// ۲۰ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۲۷
آشنایی با هنرمند سلفی‌باز قرن ۱۹

عمر هنری «ونسان ون‌گوگ» فقط ۱۰ سال بود اما در همین یک دهه، بیش از ۲۰۰۰ نقاشی و طراحی از خود بر جای گذاشت. این نقاش هلندی علاقه عجیبی به کشیدن تابلو از چهره خود داشت و می‌توان او را «سلفی‌باز»ترین هنرمند قرن نوزدهم نامید.

«ونسان ویلم ون‌گوگ» نقاش نامدار سبک پست‌امپرسیونیست در ۳۰ مارس ۱۸۵۳ در دهکده‌ای هلندی به دنیا آمد و سرانجام در ۲۹ جولای ۱۸۹۰ با مرگ خودخواسته از دنیا رفت.

 آشنایی با هنرمند سلفی‌باز قرن ۱۹

او بزرگ‌ترین پسر یک خانواده هشت نفره (پدر، مادر، ۳ پسر و ۳ دختر) بود و پدر و پدربزرگش کشیش بودند و سه تن از عموهایش هم در کار دلالی آثار نقاشی فعالیت داشتند.

در ۱۸۶۰ وارد دبستان شد، جایی که یک کشیش کاتولیک به ۲۳۰۰ دانش‌آموز درس می‌داد. از سال ۱۸۶۱ همراه خواهرش ویل در خانه تحت تعلیم یک معلم خصوصی بود تا اینکه در سال ۱۸۶۴ به یک مدرسه شبانه‌روزی رفت. دوری از خانواده او را افسرده می‌کرد و این مسأله را در بزرگسالی نیز عنوان کرد. در ۱۸۶۶ به یک مدرسه راهنمایی رفت و در آن‌جا اصول اولیه طراحی را آموخت.

در ۱۸۶۸ ونسان ناگهان به خانه بازگشت و سه سال بعد یعنی در ۱۶ سالگی به پاریس رفت و در مؤسسه‌‌ای بین‌المللی که کارش دلالی هنر بود، نزد عمویش شروع به کارآموزی کرد.

او در ۱۸۷۳ از طرف عمویش به لندن فرستاده شد. این دوران خوبی برای ونسان بود و در ۲۰ سالگی از پدرش درآمد بیشتری داشت. این یک سال، شادترین سال زندگی ونسان گزارش شده است.

 آشنایی با هنرمند سلفی‌باز قرن ۱۹

ونسان در همین دوران عاشق دختر صاحبخانه‌اش شد اما از او جواب رد شنید و همین امر به‌تدریج ونسان جوان را منزوی کرد و به مذهب روی آورد. او بار دیگر به پاریس فرستاده شد اما آنجا از رویکرد قبلی خود در مواجهه مادی با هنر پشیمان شد و این روحیه را به مشتریان نیز منتقل می‌کرد تا این‌که در ۱۸۷۶ از کار اخراج شد.

اعتقاد مذهبی او به تدریج شدیدتر شد تا آنجا که به انگلستان بازگشت و در یک مدرسه به صورت خیرخواهانه و بدون دستمزد به عنوان معلم و معاون یک مبلغ مذهبی به تدریس مشغول شد. این مدرسه در بندر رامزگیت قرار داشت و این فرصتی بود تا ونسان چند طرح از مناظر آنجا بکشد.

مدتی بعد جای مدرسه عوض شد و ونسان هم به خانه بازگشت و ۶ ماه را در یک کتابفروشی به کار مشغول بود، ولی این کار او را راضی نمی‌کرد و بیشتر وقتش را در اتاق پشت مغازه به طراحی و ترجمه انجیل به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی و آلمانی می‌گذراند.

به گفته همکارش، ونسان در این ایام به مذهب پروتستان علاقه پیدا کرد و خدمت به فقیران دغدغه فکری او شد. او تصور می‌کرد در مسیر درست زندگی قرار گرفته‌است. در سال ۱۸۷۷ وی تصمیم داشت روحانی شود و تحصیلات الهیات را در دانشگاه ادامه دهد. بنابراین خانواده‌اش او را به آمستردام و نزد دیگر عمویش فرستادند، اما او موفق به تحصیل در الهیات نشد و یک سال بعد آنجا را ترک کرد.

ونسان پس از این شکست، در سال ۱۸۷۹ به یک منطقه حفاری معدن زغال سنگ بلژیک به عنوان مبلغ غیرروحانی مسیحی رفت اما راه خداپرستی را در نقاشی یافت. او در این باره گفته است: «استادان مسلم و چیره‌دست در شاهکارهایشان ما را به دو صورت به سوی خدا هدایت می‌کنند؛ یکی آن را در کتابی می‌نویسد و یا می‌گوید و دیگری در تابلو نقاشی.»

ونسان در سال ۱۸۸۰ برای فراگیری هنر نقاشی به بروکسل رفت و پس از چندی تصمیم گرفت که یک نقاش شود. او فعالیت هنری خود را به عنوان طراح و نقاش در سن ۲۷ سالگی شروع کرد و طی یک دهه، ۹۰۰ نقاشی و ۱۱۰۰ طراحی خلق کرد.

 آشنایی با هنرمند سلفی‌باز قرن ۱۹

ون‌گوگ به همان اندازه که اهل نقاشی بود، دست به قلم هم بود و چیزی در حدود ۸۰۰ نامه در طول زندگی‌اش نوشت که بیشتر آن‌ها در مکاتبه با برادرش «تئو» بود که نزدیک‌ترین دوستش محسوب می‌شد.

ونسان در مارس سال ۱۸۸۶ -که این سال، دوره تعیین‌کننده شکل‌گیری سبک نقاشی او بود- به پاریس آمد و در کنار برادرش تئو که در یک گالری نقاشی کار می‌کرد، ساکن شد. شهر پاریس در آن زمان به کانون دنیای هنر تبدیل شده بود.

 
آشنایی با هنرمند سلفی‌باز قرن ۱۹
یکی از معدود پرتره‌های ونگوگ از خودش با گوش باندپیچی شده

او در پاریس پرتره‌های بسیاری ـ از جمله ۲۰ پرتره از خودش ـ را نقاشی کرد. در اوایل کارش بیشتر از رنگ‌های خاکستری و قهوه‌ای استفاده می‌کرد و این رنگ‌های تیره به تدریج جای خود را به رنگ‌های زرد‍، قرمز، سبز و آبی دادند.

نکته جالب درباره نقاشی‌هایی که از خودش کشیده (حدود ۴۰ سِلف‌پرتره‌) این است که همه آن‌ها از طرف گوش سمت راستش است، چون بخشی از گوش سمت چپ خود را در دسامبر ۱۸۸۸ از دست داده بود.

 
پل گوگن، دوست و همکار ون‌گوگ

درباره بریده‌شدن بخشی از گوش ون‌گوگ سه نظریه وجود دارد:

۱ـ دردعوا با پل گوگن، نقاش فرانسوی این اتفاق رخ داده است.

۲ـ ونسان که از سردردهای مزمن شبیه به صرع رنج می‌برد، در گوش خود وزوزهایی می‌شنید، آن را برید تا از شر وزوزها خلاص شود.

۳ـ او عاشق زنی خدمتکار (برخی گفته‌اند روسپی) بود، اما هدیه‌ای در خور او نداشت، به همین دلیل بخشی از گوش خود را برای او هدیه فرستاد تا بیانگر شدت علاقه‌اش باشد.

آشنایی با هنرمند سلفی‌باز قرن ۱۹
خانه‌ای که ونگوگ در آرلس در آن ساکن بود

در اوایل سال ۱۸۸۸ ونسان به شهر آرلس در جنوب فرانسه نقل مکان می‌کند. زیرا به گفته او کار در پاریس برایش غیر ممکن بود. ونسان در این زمان وارد دوره فعالیت خلاقانه بسیار عالی می‌شود، او شیفته تماشای بهار در منطقه ساحلی پروونس بود.

ونسان به‌خاطر بریده شدن گوشش حدود دو هفته در بیمارستان بستری شد و در ژانویه ۱۸۸۹ مرخص شد؛ اما احساس می‌کرد که سلامت روانی‌اش پس از گذشت چندماه بهبود نیافته است. بنابراین در ماه مِی همان سال، خود را به تیمارستان «سن پل» معرفی کرد.

 آشنایی با هنرمند سلفی‌باز قرن ۱۹

او در زمان بستری شدن در این آسایشگاه روانی‌، بسیاری از آثار کلاسیک خود را از جمله «درختان زیتون»، «زنبق‌ها» و «شب پرستاره» خلق کرد

«شب پرستاره» که اکنون یکی از شاهکارهای پرطرفدار او به‌شمار می‌‌رود، حاصل نگاه او از پنجره آسایشگاه به منظره شب است.

آشنایی با هنرمند سلفی‌باز قرن ۱۹ 
خبر خودکشی ونگوگ در یک روزنامه محلی

در ۲۷ جولای ۱۸۹۰ ونسان ون‌گوگ با شلیک به قفسه سینه خود اقدام به خودکشی کرد. در آن صحنه شاهدی وجود نداشت و تفنگ وی نیز هیچ‌گاه پیدا نشد. او این اقدام را در مزرعه گندمی که داشت از آن تصویر می‌کشید، انجام داد.

پیکر نیمه‌جان او را به مهمانسرای روو منتقل و پزشکان را خبر می‌کنند اما به دلیل اینکه پزشک جراح در آن منطقه وجود نداشته، وی دو روز بعد در سن ۳۷ سالگی دار فانی را وداع می‌گوید.

تئو خبر مرگ برادر را اینگونه در نامه به خواهرشان الیزابت اعلام می‌کند: «در آخرین نامه‌ای که حدود ۴ ساعت قبل از مرگش به دستم رسید، گفته بود: «من تمام تلاشم را کردم تا همانند همه نقاشانی که دوستشان داشتم زندگی کنم». مردم باید بدانند که ونسان در عین حال که هنرمند فوق‌العاده‌ای بود، انسانیت فوق‌العاده‌ای نیز داشت. به مرور زمان مردم به قضیه اذعان می‌کنند و همه از مرگ زودهنگام چنین شخصیتی افسوس خواهند خورد.»

 آشنایی با هنرمند سلفی‌باز قرن ۱۹

تئو که همیشه حامی برادرش بود، ۶ ماه پس از مرگ ونسان درگذشت و پیکرش در کنار مزار برادر به خاک سپرده شد.

همسر تئو پس از مرگ آنها اقدام به جمع‌آوری آثار برادر شوهرش کرد و به خاطر تلاش‌های او در حدود ۱۱ سال بعد آثار وینسان ون‌گوگ به رسمیت شناخته شد.

این در حالی است که در زمان حیات ونسان ون‌گوگ، تنها یک اثر از او به فروش رفته بود.

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.