// ۰۴ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۴۵

طنز/ بغبغو آی بغبغو آی بغبغو !

 

زندگی مجازی , شعر طنز شبکه های اجتماعی

اشعار طنزو خنده دار استفاده بی رویه از تلفن همراه

در مذمت  استفاده بی رویه و غیر منظقی از تلفن همراه و شبکه های اجتماعی آنلاین.

 

عمر خود را پای بازی باختیم/ زندگی های مجازی ساختیم
گرچه از گوشی شدیدا خسته ایم/ ما به نت آلاتمان وابسته ایم
زندگی مان را مجازی زیستیم/ در حقیقت هیچ چیزی نیستیم
چت نمودم در ترافیکِ شدید/ تا ترافیکِ نت من ته کشید

«ما چو مرغانی حریص و بی نوا»/ در کف نت مانده ایم آه ای خدا
ای خدا جانم، مده این قدر گیر/ جان بگیر از من، ولی نت را مگیر
نور چشمانم! چراغ وای فای!/ وای بر هر جای بی نت، وای وای

 در گروهم یک مدیر لایقم/ چون که شادی می‌گذارم لای غم
فیلتر و سانسور و قیچی چون بد است/ در قوانین گروهم آمده است:
«هیچ آدابی و ترتیبی مجوی/ هرچه می خواهد دل تنگت بگوی»
چت بکن با هرکه در دافان سر است/ «این خطا از صد ثواب والاتر است!»
شِیر کن هر مطلبم را زود زود/ شعر و عکس و متن من را، پس درود-
-بر نژاد آریایی‌ ات عزیز/ پست من را این ور و آن ور بریز

در اینستا من دلم از غم شکست/ وزن شعرم از غمش در هم شکست
من هوادار هنرمندی شدم/ کز کرامات عجیبش بی خودم:
مانکنی، سیمین تنی، دل آهنی/

ون یو واچ هِر، ویل سِی ( when you watch her,will say) الله توت منی!
دائما می گویم: ای اِندالخفن/ فالورهایت از اینجا تا پکن
پُست هایت پشت پَستان خم کند/ پشتِ مویت روی آنان کم کند
منتقد که خورده نقدت می کند/ دارد اینگونه حسادت می کند
تا که هرجایش بسوزد هی بگو / بغبغو آی بغبغو آی بغبغو
منتقد گر باز الحاحی کند/ چاکرت هرچه در او خواهی کند
ای جگر، عشق تو دل را کند، خورد/ قلوه ام با معده ام پیوند خورد
ما ببو هستیم و تو اسطوره ای/ما یخیم اما تو هاتی، کوره ای

…بگذریم از این من بی فکرمان/ این من اسطوره ساز و قهرمان
گرمی هر خانه کم کم سرد شد/ رنگ دنیا رفته رفته زرد شد
از قطار زندگی جا مانده ایم/در میان جمع تنها مانده ایم
ما خودی برتر از این خود داشتیم/ خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.