بخش ۱: ایجاد نگرش مثبت
۲- اهداف منفی تان را به اهداف مثبت تبدیل کنید. همزمان که به افکار منفی تان توجه می کنید؛ آنها را به اندیشه های مثبت تبدیل کنید. افکار مثبت از این دست هستند: ” انجام این کار را امتحان خواهم کرد “، ” اگر روی آن کار کنم؛ موفق خواهم شد “؛ یا ” همه به من گوش خواهند داد “. هر روز با تعداد کمی از فکرهای مثبت شروع کنید.
۳- از تمرکز بیشتر روی افکار منفی خودداری کنید. در نهایت افکار مثبت در مغز شما باید فضای بیشتری نسبت به افکار منفی تان اشغال بکند. هرچقدر بیشتر سعی کنید که با افکار منفی تان به طور مثبت برخورد بکنید؛ این روند طبیعی تر خواهد شد.
۴- حفظ یک شبکه از افراد حمایتگر مثبت. با آنهایی که افکار مثبت دارند و به شما نزدیکند؛ چه خانواده یا دوستان ارتباط داشته باشید؛ تا چشم انداز دید خود را بالا ببرید. به علاوه؛ از کسانی که باعث می شوند احساس بدی نسبت به خود داشته باشید؛ دوری نمایید.
- ممکن است شخصی که شما او را به عنوان دوست خود برگزیده اید؛ در واقع باعث شود که حس بدی به خودتان داشته باشید، اگر مداوم عبارات منفی را بیان می کند یا دائماً از شما انتقاد می کند.
- حتی یکی از اعضای خانواده تان نیز ممکن است با تحمیل کردن ایده های خودش به شما و تأکید روی آنچه که باید انجام بدهید؛ می تواند اعتماد به نفس شما را از بین ببرد.
۵- یادآوری نکات منفی خودتان را کنار بگذارید. از وقت گذراندن حول مسائلی که باعث می شوند دوباره حس بدی به خودتان پیدا کنید؛ اجتناب کنید. این مسائل ممکن است یادآوری اتفاقات گذشته (مثل ناکامی در صحبت در جمع) باشد، اگر چه ممکن است نتوانید از پس تمامی افکار منفی که به سراغتان می آید، بربیایید اما مطمئناً می توانید در مورد چگونگی کاهش شکست های تان فکر کنید. این امر در ایجاد اعتماد به نفس کمک شایانی به شما می کند:
- زمانی را اختصاص بدهید که بنشینید و در مورد تمامی آیتم هایی که شما را پایین می کشند، فکر کنید؛ مثلاً شغلی که خیلی به آن اهمیت نمی دهید؛ یا محل زندگی که تقریباً غیر قابل تحمل شده است.
۶- استعداد های خودتان را شکوفا کنید. هر کسی توانمندی هایی دارد؛ پس موضوعاتی را پیدا کنید که در آنها بهتر عمل می کنید؛ روی آنها تمرکز کنید. به خودتان اجازه دهید که به استعدادهایتان افتخار کنید. خودتان را ابراز کنید؛ خواه استعدادتان در هنر، موسیقی، نویسندگی یا رقص باشد. موضوعی را پیدا کنید که از آن لذت می برید و استعداد خود را با علاقه تان در آن زمینه همراه کنید.
- علایق و سرگرمی های متنوعی به زندگی تان اضافه کنید؛ این امر نه تنها اعتماد به نفس تان را تقویت می کند؛ بلکه شانس ملاقات دوستانی با سلایق مشترک را پیدا خواهید کرد.
- زمانی که موضوعات مورد علاقه تان را در زندگی دنبال می کنید؛ علاوه بر اثرات درمان کننده روحی؛ باعث می شود که احساس خاص بودن و پیشرفت داشته باشید.
۷- پرورش نگرش مثبت. به مجموعه احساساتی که درون شماست؛ از جمله حس شوخ طبعی، حس دلسوزی و شفقت، مهارت هایتان در گوش دادن و توانایی هایتان در مقابله با استرس، باید فکر کنید. قطعا اگر در روحیات خود عمیق شوید؛ درک خواهید کرد که تعداد زیادی از ویژگی هایتان قابل تحسین است. روی آنها تمرکز کرده و لیستی از این ویژگی ها تهیه کنید و بنویسید.
۸- تعاریفی که از شما می شود موقرانه بپذیرید. کسانی که اعتماد به نفس پایینی دارند؛ به سختی تعاریفی که از آنها می شود؛ می پذیرند. آنها در واقع می پندارد که فردی که آنها را ستوده است یا دروغ می گوید یا اشتباه می کند. اگر شما هم نسبت به تعریف هایی که از شما می شود بی اعتنا هستید یا به نحوی با آن مخالفت می کنید؛ باید شیوه پاسخ گویی خود را تغییر دهید.
- این جملات مثبت را به گوش جان بگیرید و واکنش مثبتی نشان بدهید (بگویید متشکرم و لبخند بزنید). اجازه دهید فردی که شما را ستوده است بداند که شما تعاریف وی را پذیرفته اید و می کوشید آن ویژگی را بهبود ببخشید.
- می توانید این جملات ستایشگرانه را در لیست ویژگی های مثبت خود بنویسید و از آن برای افزایش اعتماد به نفس خود استفاده کنید.
۹- به آینه نگاه کنید و لبخند بزنید. مطالعاتی که روی ” نظریه بازخورد چهره ای ” صورت گرفته است، بیان می کند که اگر احساس خاصی را با صورتتان نشان دهید، مغزتان تشویق می شود که آن حس را ثبت کرده وتشدید کند؛ بنابراین هر روز به آینه نگاه کنید و لبخند بزنید، به این ترتیب حس می کنید شادتر هستید و در طولانی مدت اعتماد به نفس شما نیز افزایش می یابد. این کار باعث می شود که نسبت به ظاهر خودتان نیز احساس بهتری پیدا کنید و آن چه که هستید را بپذیرید.
- وقتی به مردم لبخند می زنید، پاسخ های بهتری دریافت می کنید و با شما بهتر رفتار می شود، زمانی که بازخورد مثبت از مردم می گیرید، اعتماد به نفس تان افزایش پیدا می کند و شاد تر خواهید بود.
بخش ۲: مدیریت احساسات
۱- با ترس هایتان کنار بیاید. ممکن است فکر کنید کسانی که اعتماد بنفس کافی دارند؛ هرگز نترسیده اند. واضح است که این تفکر درست نیست. ترس به معنای آن است که از لحاظ روحی در حال رشد هستید.
ترس های شما می تواند در موقعیت های مختلفی خود را نشان بدهند، مثلاً هنگامی که با گروهی مواجه می شوید؛ هنگامی که می خواهید خود را به کسی نمی شناسید معرفی کنید، یا هنگامی که می خواهید به رئیس تان در خواست ارتقا بدهید.
- هنگامی که با ترس تان مواجه بشوید؛ اعتماد به نفس پیدا کرده و بلافاصله احساس قدرت می کنید.
- کودکی را تصور کنید که برای اولین بار در حال راه افتادن است. به احتمال خیلی زیاد او موفق می شود؛ اما هنگامی که می خواهد اولین قدم هایش را بردارد می ترسد که زمین بخورد. زمانی که بر ترسش غلبه کرده و راه رفتن را شروع می کند؛ لبخندی تمام صورتش را می پوشاند. شما هم باید ترس هایتان را کنار بگذارید.
۲- در مقابل خودتان صبوری کنید. گاهی اوقات برای حرکت کردن، باید عقب رفت و دورخیز کرد. اعتماد بنفس یک شبه ایجاد نمی شود. ممکن است راه های جدیدی را امتحان کنید و به هدفتان نرسید. در این صورت باید از این تجارب درس بگیرید. زمانی که با اولین تلاش به هدف خود دست پیدا نمی کنید؛ فرصتی پیش می آید که خودتان را بیشتر بشناسید.
- برای مثال، شاید به رئیس تان درخواست ارتقا بدهید و او بگوید خیر. از این اتفاق چه درسی می گیرید؟ باید در مورد علت آن گفتگو کنید. آیا باید کارتان را به نحوی دیگر انجام دهید؟
۳- به دنبال تعادل باشید؛ مانند هرچیز دیگری در زندگی، داشتن اعتماد به نفس نیز باید متعادل باشد. اگر اعتماد به نفستان بیش از حد کم باشد؛ نمی توانید به اهداف تان در زندگی دست یابید و احساس خوبی به خودتان نخواهید داشت. از سوی دیگر؛ باید واقع بین باشید – قطعاً نمی خواهید برآورد نادرستی از زمان محقق شدن اهدافتان داشته باشید –