بیش از ۱۳ درصد مردم کره زمین از این که مورد تمسخر و خندهی دیگران قرار بگیرند میترسند و واهمه دارند و بر همین اساس تحمل شوخی را ندارند.
تا حالا شده به شما بخندند؟ برای شما هم پیش آماده در حضور جمع دستتان بیندازند، شوخی نامناسب با شما بکنند و یا این که قربانی مضحکه و تمسخر دیگران شوید؟
اگر شما نیز جزو چند میلیارد جمعیت روی کره زمین باشید، به طور قطع پاسخ شما به پرسشهای بالا «آری!» خواهد بود. همهی ما هر از چندی چنین شوخیهایی با دیگران میکنیم. بیشتر ما اگر دچار این وضعیت شویم سعی میکنیم با خندهی ساختگی و به قول معروف آوردن حرف توی حرف بحث را عوض کنیم و یا این که همان لحظه بهانهای میتراشیم و جمع را ترک میکنیم. خندیدن به دیگران از جمله پدیدههایی است که خطر بازیچه شدن و نیز سست شدن روابط محکم را در دل خود دارد (اما این که چرا زن و شوهر به هم میخندند و باز با هم میمانند هنوز علتش مشخص نیست). در این باره پژوهشی اثبات کرده است کسانی که شوخیهای تند و تیز میکنند آدمهای باهوشتری هستند و از نظر احساسی و عاطفی نسب به دیگرانی که زودرنج هستند به آسانی میتوانند با فضای حاکم مرتبط شوند. با این همه، اقلیتی هم در سرتاسر جهان هستند که شوخی کردن با آنها بوی دردسر میدهد و اصولا میتوان گفت ناممکن است.
کسی که تحمل شوخی ندارد و از این که کسی یا جمعی به او بخندند آزرده خاطر میشود و حتی از کوره درمیرود در اصطلاحی علمی به «ژلوتوفوبیا» (Gelotophobia) دچار است. بنابراین ژلوتوفوبیا یعنی ترس از مورد مضحکه یا خنده واقع شدن. چنین فردی چون فرآیند خنده در مغز او نوعی توهین تحلیل و تلقی میشود چنان به خندهی دیگران واکنش نشان میدهد و دچار ترس و وحشت میشود که گویی الان ضرر مالی هنگفتی را متحمل میشود. به بیان دیگر، از نظر کسی که به ژلوتوفوبیا دچار است عبارتهایی مانند «ما داریم با تو میخندیم» یا «ما داریم در کنار تو میخندیم» بی معنی است و همیشه معنای «ما داریم به تو میخندیم» برداشت میشود و بس.
ویلیبالد روچ، که در پژوهش پیرامون ژلوتوفوبیا از پژوهشگران پیشگام است، میگوید: «فردی که به ژلوتوفوبیا دچار است هیچ خندهای را دوستانه نمیبیند و فرض را بر این میگذارد که طرف مقابل برای این که از دست انداختن دیگران لذت میبرد، به آنها میخندد.» جدا از این که مایهی تفریح و خوشی عدهای شدن عواقب اجتماعی سنگینی به دنبال دارد، از جمله واکنشهای فردی آن میتوان به استرس، سردرد، لرزش ناخواسته، کاهش آدرنالین و بروز خشم اشاره کرد. یکی از بیماران روچ به قدری از ژلوتوفوبیا دچار وضعیت وخیمی شده بود که حتی نمیتوانست در مکانهای عمومی روبروی کسی بنشیند. روچ در این باره میگوید: «این فرد همیشه سوار اتوبوسی میشد که صندلیهای ردیف آخرش خالی بود چون اگر کسی پشت سرش بود و احیانا میخندید به طور حتم بنا را بر این میگذاشت که دارد به او میخندد و صد در صد واکنش نشان میداد.»
چه چیز باعث میشود تا فرد از خنده بترسد؟ یافتههای یک پژوهش نشان میدهد که حس قلدری و داشتن باور برتری نسبت به دیگران در این باره عامل اصلی است. همچنین نوع رشد و تربیت کودک در خانواده و از سوی دیگر نوع تنبیهی که والدین برای فرزند خود در نظر میگیرند بعدها در زندگی کودک ممکن است تبدیل به ترس از خنده شود. به همین ترتیب، ضربههای روحی شدید که از کودک فردی قلدر و زورگو میسازد میتواند هم در فرزند و هم در والدین اختلالاتی به وجود آورد.
فرهنگ نیز در این بین نقش بزرگی ایفا میکند. درست است که ژلوتوفوبیا ممکن است در بیشترین اندازهی خود ۱۳ درصد از جمعیت کره زمین را درگیر خود کرده باشد اما چه بسا در کشورهایی رخ دهد که شرم و حیا در بین مردمان آن رنگ باخته است. براساس بررسی انجام شده چیزی نزدیک به ۱۵ هزار فرد مبتلا به ژلوتوفوبیا در کشور فنلاند زندگی میکنند. از این تعداد هشت و نیم درصد بر این عقیدهاند که مورد تمسخر و خنده فرد یا افرادی هستند که در جمع میخندند. در همین حال، ۸۰ درصد از پاسخ دهندگان به پرسشهای این مطالعه در تایلند نیز بر چنین باوری بودند.
روچ معتقد است ترس از خنده را میتوان همانند روشهایی که برای دیگر فوبیاها به کار میرود درمان کرد ولی از آن جا که پژوهش درباره ژلوتوفوبیا هنوز جدید و در اول راه است هنوز راه حل مطمئنی برای علاج آن یافت نشده است. در همین ضمن، راهکارهایی چند وجود دارد که به مدد آنها میتوان حس شوخ طبعی را در فرد مبتلا به ژلوتوفوبیا افزایش داد. برای مثال چنین فردی باید از انزوا و گوشهنشینی پرهیز کند و حضوری پررنگتر در اجتماع داشته باشد و تا میتواند به مسافرت برود.