کتابی جدید از داستان های شگفت انگیز و جذاب در پسِ بیش از نود تمدن گمشده سخن میگوید و تصاویر زیبایی از آنها ارائه میدهد. کتاب "تمدن های متروک" اثر "کیرون کانولی" توضیح میدهد که چگونه جوامع برمیخیزند و سقوط میکنند و از خود شهرها و روستاهای ویران شده بهجای میگذارند و بهمرور زمان طبیعت بر آن ها چیره میشود.با سایت تفریحی چفچفک همرا ه باشید.
در این کتاب دژهایی را مییابیم که شاخ و برگ های پرتراکم درختان جنگل آن ها را فراگرفته، مجسمه هایی که تا نیمه در شن و ماسه فرورفتهاند و مجسمه های عجیب و غول پیکری که روی سنگ حک شدهاند و در پی ترک تمدن به دلیل بلایای طبیعی، درگیری های قومی و مذهبی و حتی تغییر الگو های تجارت به دست فراموشی سپردهشدهاند.
آقای کانولی در کتابش توضیح میدهد: "اغلب با فروپاشی جوامع باستانی، عمارات و دژهای غول پیکر غارت میشدند و طبیعت دست به نفوذ و ویرانی در مستحکم ترین ساختارها میبرد.
با این حال، برخی اوقات طبیعت نقش محافظ را داشته است. از آفریقا گرفته تا هند و مکزیک، معابد و قلعه هایی وجود دارد که جنگل ها و بیان ها همچون پتویی آنها را در برگرفته و از آنها نهتنها در برابر عناصر طبیعی، بلکه از انسانها نیز محافظت کردهاند.
از قرن نهم تا سیزدهم، شهر "باگان" پایتخت پادشاهی پاگان بود که در میانمار امروزی قرار داشت. این پادشاهی در اوج شکوفایی و قدرتش بیش از ده هزار معبد، پاگودا و صومعه ساخت. آیین بودا به مذهب غالب منطقه تبدیل شد، اما آیین هندو و دیگر سنت های محلی نیز رواج داشتند. اما حملات مکرر مغولها در اواخر قرن سیزده سبب تضعیف و درنهایت فروپاشی این پادشاهی شد. بخشهایی از شهر باگان نجات یافت.
بزرگ ترین سنگ های گرد، قوس دار و همتراز در جزیره لوئیس در اسکاتلند، بین سالهای 2900 و 2600 قبل از میلاد ساخته شدند. این سنگها مجموعهای یکپارچه از یک دایره سنگی و پنج ردیف از سنگهای عمودی هستند که به نظر میرسد تا سالهای 1500 تا 1000 قبل از میلاد مورداستفاده قرار میگرفتند. اندکی پس از قرار دادن سنگ ها در محل، یک آرامگاه به آن ها اضافه شد. هنوز هم هدف ساخت "سنگهای کالانیش" مشخص نیست.
مقبره های سنگی "لیکیه" در بخشهایی از استان های آنتالیا و موغله کنونی در شهر "میرا" ترکیه قرار دارد. این مقبره در اصل به رنگ های قرمز، زرد، آبی و بنفش رنگآمیزی شده بود. لیکیه به قرن چهارم قبل از میلاد برمیگردد، زمانی که بخشی از امپراتوری مقدونی بود. سپس به دست امپراتوری روم افتاد. بخشی زیادی از میرا در تماس با سیل جاری رودخانه میروس از بین رفت، اما بخشهایی از آن حفاری شد و از دل خاک بیرون آمد.
تراس های مدور در شهر تاریخی "کوسکو" در جنوب شرقی پرو از سنگ و گل فشرده ساخته شدهاند. بزرگ ترین فرورفتگی 30 متر عمق دارد و همانند دیگر مکان ها در خرابههای "اینکا"، دارای سیستم آبیاری است. باستان شناسان هدف و یا اهمیت این گودال های بزرگ اطلاعی ندارند.
قلعه ماسادا محل استقرار رومیها بود تا اینکه در طول شورش بزرگ یهودیان در سال 66 میلادی توسط یک فرقه یهودی به نام "سیکاری" مغلوب شد. دیگر یهودیان نیز به فرقه سیکاری پیوستند. شش سال بعد، ارتش روم این قلعه را محاصره کرد و طی سه ماه سطح شیب داری ساختند و با استفاده از آن به قلعه حمله کردند. برای مطلع شدن از جریان این جنگ تنها نوشته های "یوسف فلاوی" وجود دارد، و به گفته او زمانی که رومیها به درون قلعه نفوذ کردند، فهمیدند که تمام 960 ساکن ماسادا ( بهاستثنای دو زن که در مخزن آب مخفیشده بودند)، خودکشی دستهجمعی کردهاند و مرگ را به تسلیم شدن ترجیح دادهاند.
در سه تراس فوقانی معبد "بوروبودور" در اندونزی، 72 استوپا قرار دارد که در تمام آنها یک مجسمه بودا گذاشته شده است. این معبد که میان منطقهای مرتفع میان دو آتشفشان قرار دارد، تا سال 1814 زیر خاکستر آتشفشانی و جنگل پنهانشده بود. مردم محلی جاوه توجه "توماس استامفورد رافلز" فرمانده بریتانیایی در جاوه را به این معبد جلب کردند.
غارهای آجانتا که روی سنگ های حاصل از روانههای بازالتی {جریاناتی از گدازههای بازالتی که از شکافها یا بهارخوابهای متعدد خارجشده و معمولاً مناطق گستردهای به ضخامت صدها متر را میپوشاند} در هند حفر شدهاند، شامل مجسمههای سنگی بودا و نقاشی هایی میشوند که متعلق به دو دوره کاملاً جدا در تاریخ است: اولی متعلق به قرن دوم قبل از میلاد و دومی بین سالهای 460 و 480 میلادی. با سپری شدن قرنها، این 29 غار دیگر کاربرد نداشتند و توسط جنگل احاطه شدند. گرچه این غارها میان مردم محلی شهرت داشتند، اما در اوایل قرن 19 توجه دولت استعماری بریتانیا را بهبه خود جلب کردند و کاوش آنها آغاز شد. یک سالن عبادت و 26 غار متعلق به اواخر قرن پنجم میلادی کشف شد. در مرکز آن، یک استوپای سنگی وجود دارد که یک بودا را در حالت نشسته نشان میدهد. دیگر آثار هنری کشف شده در غار شامل بودا در حالت خوابیده و صحنه هایی از زندگی او میشود.
منطقه تاریخی "سیگیرییا" در شهرک دامبولا در استان مرکزی سری لانکا تاریخ روایت تاریخی مشخص و روشنی ندارد، اما یک روایت اینگونه است: در سال 477 میلادی، پسر نامشروع "پادشاه داتوسنا" که "کاسیاپا" نام داشت، کودتا کرد. او پدرش را کشت و تخت پادشاهی از برادر بزرگش "موگالانا" تصاحب کرد. او پایتخت سریلانکا را از "انورادهاپورا" به سیگیرییا منتقل کرد و برای خود قلعهای بر روی یک سنگ گرانیت 180 متری بنا کرد. امروزه تنها دروازه سنگی پنجه شیر از این بنا باقیمانده است، اما روزگاری بر فراز آن مجسمه سر یک شیر قرار داشت. سیگیرییا در قصر و همچنین در دره پایین آن بیش از صد دریاچه و تالاب داشت. بر روی دیوارهای کاخ نقاشیهایی از پانصد زن وجود دارد، اما مشخص نیست این تصاویر متعلق به چه کسانی است. موگالانا که به هند فرار کرده بود، ارتش جمع کرد و در سال 495 میلادی برای جنگ با برادر کوچکش لشکرکشی کرد. طبق یکی از روایات، نیروهای ارتش کاسیاپا او را ترک کردند و او خودکشی کرد. وقتی موگالانا پایتخت را به انورادهاپورا بازگرداند، شهر سیگیرییا تا قرن 14 بهعنوان خانقاه بوداییها مورد توجه بود.
حجاری های باستانی در نقش رجب ایران متعلق به امپراتوری ساسانیان است. این حجاریها یادبود پیروزی شاپور یکم در برابر رومیان در سال 244 میلادی هست. تصاویر او را بر روی اسب نشان میدهد و پشت سر شاهنشاه نه نفر از بزرگان کشور ایستادهاند.
در منطقهای به وسعت 190 مایل مربع در پرو، سیصد خط نازکا وجود دارد که بزرگترینشان متعلق به تصویر یک پلیکان بهاندازه 285 متر است. البته اکثر نقاشیها اشکال هندسی مانند مثلت و خطوط مارپیچ است. تقریباً 90 تصویر نمایشگر عناصر طبیعی مانند گیاهان، گلها، درخت ها و گونههای حیوانی مانند میمون، سگ، وال و پرندگان هستند.
تمدن جزیره ایستر به طور کامل از بین نرفت. زمانی که اروپاییها برای اولین بار در سال 1722 وارد این منطقه شدند، در مقابل یک معما قرار گرفتند. آنها 887 مجسمه سنگی پیدا کردند که تقریباً تمامشان واژگون شده بودند و جامعه محلی کوچک و فقیر دیگر ابزار لازم برای افراشتن این مجسمه های غولپیکر را نداشت. بین سالهای 700 و 1000 میلادی اهالی پلی نزی وارد این جزیره شدند. برخی معتقدند در اوایل قرن هفدهم جمعیت جزیره تا حدود 15 هزار نفر افزایش یافت. اندکی بعد به دلیل زوال محیطزیست جمعیت بهسرعت به حدود سه هزار نفر سقوط کرد. تا قرن 18 این جزیره سرسبز تقریباً دیگر هیچ درخت بلندی نداشت و حتی خاکی نبود که درختان در آن پرورش یابند. فقدان گونههای درختی سبب شد پرندگان مکانی برای لانهسازی نداشته باشند و به همین دلیل از بین رفتند. به دلیل جنگلزدایی، ساخت قایق برای ماهیگیری ممکن نبود و فرسایش خاک تولید محصولات کشاورزی را کاهش داد. گفته میشود گونههای گیاهی و جانوری به دلیل حضور ناخواسته موش های پلینزی از بین رفتند.
شهر پترا در اردن، شهری است که همه آن در کوه تراشیده شده است. این شهر در صحرایی در مسیر کاروانها توسعه یافت. علیرغم آبوهوا، نبطی ها که در قرن چهارم قبل از میلاد در آن سکونت داشتند، به طرز شگفتآوری موفق به جمعآوری و انتقال مقادیر کافی آب شیرین به شهر شدند و درنتیجه جمعیت به سی هزار نفر افزایش یافت. در قرن اول میلادی رم شهر پترا را به استعمار خود درآورد و در قرن بعد، مسیرهای تجاری جدید از طریق دریا ایجاد شد و شهر پالمیرای سوریه بهعنوان یک مرکز تجاری در جاده ابریشم ظهور کرد. بدین ترتیب بخت و اقبال پترا بهسرعت افول کرد. این بدشانسیها در سال 363 میلادی با زمینلرزهای ویرانگر به اوج خود رسید که بسیاری از ساختمانهای شهر و سیستم کانال آب را تخریب کرد.
"انگکور وات" در کامبوج بزرگترین بنای مذهبی جهان است که در زمینی به بزرگی 402 هکتار قرار دارد. این مجموعه معابد در اوایل سده دوازدهم توسط شاه سوریاوارمان دوم ساخته شد و در ابتدا به ویشنو خدای هندو تقدیم شده بود. انگکور مجهز به تعداد زیادی کانال بود که برای جمعآوری و ذخیره آب و برنج ساختهشده بودند. یکی از نظریهها در مورد سقوط شهر این است که جنگلزدایی سبب رانش خاک شد (بر اثر بارشهای تند) و درنتیجه گِل تمام کانالها را در بر گرفت.
فرادید: Faradeed : بخش گردشگری از سایت سرگرمی چفچفک
دیدگاه ها ۱