تلفن های هوشمند یعنی نمادهای ارتباط مدرن ما همه جا هستند. به هر جا که نگاه می کنیم افرادی را می بینیم که در حال نگاه کردن به صفحه نمایش های روشنی هستند و مدام فضای مجازی و ایمیل های خود را چک می کنند، مانند حشرات موذی که در یک شب تابستانی خود را به یک حباب لامپ سخت پرتاب می کنند.
اما آیا تلفن های هوشمند در نهایت به سود ما هستند یا به ضررمان؟
بی شک برخی از توانایی های آن ها شگفت انگیز است. خیلی سال پیش، من یکی از اولین کامپیوترها را در شرکت RAND دیدم. این کامپیوترها از لوله های خلاء استفاده می کردند و فضایی بزرگتر از کل خانه و حیاط جلویی من را اشغال می کرد. اما امروزه تلفن هوشمند من بسیار سریعتر از آن کامپیوتر ابتدایی کار می کند، حافظه بسیار بیشتری دارد و در جیب پیراهنم جا می شود!
یک دوست فیلمنامه نویس اخیرا به من گفت که به لطف برنامه های نرم افزاری جدید می تواند یک فیلم بلند کامل را با تلفن هوشمندش تولید کند. با دسترسی به نرم افزارها، او می تواند فیلمنامه را بنویسد، کارگردانی، فیلمبرداری و ادیت کند، موسیقی فیلم را بسازد و آن را به همراه افکت های صدا روی فیلم قرار دهد. همه این کارها فقط با استفاده از یک تلفن!
اخیرا مطالعه ای که در مدرسه بیزینس دانشگاه Texas McCombs بر روی ۸۰۰ کاربر تلفن انجام شد، نشان داد که تنها حضور یا نزدیکی یک تلفن هوشمند می تواند توانایی شناختی انسان را کاهش دهد، حتی زمانی که خاموش باشد.
استادیار “آدرین وارد” می گوید: “تلفن هوشمند مغز را خشک می کند.”
“اندرو کی. پریبیلسکی” و “نتا واینستاین”، محققان دانشگاه Essex در بریتانیا به کشف اثرات تلفن های هوشمند بر روابط شخصی علاقه مند بودند. آن ها یک سری آزمایش ها را با چندین جفت فرد غریبه در موقعیت های مختلف با موضوعات متنوع و مشخص مکالمه انجام دادند. در این آزمایش ها گاهی یک تلفن حاضر و قابل مشاهده بود و گاهی هم حضور نداشت.
سپس هر یک از شرکت کنندگان، پرسشنامه ای را در مورد تجربه ای که گذرانده بود پاسخ می داد. چطور حضور یا غیاب یک تلفن می توانست بر یک رابطه اثر بگذارد؟
نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها نشان داد که شرکت کنندگان هنگامی که تلفن های هوشمند در نزدیکی شان قرار داشتند، احساس اعتماد، یکدلی و وابستگی کمتری می کردند. حتی وقتی که اصلا از آن استفاده نمی کردند و یا به آن نگاه نمی کردند.
در مقابل، نظر شرکت کنندگان هم این بود که آن ها در غیاب تلفن های هوشمند، احساس اعتماد، وابستگی و یکدلی بسیار بیشتری داشتند.
بنابراین، در هردوی این ناحیه ها یعنی قابلیت شناختی و روابط شخصی، ثابت شده که تلفن های هوشمند اثر منفی دارند.
تلفن های هوشمند اثر منفی دارند
اما در مورد خلاقیت چطور؟
ایده های خلاقانه تقریبا همیشه به شکل های تعجب آور و غیر منتظره بروز می کنند. “ری بردبری” نویسنده داستان های علمی تخیلی یک بار گفت : “ایده ها به گربه ها می مانند. نمی توانید آن ها را فرا بخوانید. اگر بیایند، این انتخاب خودشان بوده، نه شما”.
داستان ها در مورد روش های غیر محتملی که افراد خلاق به ایده های خاص خودشان دست پیدا کرده اند فراوان است. یکی از اصول رایج داستان های خلاقیت، این است که ایده ها در طی لحظات آرامش و فراغت به ذهن افراد رسیده اند، یعنی زمانی که ذهن بر روی چیزی متمرکز نبوده و به عطیه ناخودآگاهی دسترسی داشته است.
من این حالت را “زمان رویای دوم” می نامم.
یک مثال خوب از اینکه زمان رویای دوم چطور کار می کند، زندگی پزشک امریکایی، دونالد گلیسر است.
در دهه پنجاه، گلیسر درگیر مطالعه ذرات پرانرژی بود. ذرات زیر اتمی آرام را می شد در Wilson Cloud Chamber (محفظه ابر ویلسون) دنبال کرد. اما تسریع کنندگان پرانرژی جدیدا توسعه یافته، ذراتی را آزاد می کردند که ۱۰۰۰ برابر سریع تر حرکت می کردند و راهی برای مطالعه آن ها یا تعقیب جرکتشان وجود نداشت. گلیسر همه راه ها را امتحان کرد، اما مدام به بن بست می رسید. این کار غیر ممکن به نظر می رسید.
روزی هنگام ناهاری مفرح، او متوجه حباب هایی شد که در یک لیوان آبجو بالا می آمدند. پس به این فکر افتاد که آیا ممکن است که ذرات فرا پر انرژی را در نوعی مایع با استفاده از حباب ها دنبال کرد؟
او سری جدیدی از آزمایش ها را شروع کرد که منجر به توسعه یافته های او به Bubble Chamber (محفظه حباب) معروف حال حاضر شد و امکانات گسترده جدیدی را برای تحقیق گشود که جایزه نوبل را برای گلیسر به ارمغان آورد.
و همه این اکتشاف از لحظه فراغتی می آید که گلیسر در زمان رویای دوم به سر برده است.
نحوه ای که بیشتر مردم امروزه از تلفن های هوشمند استفاده می کنند، مدام ایمیل هایشان را چک می کنند و بی وقفه فضای مجازی را بالا و پایین می کنند، به این معناست که زمان بسیار کمتری برای لحظات فراغت و غیر متمرکز ذهن وجود دارد.
با فعالیت های معمول تلفن های هوشمند، زمان غیرمتمرکز بسیار کمتری برای زمان رویای دوم و خلاقیتی که به همراه می آورد در دسترس است.
در اینجا سه توصیه برای کمک به دستیابی دوباره به زمان رویای دوم برای شما مطرح می کنیم:
یک روز در هفته را “روز پرهیز” از تمام دستگاه های الکترونیکی قرار دهید. آن ها را خاموش کنید، بخصوص تلفن های هوشمندتان را! زندگیتان را اصلاح کنید! اگر امروز مانند بیشتر مردم بوده اید، واقعا زندگی نکرده اید. بلکه تلفن هوشمندتان است که دارد زندگی می کند. یک روز در هفته تلفنتان را خاموش کنید و زندگیتان را پس بگیرید.
در روزهای دیگر مدام تلفنتان را برای دیدن جریان مداوم ایمیل هایی که همیشه می آیند نگاه نکنید. هر روز در دو زمان مشخص پیغام های تلفنی تان را چک کنید. فقط دو بار. هیچ زمان دیگری به تلفنتان نگاه نکنید.
به محض اینکه شروع به انجام دادن دو دستور اول یعنی “روز پرهیز” و “زمان بندی روزانه” و به ریتم زندگی با آنان عادت کردید با رویکرد انتظار خلاقانه آرام بگیرید. شما خاک را ورز داده و دانه ها را برای یک محصول زیبا کاشته اید. منتظر خلاقیت ها و سپاسگزار آنان باشید.
و وقتی زندگی را به روی خود باز کردید و با زمان رویای دوم فکر و برنامه ریزی کردید، از اینکه چقدر می توانید خلاق باشید شگفت زده خواهید شد!
منبع: سپیده دانایی