرده به سمت افسردگی بیشتر است. یعنی پیام چنین رفتاری این است که شما فردی ناتوان هستید باید شخص دیگری به امورات شما رسیدگی کند. بنابراین تجدید نظر در چنین رفتار هایی و سهیم کردن فرد افسرده در فعالیتهای بیشتر به برطرف شدن افسردگی او بسیار کمک می کند.
لذا، لازم است بتدریج همسر افسرده را درگیر در فعالیتها و مسئولیتهای خود کنید و هر دو در معرض گفتگوی متقابل و موثر قرار گیرید و آموزشهای لازم در زمینه چگونه ارتباط برقرار کردن با یکدیگر را ببینید.
برای برطرف کردن افسردگی ، زن و شوهر باید روابط خود را مورد بازنگری قرار دهند. تشخیص اینکه چه عاملی باعث شروع افسردگی یا حفظ آن می شود، بسیار کمک کننده در بهبود افسردگی است. تغییر چنین الگوی و تفکر درباره آن نیازمند زمان زیادی است. بنابراین نباید با انجام مقداری کوشش دچار ناراحتی و ناامیدی شوید. چنین مشکلات گاهی نیازمند زمان و صبوری بیشتر دو طرف می باشد.
محبتهای همسر غیرافسرده در درمان افسردگی موثر است. در بیشتر مواقع فرد افسرده احساس می کند که برای طرف مقابل اهمیتی ندارد . با محبت کردن و اهمیت دادن به همسرتان، نشان می دهید که ذره ای از محبت شما از او کاسته نشده است و خواهان سلامتی و شادابی بیشتر او هستید. اما ممکن است چنین فعالیتی زمان بر باشد و نیازمند صبر و حوصله شما است.
زمینه ی مناسب را برای همسرافسرده خود فراهم کنید تا بتواند ناراحتی ها و عصبانیت های خود را بیان کند. در فرصت های مختلف سعی کنید به همسرتان کمک کنید تا احساسات خود را بیان کند . یعنی افزایش جرات مندی دربیان احساسات همسر افسرده در کاهش افسردگی او نقش بسزایی دارد. بیان احساسات و عواطف آسیب دیده کمکی برای ترمیم مشکلات فرد می باشد. لذا لازم است این شرایط را برای همسر افسرده خود فراهم آورید.
به شکل های مختلف به همسر افسرده خود نشان دهید که متوجه مشکل او شده اید. البته با کلمات تحقیقر کننده او را خوار نکنید. بلکه باید طوری رفتار کنید تا او کمکهای شما را بپذیرد. و تعادلی بین حریم او و کمک کردن به درمان او ایجاد کنید. استفاده از متخصصان و مشاوره های خانوادگی در درمان افسردگی موثر است.
در نهایت می توان با صبر داشتن و گذشت زمان و استفاده از راه حل های متعدد و انجام فعالتیهایی که زن و شوهر از آن لذت می برند، در فراهم کردن فضای شاد و مناسب خانوادگی و برطرف شدن افسردگی نقش بسزایی داشت.