روزی را به خاطر بیاور که پرستار خنده روی بخش زایمان بیمارستان خبر پدر شدنت را داد. آن لحظه، تو ناگاه جاری شدن جریانی سیال را همراه با احساسی تازه دریافته در تمام رگ های بدنت، حس کردی. همسرت را دیدی را که دیدی تشکر کردی بابت تحمل همه رنج ها و شب بیداری های دردناک و بی قراری و احساس منتشر شونده بی تابی در وجودش و صبری که در آن نه ماه، برای پروراندن کودکی سالم در رحم