۱- هاوارد هیوز یک ایستگاه تلویزیونی را خرید چون تماشای فیلم را دوست داشت
هاوارد هیوز مرد ثروتمندی بود که سعی کرد مفهوم «ثروتمند غیرعادی» را به مرز بیماری روانی متصل کند. انسان های ثروتمند علایق و رقتارهای عجیب و خاصی دارند و هاوارد هیوز نیز از این قاعده مستثنی نبود. وی به تماشای فیلم علاقه ی شدیدی داشت و این علاقه را با گذراندن روزها و هفته های زیادی از عمر خود را در داخل سینمای خانگی خود نشان داد. وی بعضی اوقات روزها از این سینمای خانگی خود خارج نمی شد.
هاوارد هیوز در سال های آخر عمر خود به لاس وگاس نقل مکان کرد و یک پنتهاوس در آن جا خریداری کرد تا این که زندگی در یک پنتهاوس در شهر لاس وگاس را به طور واقعی و نه از طریق دیدن فیلم تجربه کند. البته وی در این پنتهاوس نیز دست از دیدن فیلم برنداشت و برای این کار یک ایستگاه تلویزیونی محلی را خریداری کرد و از آن ها خواست که برنامه های خود را طبق دستور او منتشر کنند. وی به شدت و با دقت وسواسانه ی خود بر تمامی فعالیت های این استودیو نظارت داشت. هر گاه سریال یا صحنه ای از یک فیلم را از دست می داد با متصدی این ایستگاه تماس می گرفت و به او دستور می داد که سریال یا فیلم و یا حتی صحنه ی از دست داده اش را دوباره برای او پخش کنند.
بر اساس ادعاهای تماشاگران اهل لاس وگاس اگر می خواستید بدانید که هاوارد هیوز در شهر است یا نه می توانستید تلویزیون را روشن کنید و اگر شبکه ی محلی مورد نظر فیلم «Ice Station Zebra » را پخش می کرد مطمئن می شدید که وی هنوز در شهر است. این فیلم که محبوب ترین فیلم از دیدگاه هاوارد هیوز بود تقریباً هر شب پخش می شد. حتی بعضی شب ها تا صبح پخش آن تکرار می شد.
۲- علاقه ی یک ثروتمند به خریدن وسایل تجملاتی بی روح برای سگ هایش
سوال اینجاست که آیا سگ های ثروتمند می دانند که ثروتمند هستند یا خیر؟ این سوال را می توانید از سگی که در عکس زیر می بینید بپرسید. البته به نظر می رسد وی علاقه ای به این همه گوشی هوشمند آیفون ۷ اس که در مقابلش قرار داده شده ندارد.
این سگ ماده «کوکو» نام دارد و صاحب او ، وانگ سی کونگ فرزند ثروتمندترین مرد چین، وانگ جیان لین است. و البته این همه گوشی هوشمند گران قیمت به این سگ تعلق دارند. وانگ کوچک در هفته ی اولی که گوشی های جدید اپل له بازار عرضه شدند برای این سگ سورتمه ای آلاسکایی خود هشت عدد گوشی آیفون ۷ اس خریده است. تصاویری از این سگ با گوشی های آیفون جدیدش و دو اپل واچ در دست چند روز بعد در رسانه های اجتماعی خبرساز شد.
البته آقای وانگ آن قدر باهوش هست که بداند سگ ها حتی اگر می خواستند نیز نمی توانستند از گوشی های هوشمند استفاده کنند و تنها دلیل کار او دیوانگی اش به نظر می رسد. البته او تنها شخصی نیست که با فراهم کردن چنین زندگی لوکسی برای سگ خود نشان داده که کمی مشکل دارد. پاریس هیلتون نیز یک خانه ی مستقل برای سگ های خود ساخته است و از آن جایی که ثروت هنگفتی دارد می تواند این کار را انجام دهد.
این خانه ی مجلل در واقع یک ویلای دو طبقه است که از مبلمان های گرانقیمت و گچ بری های زیبا در آن استفاده شده و تنها به سگ ها تعلق دارد. حتی در این خانه لوستر نیز به کار رفته و تهویه ی هوای مطبوع نیز در اختیار سگ های خوش شانس قرار می گیرد.
ماریا کری نیز در سال ۲۰۱۴ یک جت شخصی را با هزینه ای ۱۷۵٫۰۰۰ دلاری برای سگ هایش اجاره کرد تا آن ها را به یک اردوگاه لوکس بفرستد.
۳- یک میلیاردر اروپایی درخت های باستانی را خریداری کرده و با کشتی آن ها را به جنگل خصوصی خود منتقل می کند
تفاوت شما و یک میلیاردر را به شرح زیر می توان توصیف کرد: شما به طبیعت می روید و می گویید:” این درختان بسیار زیبا هستند”. میلیاردر پشت سر شما می گوید:”همه ی آن ها را از ریشه دربیاورید و به خانه ی من بفرستید”.
بیدزینا ایوانیشویلی، نخست وزیر متمول سابق گرجستان علاقه ی خاصی به جمع اوری درختان بزرگ و غول پیکر باستانی دارد. اگر وی از یک درخت خوشش بیاید آن را خریده و افرادی را برای از ریشه درآوردن آن می فرستد تا آن را به ویلای خصوصی که یک آبشار بزرگ و مجموعه ای از حیوانات عجیب در آن حضور دارند بیاورند.
در سال ۲۰۱۶، ایوانیشویلی دستور داد که یک درخت ۱۳۵ ساله را به خانه ی او منتقل کنند. اما این درخت آن چنان سنگین بود که تقریباً کشتی حامل آن را غرق کرد. از این رو وی سعی کرد یک جاده ی زمینی برای انتقال این درخت احداث کند. در نهایت یک هفته طول کشید تا این درخت غول پیکر ۴۰ کیلومتر فاصله تا جنگل خصوصی ایوانیشویلی را طی کرده و در آن جا کاشته شود.
او ادعا می کند که به جای درختانی که از ریشه در می آورد نهال های جدیدی را خواهد کاشت. البته وی به خوبی از این درخت های قدیمی مراقبت می کند به همین دلیل مخالفت چندانی با اقدامات او در این زمینه وجود ندارد. اما وی می خواهد با این همه درخت چکار کند؟!
۲- یک میلیاردر دنیای فناوری برای دور زدن قوانین راهنمایی و رانندگی پول می پردازد
وقتی که پلیس یک میلیاردر را جریمه ای چند صد دلاری می کند او از این موضوع اصلا ناراحت نمی شود. تنها چیزی که مانع پوزخند زدن این افراد می شود گیر افتادن در پشت ترافیک خواهد بود و قوانین راهنمایی و رانندگی از نظر آن ها فقط دست و پا گیر هستند.
برای مثال بیل گیتس علاقه ی شدیدی به ماشین های پورشه دارد و یکی از بهترین پورشه های او از مدل «پورشه ۹۵۹» است که یکی از کمیاب ترین و محبوب ترین مدل های پورشه در جهان به شمار می آید. اما یک مشکل وجود داشت و آن اینکه او اجازه نداشت ماشین پورشه ی محبوب خود را به دلیل محدودیت های کشور ایالات متحده در این زمینه با خود داشته باشد. در مواجهه با این موضوع، بیل گیتس ابروهایش را بالا انداخت و گفت : من از این قانون خوشم نمی آید، عوضش کنید”.
از این رو بیل گیتس توانست با لابی گری، قانون موسوم به «Show And Display Law» را تصویب کند که تنها برای افراد ثروتمندی است که قصد دارند خودروهای غیرقانونی را وارد این کشور کنند. اکنون با این قانون جدید، بیل گیتس می تواند از ماشین خارق العاده و عجیب خود استفاده کند زیرا او وکلای حقوقی در اختیار دارد که می توانند قوانین ناخوشایند را برای وی تغییر دهند.
استیو جابز نیز علاقه ای به سوار شدن بر ماشین های که پلاک دارند نشان نمی داد و دلیل این موضوع برای کسی مشخص نشده است. از شانس استیو جابز در کالیفرنیا یک قانون وجود دارد که به صاحبان ماشین های نو اجازه می دهد حداکثر ۶ ماه بدون پلاک از ماشین خود استفاده کنند. از این رو به جای مراجعه به مراکز راهنمایی و رانندگی و کاغذبازی، جابز هر ۶ ماه یک بار ماشین مرسدس خود را عوض می کرد. البته این قانون ملغی شده است اما تا سال ۲۰۱۹ اجرا نخواهد شد و جابز در صورت زنده ماندن می توانست چندین سال دیگر نیز از این عادت عجیب خود لذت ببرد.
۱- هنری فورد خانه هایی که افراد مشهور در آن ها سکونت داشته اند را خریداری می کند
همانطور که گفتیم ثروتمند بودن دیدگاه شما در مورد این که چه چیزهایی را می توانید بخرید و چه چیزهایی نمی توانید را به شدت تغییر خواهد داد. وی نیز مانند ایوانیشویلی هر وقت به جایی تاریخی می رفت و از آن جا خوشش می آمد به افرادش دستور می داد که آن را خریداری کرده و برای وی بیاورند. از این مکان ها می توان به خانه ای که برادران رایت اولین هواپیمای خود را در آن جا ساختند یا آزمایشگاهی که توماس ادیسون در آن جا اختراعات خود را انجام می داد اشاره کرد که هنری فورد با پرداخت هزینه های سرسام آور آن ها را به موزه ای شخصی به نام «Greenfield Village» در دیِربورن ایالت میشیگان منتقل می کرد که امروزه نیز پابرجاست.
جالب این که وی دوست نداشت در جواب خواسته هایش «نه» بشنود. در یک برهه ی زمانی خاص، فورد به شدت به آهنگ های استفن فوستر علاقمند شد مخصوصاً آهنگ های «Way Down Upon The Swanee River» و «Oh! Susanna». از این رو وی خانه ی دوران کودکی فوستر را خریداری نموده و تلاش کرد آن را از پیتزبورگ به دیربورن منتقل کند اما شهردار پیتزبورگ به وی اعلام کرد که این خانه را اشتباهاً خریداری کرده و استفن فوستر هیچ گاه در این خانه اقامت نداشته است.
از این رو هنری فور خود دست به کار شد و با مراجعه به محل و پرس و جوهای گسترده از افراد محلی و تاریخدانان شهر پیتزبورگ در نهایت اعلام کرده که این خانه را خریده و بر سر در آن نوشت: «محل به دنیا آمدن استفن فوستر».
یکی از برادرزاده های فوستر به نام اِوِلین فوستر مورنوِک مقاله ای را منتشر کرد که در آن گفته شده بود خانه ی مذکور در واقع خانه ی دوران کودکی استفن فوستر نبوده و هنری فورد استدلالات و مدارک معتبر در این مورد را نادیده گرفته است. اما فورد تا زمان مرگش این خانه را در تملک داشت و همواره اعلام می کرد که استفن فوستر در این خانه به دنیا آمده است.