روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو سه پند می دهم که کامروا شوی:
اول این که سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
قارون در ادبیات فارسی کنایه از کسی است که در اندوختن مال و ثروت افراط ورزد و در راه خدا دیناری صرف نکند.
مقصود از گنج قارون در اصطلاح عامیانه به اموال بی قیاسی اطلاق میشود که از طریق ناصواب به دست آید و بالمال نسبت به صاحب مال و ثروت وفا نکند.
هر گاه کسی از کیسه دیگری بخشندگی کند و یا از بیت المال عمومی گشاده بازی نماید، عبارت مثلی بالا را مورد استفاده و استناد قرار داده، اصطلاحاً میگویند: «فلانی از کیسه خلیفه میبخشد».
این مصراع که از کمال الدین اصفهانی شاعر قرن هفتم هجری است، در مواردی بکار میرود که آدمیبه آثار و نتایج نهایی اقدامات خود که شمه ای از آن بروز و ظهور کرده باشد به دیده تأمل و تردید بنگرد. در آن صورت مصراع بالا را بر زبان میآوردند،
عبارت مثلی بالا دربارۀ کسی بکار میرود که: او را در تنگنای کاری یا مشکلی قرار دهند که خلاصی از آن مستلزم زحمت باشد.
آدمیدر زندگی روزمره بعضی مواقع دچار محظوراتی میشود و بر اثر آن دست به کاری میزند که هرگز گمان و تصور چنان پیشامد غیرمترقب را نکرده بود.
این عبارت که به صورت ضرب المثل درآمده و عارف و عامی به آن استناد و تمثیل می کنند، در موارد حمایت و جانبداری از کسی یا جمعیتی به کار میرود، فی المثل گفته می شود: «از کثرت پاکدلی و عطوفت سنگ هر ضعیفی را به سینه میزند و از هر ناتوانی هواداری می کند.» یا به شکل
مال و ثروتی که بدون رنج و زحمت به دست آید خود به خود از دست میرود، زیرا سعی و تلاشی در تحصیل آن بکار نرفته تا قدر و قیمت آن بر صاحب مال و مکنت معلوم افتد. مال و ثروت باد آورده چون به دیگری تعلق دارد، همیشه دستخوش باد حوادث است و صاحبش هر آینه از آن طرفی نخواهد بست.
حرف مفت میگوید
همه حرف و همه حرف وهمه حرف
به حرف مفت وقت ما شود صرف
هرگاه کسی بر سر لاف زنی و خودستایی برآید از باب تعریض و کنایه در جوابش میگویند: «ببینیم چند مرده حلاجی» و یا به اصطلاح دیگر: «باید دید چند مرده حلاجی» یعنی باید دید که در انجام کار تا چه اندازه موفق خواهی بود.