تازههای افسردگی
افسردگی درجه و انواع مختلفی دارد و از عوامل متعددی ناشی میشود و برای درمان آن نیز متخصصان روانی از روشهای متنوعی استفاده میکنند که از روانکاوی عمیق و درازمدت تا دارودرمانی و استفاده از شوک الکتریکی را دربرمیگیرد.
اگرچه افسردگی از دیرباز به عنوان یکی از نابسامانیهای روانی عمده شناخته شده، اما در دهههای اخیر اهمیت این بیماری هم بهدلیل رنج و آزاری که مبتلایان به آن تحمل میکنند و هم به علت بار سنگینی که این اختلال بر منابع درمانی کشورها تحمیل میکند، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. آمارها نشان میدهند که در چند دهه گذشته، افسردگی جای استرس و اضطراب را -که در 2 دهه بعد از جنگ جهانی دوم به عنوان مهمترین عارضه روانی تلقی میشد- گرفته و اینک رایجترین ناراحتی روانی افراد بالغ را تشکیل میدهد که باعث مراجعه به روانپزشکان، روانشناسان و دیگر متخصصان بهداشت روانی میشود.
افسردگی درجه و انواع مختلفی دارد و از عوامل متعددی ناشی میشود و برای درمان آن نیز متخصصان روانی از روشهای متنوعی استفاده میکنند که از روانکاوی عمیق و درازمدت تا دارودرمانی و استفاده از شوک الکتریکی را دربرمیگیرد اما برای ایجاد یک زبان مشترک بین تمام روانشناسان و روانپزشکان در سراسر دنیا، انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) در سال ۱۹۹۹ میلادی یک راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM ) تهیه کرد که هر چند سال یکبار نیز بر اساس تحقیقات انجامگرفته، آن را بهروزرسانی میکند. آخرین نسخه این راهنما که به DSM-5 معروف است در ماه می سال ۲۰۱۳ میلادی انتشار یافت و جایگزین نسخه 4 شد که آخرین بار در سال ۲۰۰۰ میلادی تجدیدنظر شده بود و ما بر اساس این نسخه جدید، افسردگی و انواع آن را به شما معرفی میکنیم.
اختلال افسردگی از منظر DSM-5
اختلالات افسردگی شامل موارد زیر است:
• اختلال نامنظمی خلقی اخلالگرانه
• اختلال افسردگی عمده یا اساسی
• اختلال افسردگی دائم (دیستایمیا)
• اختلال ملال پیش از عادت ماهانه
افسردگی بر جنبههای هیجانی، رفتاری، شناختی و فیزیکی فرد تاثیر میگذارد. از منظر هیجانی و انگیزشی، فرد افسرده غمگینی، ناامیدی، بیانگیزگی، علاقه نداشتن به کارها و عدم لذت، کاهش میل جنسی و… را تجربه میکند. از علائم شناختی میتوان، احساس بیفایدگی و تهی بودن، باورهای بدبینانه نسبت به خود، دنیا و آینده و فکر کردن به خودکشی و ناتوانی در تمرکز و تصمیمگیری را نام برد. از بعد رفتاری، میتوان گفت آهستگی گفتار و رفتار، خستگی و کمتحرکی روانی- حرکتی در افراد و گاهی برعکس پرتحرکی روانی- حرکتی، شلخته و کثیف بودن و اهمیت ندادن به بهداشت میتوانند نشانههایی از افسردگی باشند. افسردگی نشانههای فیزیولوژیک هم دارد. از آن جمله میتوان، کاهش یا افزایش اشتها و وزن، یبوست، اختلالات خواب که باعث کسلی میشود، کمخوابی یا پرخوابی، اختلال عادت ماهانه (افزایش دوره و عادت ماهانه نشدن، کاهش حجم مایعات) و کاهش برانگیختگی جنسی را نام برد.
اختلال افسردگی عمده
افسردگی اساسی با پنج علامت یا بیشتر از علائمی مشخص میشود که البته حداقل یکی از ملاکها باید خلق افسرده یا از دست دادن علاقه باشد. خلق افسرده شامل غم و ناامیدی یا غم و ناامیدی و احساس خلا تقریبا هرروز و در بیشتر ساعات روز وجود دارد و طول مدت دوره هم حداقل باید 2 هفته باشد. جالب است بدانید که خلق افسرده در کودکان ممکن است به شکل زودرنجی و تحریکپذیری نشان داده شود.
ملاک بعدی تغییرات وزن است. منظور این است که فرد در عرض 1 ماه، بیشتر از ۵ درصد وزن خود را از دست بدهد یا به وزنش اضافه شود. بیخوابی و پرخوابی نیز میتوانند نشانهای از افسردگی باشند. برخی افراد افسرده مدام احساس گناه و بیارزشی میکنند و با مشکلات شدیدی در رابطه با تمرکز و توانایی تفکر مواجه میشوند. افکار تکراری درباره مرگ و خوکشی دارند و این علائم بالینی، ناراحتی قابلتوجه و اختلال شدید در عملکرد شغلی، تحصیلی و اجتماعی آنها ایجاد میکند.
تفاوتهای سنی در شیوع افسردگی بسیار زیاد است. شیوع در افراد 29-18 سال (جوان) 3 برابر افراد ۶۰ سال و بالاتر (سالمندان) است، اما در شروع زودرس افسردگی در نوجوانی، تعداد زنان بیشتر از مردان است.
افسردگی بر جنبههای هیجانی، رفتاری، شناختی و فیزیکی فرد تاثیر میگذارد
اختلال افسردگی دائم
ویژگی اصلی این اختلال این است که خلق افسرده که اغلب دیگران نیز آن را مشاهده میکنند در بیشتر ساعات روز و در اغلب روزها به مدت ۲ سال وجود دارد. البته در تشخیصگذاری برای کودکان و نوجوانان ۱ سال کفایت میکند و ممکن است خلق افسرده خود را بهصورت تحریکپذیری نشان دهد. در این 2 سال حداقل 2 مورد از موارد زیر نیز باید وجود داشته باشند و طی این 2 سال هرگز بیش از 2 ماه این علائم ناپدید نشده باشند:
• بیاشتهایی یا پرخوری
• بیخوابی یا پرخوابی
• اعتماد به نفس پایین
• کمبود انرژی یا احساس خستگی بدون انجام هیچ کاری
• عدم تمرکز یا مشکل در تصمیمگیری
• احساس درماندگی
در صورتی که شروع اختلال قبل از 21 سالگی باشد، اختلال زودآغاز و درصورتی که بعد از آن باشد، دیرآغاز تلقی میشود.
اختلال نامنظمی خلقی اخلالگرانه
اختلال جدیدی است که به تازگی به تقسیمبندی افسردگیها افزوده شده است. ویژگی اصلی آن، تحریکپذیری دائمی و شدید و دورههای انفجاری مکرر خشم (مخصوصا خشم کلامی) است که از نظر شدت یا مدت دوام، نسبت به موقعیت تحریککننده کاملا بیتناسب است. انفجارهای خشم معمولا در واکنش به ناکامی در حداقل ۲ محیط از 3 محیط خانه، مدرسه و جمع دوستان بروز میکنند و حداقل به مدت 12 ماه دستکم 3 بار در هفته دیده میشوند. این افراد هرگز بیش از 3 ماه پیاپی را نمیتوانند بدون قشقرق به راه انداختن بگذرانند. البته قبل از 6 سالگی یا بعد از ۱۸ سالگی نباید برای اولین بار این اختلال تشخیص داده شود؛ یعنی محدوده سنی آن بین 6 تا 18 سالگی است. هدف اصلی اضافه کردن این اختلال در نسخه جدید، ایجاد تمایز بین کودکان مبتلا به تحریکپذیری مداوم و مزمن از کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی است.
اختلال ملال پیش از عادت ماهانه
این اختلال نیز در نسخه جدید DSM مطرح شده و با دستکم 5 علامت از علائم زیر در هفته آخر قبل از بیشتر دورههای عادت ماهانه مشخص میشود که چند روز پس از شروع عادت ماهانه کاهش مییابد و هفته پس از شروع عادت ماهانه به حداقل میرسد و ناپدید میشود. علائم از این قرارند:
• بیثباتی عاطفی بارز و تعارضهای بینفردی
• خلق بارز افسرده یا احساس ناامیدی یا افکار خودسرزنشگر
•اضطراب و تنش بارز مثل احساس فنر جمعشده
•کاهش علاقه به فعالیتهای معمول
• دشواری در تمرکز
• بیحالی و خستگی و نبود انرژی
• تغییر بارز در اشتها یا میل به غذایی خاص
• پرخوابی یا بیخوابی
• علائم جسمی مثل التهاب سینهها، درد عضلانی، احساس نفخ یا افزایش وزن به نحوی که اختلال قابلملاحظه در کار و زندگی ایجاد کند و باعث اجتناب و دوری فرد از اجتماع شود. برای تایید این اختلال حداقل 2 چرخه عادت ماهانه باید تحتنظر گرفته شود.
منبع: هفته نامه سلامت