دانلود رمان شیرین اثر مرتضی مودب پور با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم
آرمین پژوهش با پسرخاله خود بابک ستوده تقریبا شش هفت سال پیش برای ادامه تحصیل از ایران خارج شدند و دو نفره در آپارتمان شیکی زندگی میکنند و از نظر مالی موقعیت خوبی دارند ، اما داستان از آن شبی آغاز شد که بابک چند تن از دوستانش را به خانه دعوت ...
خلاصه رمان شیرین
تازه میگن مادر رو ببین دختر رو بگیر ... این عمه خانم اندازه ی تمام کره ی زمین جاذبه و جذبه داره!نمی بینی فرزادخان جلوش مثل موشه!دخترشم مثل خودش میشه ... نه مهتاب دختر آرومیه ... ندیدی امشب هیچی نگفت؟ بابک ... احتیاجی نبود مهتاب چیزی بگه ... مامانش دست تنها سر و بونه ی ما رو جنبوند! دیگه لازم نبود که کسی کمکش کنه! کم بیاره اونام میان جلو.
اصلا تو کاریت نباشه ... حالا فعلا بلندشو اینجارو یه خرده تر و تمیز کنیم وقت خواب ابهات صحبت میکنم.
بیچاره این دخترا،چشمشون که به عمه ت افتاد،شروع کردن مثل بید لرزیدن!چه هیکلی؟!صدو پنجاه کیلو وزنش هس،نه؟
فوت میکرد،من و تو و اون دخترا رو باد می برد!کیه این؟از نواده های رستمه یا افراسیاب؟ من می رم ظرفارو بشورم،تو جارو بزن.
بابک نمیخواد ظرف بشوری همه ظرف رو چرب و چیلی می ذاری تو قفسه!تو جارو بزن خودم می شورمشون.تو گربه شور میکنی! خلاصه کارای خونه تموم شد و هردوتامون دوش گرفتیم و لباسهامون رو عوض کردیم و اومدیم تو سالن.
بابک بلند شد و دو تا چایی ریخت و آورد و گذاشت رومیز و خودشم نشست و ازم پرسید ... سرت چطوره؟ بازم درد میکنه ؟ ای یه کمی ... بابک ... دوای دردت پیش منه.خودم با یه نسخه خوبش میکنم ... چطوری؟
بابک ... تو فقط به حرف من گوش بده کاریت نباشه دیگه ... خودم برات یه دختر خوب و خانم و نجیب و خوشگل پیدا میکنم ... تو دست از سر من ور نمی داری ؟ همین دو دفعه که بدبختم کردی بس نیس! این دفعه م میخوای بیچاره م کنی ؟ بابک ... من ترو بدبخت کردم !کی ...
اطلاعات رمان
نام رمان : شیرین
نویسنده رمان : مرتضی مودب پور
ژانر رمان : طنز , عاشقانه
سطح رمان : متوسط
ویراستاران : تیم رمان بوک
تعداد صفحه : 541
لینک های دانلود رمان
اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید