// ۱۵ مرداد ۹۶ ، ۱۷:۴۴
زنانی که با قلمشان جاودانه شدند؛ اوریانا فالاچی

هنر، ابزاریست برای انتقال دانش به نسل‌های آینده. گاهی این دانش را در قالب داستان و شعر به نسل آینده منتقل می‌کنند. نویسندگان و شاعران، راویان جهان پر رمز و راز داستان هستند. در سری مقالات زنانی که با قلمشان جاودانه شدند، با زندگی و آثار شاعران و نویسندگان زن آشنا می‌شوید.

 

 

لامارتین، شاعر و نویسنده‌ی فرانسوی می‌گوید: «منشاء هر کار بزرگی زن است، زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمی‌شود». زنان همواره در جهان، در عرصه‌های مختلف فعال بوده‌اند و خصوصا در ترویج و پیشرفت فرهنگ، هنر، ادبیات و علم، نقش به‌سزایی داشته‌اند. زنان، بخش جدایی‌ناپذیر ادبیات هستند و نمی‌توان نقش آن‌ها را در ادبیات نادیده گرفت. مصطفی مستور در این‌باره در کتاب «استخوان خوک و دست‌های جذامی» می‌نویسد: «اگه زنی در کار نباشه، عشقی هم در کار نیست. شکسپیر و حافظ و رومئو وژولیت و شیرین و فرهاد ول معطل‌اند. اگه روزی زن‌ها بخواند از این جا برند، تقریبا همه‌ی ادبیات و سینما و هنر دنیا رو با خودشون باید ببرند».

 

بنیتا هر هفته به بررسی زندگینامه و معرفی آثار زنان شاعر و نویسنده می‌پردازد. در این قسمت، به بهانه‌ی سالروز تولد اوریانا فالاچی، نویسنده و روزنامه‌نگار پر آوازه‌ی ایتالیایی، نگاهی به زندگی و آثار این بانوی شاعر خواهیم داشت.

 

 

اگر اهل کتاب و مطالعه هستید احتمالا «نامه به کودکی که هرگز زاده نشد» را خوانده‌اید و اوریانا فالاچی را به خوبی می‌شناسید.

 

اوریانا فالاچی، نویسنده و روزنامه‌نگار ایتالیایی است که در ۲۹ ژوئن ۱۹۲۹ در فلورانس به دنیا آمد. نه ساله بود که جنگ جهانی دوم شروع شد و پدر اوریانا به جنبش مقاومت زیرزمینی پیوست. شروع جنگ پر از حوادث و تجربه‌های ناخوشایند برای اوریانا بود. او هنوز بیست ساله نشده بود که نوشتن را آغاز کرد و نویسنده‌ی ستون کوچکی در یک روزنامه‌ی محلی شد و دیری نپایید که او تبدیل به خبرنگار بین‌المللی برای چندین نشریه‌ی معتبر اروپایی شد.

 

فالاچی در طول سال‌های فعالیتش، موفق به دریافت جوایز معتبر زیادی از جمله، مدال تلاش فرهنگی برلوسکونی، جایزه‌ی آمبرگنو درو، جایزه‌ی آنی تیلور و بسیاری جوایز دیگر شد. او همچنین یک بار کاندیدای دریافت جایزه‌ی نوبل ادبیات شد.

 

فالاچی در ایران در اواخر دهه‌ی چهل شمسی شناخته شد. در آن زمان آثار او درباره‌ی جنگ ویتنام و حکومت‌های دیکتاتوری وقت اروپا به فارسی ترجمه شدند و مورد استقبال فارسی‌زبانان قرار گرفتند. اوریانا یک‌بار در سال ۱۳۵۱ برای مصاحبه با محمدرضا پهلوی و بار دیگر برای مصاحبه با امام خمینی به ایران سفر کرد و مصاحبه‌های او از افراد مهم تاریخ، بازتاب گسترده‌ای در جهان پیدا کردند.

 

اوریانا به نوعی سرطان قابل کنترل دچار بود و از زمانی که به این موضوع پی برد، تصمیم گرفت چیزی ننویسد و باقی عمرش را استراحت کند و این مساله باعث شد که او کمی گوشه‌گیر شود.

 

اوریانا فالاچی

 

اوریانا در ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶،‌ در سن ۷۶ سالگی در بیمارستان شهر فلورانس ایتالیا بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت.

 

اوریانا علاوه بر مصاحبه‌ها و مقالاتی که برای نشریات معتبر نوشت، آثار بسیار دیگری نیز دارد. «زندگی، جنگ و دیگر هیچ» از جمله آثار مشهور اوریاناست که نگاهی است بر سنگرهای جنگ ویتنام و آثار مخرب جنگ بر انسان. این اثر اوریانا،‌ جوایز بسیاری دریافت کرد و بسیار مورد استقبال قرار گرفت.

 

از دیگر آثار مهم او می‌توان به «مصاحبه با تاریخ» اشاره کرد که مجموعه‌ی مصاحبه‌های او با شخصیت‌های سیاسی جهان است.

آثار دیگر فالاچی عبارتند از: جنس ضعیف، نامه به کودکی که هرگز زاده نشد، یک مرد، اگر خورشید بمیرد، خشم و غرور، هفت گناه هالیوود و پنه‌لوپه به جنگ می‌رود.

بهترین راه برای شناخت نویسندگان و شاعران،‌ خواندن و بررسی آثار آن‌هاست

با هم بخشی از ترجمه‌‌ی فارسی کتاب « نامه به کودکی که هرگز زاده نشد» را می‌خوانیم:

 

«اگر تو ثروتمند باشی،

سرما یک نوع تفریح می شود تا پالتو پوست بخری، خودت را گرم کنی و به اسکی بروی…

اگر فقیر باشی برعکس،

سرما بدبختی می شود و آن وقت یاد می گیری که حتی از زیبایی یک منظره‌ی زیر برف متنفر باشی!!

 

کودک من!

تساوی تنها در آن جایی که تو هستی وجود دارد… مثل آزادی

ما تنها توی رَحِم مادر برابر هستیم…»

 

اوریانا_فالاچی

نامه به کودکی که هرگز زاده نشد

اگر از خواندن این مقاله لذت بردید،‌ می‌توانید «زنانی که با قلمشان جاودانه شدند؛ آنا آخماتووا» را نیز بخوانید.

 

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.