برخی مردان فلسطینی که سالهاست زندانی اسرائیلند برای بقای نسل، اسپرم خود را در لوله خودکار به همسرشان میرسانند تا با لقاح مصنوعی صاحب بچه شوند. در ۳ سال اخیر ۷۰ کودک اینگونه متولد شدهاند.
یک دست کتوشلوار دیپلمات اتو کشیده که از سقف آویخته و یک جفت کفش چرمی واکسخورده که انتظار مردی رشید را میکشند، «نشانههای زندگی»اند که معلق ماندهاند تا پدری از زندان بیرون بیاید، آنها را به تن کند، دست فرزندش را بگیرد و باهم به گردش بروند. شاید پدر هرگز قد کشیدن فرزندش را نبیند. شاید وقتی از زندان برگردد او «شهید» شده باشد؛ اگر برگردد.
زن فکر میکند روزی همسرش آزاد میشود و وقتی که به خانه برمیگردد، باید خانوادهای داشته باشد که منتظرش باشند. اما بدون حضور مرد این خانواده چطور باید شکل بگیرد؟ زنانی که شوهرانشان در زندانهای اسرائیل محکوم به حبسهای طولانی شدهاند پاسخ را بخوبی میدانند.
راهی که تقدیر برای مادری کردن پیشروی بعضی از زنان فلسطینی گذاشته، راه سادهای نیست؛ اما راهی که آنان هفتاد سال است –ناگزیر- در پیش گرفتهاند، آنقدر پرمخاطره بوده که حالا چگونگی بقای نسل در سختترین شرایط، سادهترین پرسشی است که ممکن است با آن مواجه شوند.
حدود هفت هزار فلسطینی به عنوان «زندانیان امنیتی» در زندانهای اسرائیل بهسر میبرند و تقریباً هزار نفرشان به ۲۰ سال حبس یا بیشتر محکوم شدهاند. زندانیان هر دو هفته یکبار اجازهی ملاقات با بستگان درجهی یک خود را دارند؛ ملاقاتی که تنها ۴۵ دقیقه طول میکشد.
ملاقاتهای شرعی ممنوع است و ملاقاتکنندگان پس از بازرسی بدنی کامل، میتوانند با گوشی از پشت شیشه با عزیزان خود صحبت کنند. تماس فیزیکی با زندانیان هم ممنوع است و فقط کودکان در انتهای هر دیدار میتوانند ۱۰ دقیقه به آغوش پدر بروند.
زندانیان فلسطینی که در زندانهای اسرائیل حبس شدهاند، برای بقای نسل و -شاید مهمتر از آن- ادامهیافتن جنبش مقاومت توسط آن نسل، پیش از ملاقات اسپرم خود را درون لولههای خودکار میریزند و آن را داخل بستههای خوراکی مخفی میکنند و در این ملاقاتهای کوتاه، به بهانهی دادن خوراکی به فرزندانشان، آن را از زندان خارج میکنند.
نهتنها راه انتقال اسپرم به بیرون از زندان یک راز است، بلکه زنان و خانوادههای مردان زندانی اغلب میترسند اظهار کنند که از طریق قاچاق اسپرم از زندان و لقاح مصنوعی بچهدار شدهاند؛ زیرا در گذشته اتفاق افتاده است که مجازات زندانیان به همین دلیل تشدید شده است.
این تنها امید زنان برای داشتن یک خانواده و فرصتی برای پیوستن آنان به مقاومت فلسطین است. شاید چند نوزادی که از این راه متولد میشوند، برای بقای نسل، افزایش جمعیت یا ادامهی جنبش ناکافی به نظر برسد، اما برای نمایش نبض زندگی در سرزمینهای اشغالی کاری نمادین است. حتی اگر «نمادینبودن»، آخرین چیزی باشد که یک خانوادهی فلسطینی که از این راه صاحب فرزند میشود به آن فکر کند.
مجموعه عکس «حبیبی» (عشق من) اثر آنتونیو فاچیلونگو، داستان همسران زندانیان فلسطینی است که برای اینکه بتوانند از همسرانشان فرزندی داشته باشند، دست به نقل و انتقال پنهانی اسپرم دست میزنند.
کلینیک باروری «رازان» در نابلس و کلینیک «السما» در غزه، به خانوادههای زندانیان خدمات رایگان ارائه میدهند. آنها نمونههای اسپرم حدود ۷۰ زندانی را که از پشت میلههای زندان به دستشان رسیده منجمد کردهاند؛ اسپرمها در آزمایشگاه به اصطلاح شسته میشوند؛ یعنی مقاومترین آنها را جدا میکنند و بعد با تخمکهایی که از زن گرفته شده تلقیح میکنند و پس از تقسیم سلولی درون رحم مادر قرار میدهند تا ادامهی حیات جنین تا تولد بطور طبیعی طی شود. در سه سال گذشته ۷۰ نوزاد فلسطینی با روش لقاح مصنوعی متولد شدهاند.
آنتونیو فاچیلونگو متولد ۱۹۷۹، عکاس مستند ایتالیایی است که با مستندسازی تبعات درگیری بین فلسطینیان و اسرائیلیها در کرانهی باختری و نوار غزه، به دنبال نشاندادن و برجستهکردنِ مسائل انسانیِ نهفته در یکی از خبرسازترین درگیریهای جهان بوده است.
فاچیلونگو پس از فارغالتحصیلی در رشتهی ارتباطات و کسب مهارت عکاسی خبری در مؤسسهی عکاسی و ارتباطات رم، به عنوان عکاس در روزنامهی ایتالیایی «ایلمساجرو» شروع به کار کرد. او با شرکت در کارگاهها، سمینارها و دورههای مختلف عکاسی مهارتش را بالاتر برد. پس از چند سال، تمرکز او به آسیا، خاورمیانه، بخصوص فلسطین و پوشش مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن معطوف شد.
پروژهی بلندمدت او دربارهی لقاح مصنوعی همسران زندانیان فلسطینی با نام «حبیبی» (عشق من)، برندهی چندین جایزهی معتبر عکاسی شده و در چندین نمایشگاه نیز به نمایش درآمده است. برخی از عکسهای فاچیلونگو نیز در نشریات معتبری مانند نشنال جئوگرافیک، تایم، اشپیگل، لوموند، نیویورک تایمز، گاردین، دیلیمیل، سان،وایرد، لیبراسیون، فوکوس مگزین، پانوراما و بسیاری دیگر منتشر شده است.
او دربارهی کارش میگوید: «این منطقه را برای کار انتخاب کردم چون اینجا اغلب تنها به عنوان محل جنگ و درگیری نشان داده شده است. احساس کردم لازم است با آن وارد تماس شوم و عمیقتر وارد داستانهایی شوم که قادرند کرامت انسانی را اعاده کنند - چیزی که بطور گستردهای توسط رسانههای جریان اصلی دربارهی این افراد و مکانها نادیده گرفته شده است - و تلاش کنم واقعیتهای پنهانی را که اجازه میدهند زندگی روزمرهی مردم فلسطین را بهتر درک کنیم، آشکار کنم».
منابع: antoniofaccilongo.com - lensculture.com - witness.worldpressphoto.org - gettyimages.com .