عامل رو سفیدی یا روسیاهی در قیامت چیست؟
رو سفیدى و رو سیاهى در قیامت، در حقیقت تجسّم همان حالات و روحیّات انسان در دنیاست. کسانى که در دنیا ولایت خدا را پذیرفته اند، خداوند آنها را از ظلمات به نور مى برد و در آن روز با چهرهاى نورانى حاضر مى شوند، ولى آنان که به ولایت طاغوت گردن نهاده اند، طاغوتها آنان را از نور به ظلماتِ هوس و تفرقه و شرک و جهل سوق مى دهند و در قیامت در سیاهى و تاریکى محشور مى شوند.
یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَکْفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِکُمْ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ (آل عمران ـ 106) وَأَمَّا الَّذِینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِی رَحْمَةِ اللّهِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (آل عمران ـ 107)
(قیامت) روزى (است) که صورت هایى سفید و نورانى، و صورتهایى سیاه مى شوند. پس کسانى که رو سیاه شدند، (از آنان سوال مى شود:) آیا بعد از ایمانتان کفر ورزیدید؟ پس به خاطر کفرتان عذاب الهى را بچشید.
و امّا آنان که رو سفید شدند، غرق در رحمت خدا شده و در آن جاودانه اند.
چهره هاى نورانى و تاریک
به دنبال هشدارى که در آیات سابق درباره تفرقه و نفاق و بازگشت به آثار دوران کفر و جاهلیت داده شد، در این دو آیه به نتائج نهایى آنها اشاره مى شود که چگونه کفر و تفرقه و نفاق و بازگشت به جاهلیت، موجب رو سیاهى است و چگونه اسلام و ایمان و اتحاد و صمیمیت موجب رو سفیدى است.
آیات فوق مى گوید: در روز رستاخیز چهره هایى نورانى و چهره هایى تاریک و سیاه خواهد بود. به آنها که چهره هاى سیاه و تاریک دارند گفته مى شود: چرا بعد از ایمان، راه کفر را پیمودید و چرا بعد از اتحاد در پرتو اسلام، راه نفاق و جاهلیت را پیش گرفتید؟ در مقابل آنها مومنان متحد، غرق در دریاى رحمت الهى خواهند بود و جاودانه در آن زندگى آرام بخش بسر می برند.
بارها یادآور شدهایم که حالت و کیفیات زندگى انسان و پاداش و کیفرهاى او در جهان دیگر تجسمى از اعمال و روحیات و افکار او در این جهان است، و به تعبیر دیگر هر کارى که از انسان در این جهان سر می زند، آثار وسیع و گستردهاى در روح انسان باقى می گذارد که در این دنیا ممکن است به آسانى درک نشود، ولى در رستاخیز، پس از دگرگونی ها و تکامل هایى که در آن رخ مى دهد، با واقعیت حقیقى خود جلوه مى کند و چون در آنجا حاکمیت و تجلى روح بیشتر است آثار آن حتى در جسم منعکس خواهد شد.
همان طور که ایمان و اتحاد در این جهان مایه رو سفیدى است، و به عکس، ملت پراکنده و بى ایمان مردمى رو سیاهند، در جهان دیگر این رو سیاهى و رو سفیدى "مجازى" دنیا شکل " حقیقى" به خود مى گیرد، و صاحبان آنها با چهره هاى سفید و درخشان، و یا سیاه و تاریک محشور مى گردند.
تشابه با آیات دیگر قرآن
در آیات دیگر قرآن نیز به این حقیقت اشاره شده از جمله درباره کسانى که پشت سر هم مرتکب گناه مى شوند مى خوانیم کَأَنَّمَا أُغْشِیَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِّنَ اللَّیْلِ مُظْلِمًا : " گویى صورت آنها را پارههاى تاریک شب پوشانیده است" (سوره یونس آیه 27).
و درباره آنهایى که بر خدا دروغ مى بندند مى فرماید: وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ تَرَى الَّذِینَ کَذَبُواْ عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ:" در روز رستاخیز کسانى را که بر خدا دروغ بستند مى بینى که چهره هایشان سیاه است"! (سوره زمر آیه 60)- و همه اینها بازتابى است از اعمال آنها در دنیا.
بحث لغوی:
تبیض: یعنى سفید مى شود. بیاض به معنى سفیدى است، در آیه از باب افتعال است.
تسود: یعنى سیاه مى شود. از سواد به معنى سیاهى است.
نکات مهم:
1ـ در قرآن شانزده مرتبه کفرِ بعد از ایمان، دو بار کفرِ بعد از اسلام، سه بار گوساله پرستى بعد از خدا پرستى، و بیست و هفت مرتبه انکار بعد از علم و بیّنه، مطرح شده که همهى این موارد نشان دهنده خطر ارتداد براى همه ما، و هشدارى جدّى است.
2ـ ظاهراً «یوم» ظرف عذابى است که در آیه سابق آمده یعنى این عذاب در روزى است که در آن چهره هایى سفید و چهرههایى سیاه خواهند بود.
ظهور این دو آیه با آیه سابق آن است که سیه رویان کسانى هستند که بعد از ایمان آوردن و آمدن دلائل روشن، اختلاف کردهاند، راه کفر و نفاق افکندهاند و سفید رویان آنهایى هستند که در دین حق باقى ماندهاند.
در آیات دیگرى نیز راجع به سیاه و سفید بودن چهرههاى مردمان در قیامت اشاره شده است، اینها آثار اعمال نیک و بد است که در چهرهها آشکار خواهد شد.
3ـ در صدر آیه 105 بطور اجمال در ابتدا اشاره به سفید چهرگان و بعداً اشاره به سیاه چهرگان نمود، ولى در موقع تفصیل، سیاه چهرگان را بدین لحاظ مقدم داشت تا خوانندگان و شنوندگان را از تشبیه به سیاه چهرگان بر حذر دارد، و شرح حال مومنین را تأخیر انداخت و آن را در آیه 106 بیان کرد تا استنباط شود ابتداء و انتهاء امر مومنین بخیر خواهد بود.
============================
منابع:
تفسیر نور، ج 2
تفسیر نمونه، ج 3
تفسیر احسن الحدیث، ج 2
تفسیر آسان، ج 2
tebyan.net