«عشق» یکی از بهترین احساساتی که بشر میتواند در زندگی خود تجربه کند. با عشق میتوان هر ناممکنی را ممکن کرد و تقریبا همه تلاش بشر در زندگی به عشق ختم میشود. حتی سیاست مدارها و اشخاص نظامی که تصور میشود باید کمترین احساسات را داشته باشند نیز در مقابل عشق و عاطفه به زانو مینشیننند و هیچ انسانی را گریز از آن نیست.
اما این حس عمیق و ستودنی گاهی با هیجانات کوتاه مدت اشتباه گرفته میشود. وقتی شما فردی را برای نخستین بار میبینید و با یا بدون دلیل خاصی قلبتان برایش میتپد و تمایل دارید هر لحظه در کنارتان باشد و مدام با حرفهایش و حسهای زیبایش غرق در لذتتان کند، شاید تصور کنید که عاشق شدهاید. اما این امکان نیز وجود دارد که گرفتار هیجان شده باشید که دوام چندانی ندارد و پس از مدت زمان کوتاهی حباب علاقهتان خواهد ترکید و دست آخر، بدون چشیدن مزه واقعی «عشق» از شریک عاطفی خود جدا خواهید شد.
این را باید بدانید که انسانها در نخستین ملاقاتهای خود با کسی که احساس میکنند بسیار دوستش دارند، بهشدت تحتتاثیر تفکرات احساسی و رمانتیک هستند و نمیتوانند بسیاری از واقعیتها را آنطور که باید ببینند.
اما بدون شک هیچکدام از ما دوست نداریم تا هیجانات مقطعی داشته باشیم و اغلب بدنبال یافتن عشقهای پایدار و لذتهای ماندگار هستیم. بنابراین، برای آغاز کردن یک رابطه سالم احساسی لازم است هیجان را از عشق بشناسید و بتوانید این دو احساس را از هم تمیز دهید.
بهطور مثال، اگر شخص موردعلاقه شما در همان ابتدای آشنایی با توجهات بسیار زیاد و هدایای مختلف شگفتزدهتان میکند، خیلی خوشحال نباشید زیرا این افراد عموما قصد دارند این توهم را در ذهنتان ایجاد کنند که شما مناسبترین جفت را برای عاشقی کردن یافتهاید و بهتر از او دیگر در جهان وجود ندارد. اما پس از اینکه حسابی احساسات شما را درگیر خود میکنند، چهره دیگری از خود را نمایان کرده و شما میمانید و تجربههای سخت و دشوار.
عشق به معنای احترام گذاشتن به حریم شخصی طرف مقابل است
همیشه در دسترس بودن و حضور دایمی در ابتدای رابطه میتواند نشانه هیجان باشد. البته خیلی مجذوب شدن لزوما نشانه این نیست که طرف مقابل انسان سواستفادهگر یا محدودکنندهای خواهد بود. اما نشانهی چندان خوبی هم بشمار نمیرود و باید با احتیاط بیشتری با او مواجه شد.
«روبرت والراند»، روانشناس و نویسنده کتاب «روانشناسی هیجان: مدل دوگانه» در این رابطه گفته: هیجانات شدید و امیال قوی بیشتر از اینکه برای یک رابطه مفید باشد، تهدید محسوب میشود.
وقتی فردی عاشق شما باشد، به شما اطمینان دارد. فرد عاشق همیشه دوست دارد که معشوقش خودِ واقعیاش باشد و برای تغییر دادن او کاری نمیکند. همچنین عاشق برای خوشحالی معشوق از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد که مهمترینش حفظ حریم شخصی و باقی گذاشتن مقداری فاصله است تا فرد تنهایی و فردیت خود را نیز به موازات عشقش داشته باشد.
اما در مقابل، فردی که از روی هیجان و نه عشق عمیق در رابطه با شماست، بسیار حسود و تملکگرا خواهد بود. این افراد عموما درکی از این موضوع ندارند که طرف مقابل آنها یک انسان بالغ است و حق انتخاب و قدرت تشخیص دارد. از اینرو، فرصت استقلال به شریک عاطفی خود نمیدهند و بههیچ عنوان هم دوست ندارند بدون اطلاع آنها عشقشان با فرد دیگری کوچکترین ارتباطی داشته باشد.
انسانهای هیجانزده همیشه حس ناامنی دارند و دلواپس این هستند که معشوقشان آنها را دوست نداشته باشد یا سراغ فردی دیگری برود. این افراد بهشدت تدافعی و کنترلگر هستند و اغلب مواقع رنجیده خاطر و ناخشنود بهنظر میرسند. به همین دلایل است که زنانی که با مردان هیجانزده و مشتاق در ارتباط هستند، اغلب از رابطه ناخوشایند خود شکایت دارند.
باید بدانید که اگر در ابتدای یک رابطه عاطفی هیجان زده هستید و حس پروانهای دارید، کاملا نرمال است زیرا فردی را یافتهاید که احساسات بسیار خوب و انرژیهای مثبتی به قلبتان جاری میکند. اما اگر پس از چندین ماه همچنان توان تمرکز روی کار خود را نداشتید و دوستان و خانواده خود را نادیده میگرفتید تا همه وقت خود را صرف شریک عاطفی تان کنید، باید این هشدار را بدهیم که در یک رابطه کاملا ناسالم قرار دارید.
«جاناتان مارشال»، روانشناس و کارشناس رابطه در این رابطه گفته: هر وقت کسی عاشق میشود طبیعی است که برای مدتی همه زندگی و حواس خود را روی معشوق و رابطه جدیدش بگذارد. اما اگر این توجه و اشتیاق بهگونهای باشد که فرد را از دیگران جدا کرده و از اجتماع، دوستان و خانواده گریزان کند، بدون شک او در مسیر نادرست گام برمیدارد و این رابطه ناسالم در زمانی نهچندان دور چهره زشت و ناخوشایند خود را به شما نشان خواهد داد.
او همچنین اعتقاد دارد وقتی شما همه زندگی و حواس و توجه خود را به یک فرد واحد در زندگی معطوف میکنید و برای خاطر او حتی از خانواده و دوستان دور میشوید، باید بدانید که یک جای کار میلنگد. درست است که عشق نوعی جنون خفیف با خود بههمراه دارد و بهواسطه آن همه فعالیتهای معشوق برای عاشق لذتبخش، زیبا و جذاب خواهد بود اما اگر این اشتیاق و اینگونه احساسات زیاد از حد باشد، تعادل زندگی افراد را به مخاطره خواهد انداخت و نشانهی واضحی از یک رابطه ناسالم و مسموم است.
شما نمیتوانید معشوق را همچون خدا روی زمین بدانید و او را بپرستید. اینها نشانه هیجانزدگیهای مقطعی است و امکان دارد پس از مدتی فروکش کند. شدت احساسات عاطفی زنگ هشداری برای هر دو طرف خواهد بود و بنابراین، تصور نکنید اگر نمیتوانید یک لحظه را بدون عشقتان و خبر گرفتن از او سر کنید، پس خیلی عاشق هستید. درست برعکس، اینها نشانه هیجان و رابطه ناسالم و مقطعی است.