به این مرحله که رسیدید، کوری شما افت می کند. در این هنگام است که متوجه می شوید عشقتان زمان زیادی را صرف وقت گذراندن با موهایش می کند، بیش از اندازه بلند می خندد و هنگام دیدن فیلم اصلا خود نگهدار نیست.
همه ی ما با عبارت «عشق کور» است آشنایی داریم. از نظر علمی این موضوع درست است، حداقل در ابتدای رابطه. این به آن معنا نیست که کاملا مسحور معشوق خود شده اید یا نیمه ی گمشده ی شما فرد جذابی نیست. در واقع قضیه به بقای نسل بشر مربوط می شود.
مطمئنا همه ی ما دلبرانی داشته ایم که از سرمان بیرون نمی روند. در ذهن ما انسان کاملند. مویشان، خندیدنشان، حتی وقتی که حین تماشای فیلم دائما با سؤالاتشان شما را کلافه میک نند نیز برای شما دوست داشتنی هستند. آن ها خودشان هستند، تظاهر نمی کنند و شما ذره ذره ی این خود را دوست دارید. دوستانتان نقاط ضعفشان را به شما یادآوری می کنند، ولی شما آنها را تنگ نظر می خوانید.
ممکن است دوستانتان حسود باشند، ولی شما نیز خیالاتی شده اید. نگران نباشید. برای همه رخ می دهد. هنگامی که وارد رابطه ای تازه می شوید، سیستم پاداش مغزتان فعال می شود و نورون هایتان معجون عشقی از ترشحات شیمیایی مغز تحویل می دهند؛ دوپامین، تستسترون، وازوپرسین، اوکسیتاسین و سروتونین.
این مخلوط طلایی عشق القا و مغزتان همزمان تمامی قضاوت های منفی را از راه به در می کند؛ مثلا نگرانی، شک و انتقاد.
وقتی که در رابطه هستید از ایرادات طرفتان آگاهید، ولی مغزتان شما را قانع میکند که نادیده گرفتن آنها اشکالی ندارد. اما چرا؟ جواب تنها دو کلمه است؛ تولید مثل.
نسل بشر برای بقا، به طور خودکار در برابر عشق جدید کور می شود تا به مرحله ای برسد که این عشق جدید به نتیجه ی تولید مثل و تربیت و رشد فرزند بینجامد.
به این مرحله که رسیدید، کوری شما افت می کند. در این هنگام است که متوجه می شوید عشقتان زمان زیادی را صرف وقت گذراندن با موهایش می کند، بیش از اندازه بلند می خندد و هنگام دیدن فیلم اصلا خود نگهدار نیست.
اما این مرحله تازه شروع رابطه ی واقعی است؛ مرحله ای که در آن به راحتی نقاط ضعفتان را در برابر هم به معرض نمایش می گذارید.
در ابتدای این خودنمایی ها! هورمون استرس، کورتیزول، به شدت افزایش پیدا می کند، چون دائما نگران این هستید که مبادا دل محبوب خود را بزنید؛ اما هنگامی که به مرحله ی یادشده یعنی فرزندآوری رسیدید، دوباره هورمون کورتیزول کاهش و سطح سروتونینتان افزایش پیدا می کند. با اینکه سروتونین به تنهایی به پای معجون عشق نمی رسد، ولی باعث جذب دو طرف به یکدیگر به صورت پایدار می شود.
این به معنی آن است که حتی زوج های پیر نیز یکدیگر را دوست دارند اما نوع آن متفاوت است.
ممکن است دوستانتان حسود باشند، ولی شما نیز خیالاتی شده اید. نگران نباشید. برای همه رخ می دهد. هنگامی که وارد رابطه ای تازه می شوید، سیستم پاداش مغزتان فعال می شود و نورون هایتان معجون عشقی از ترشحات شیمیایی مغز تحویل می دهند؛ دوپامین، تستسترون، وازوپرسین، اوکسیتاسین و سروتونین.
این مخلوط طلایی عشق القا و مغزتان همزمان تمامی قضاوت های منفی را از راه به در می کند؛ مثلا نگرانی، شک و انتقاد.
وقتی که در رابطه هستید از ایرادات طرفتان آگاهید، ولی مغزتان شما را قانع میکند که نادیده گرفتن آنها اشکالی ندارد. اما چرا؟ جواب تنها دو کلمه است؛ تولید مثل.
نسل بشر برای بقا، به طور خودکار در برابر عشق جدید کور می شود تا به مرحله ای برسد که این عشق جدید به نتیجه ی تولید مثل و تربیت و رشد فرزند بینجامد.
به این مرحله که رسیدید، کوری شما افت می کند. در این هنگام است که متوجه می شوید عشقتان زمان زیادی را صرف وقت گذراندن با موهایش می کند، بیش از اندازه بلند می خندد و هنگام دیدن فیلم اصلا خود نگهدار نیست.
اما این مرحله تازه شروع رابطه ی واقعی است؛ مرحله ای که در آن به راحتی نقاط ضعفتان را در برابر هم به معرض نمایش می گذارید.
در ابتدای این خودنمایی ها! هورمون استرس، کورتیزول، به شدت افزایش پیدا می کند، چون دائما نگران این هستید که مبادا دل محبوب خود را بزنید؛ اما هنگامی که به مرحله ی یادشده یعنی فرزندآوری رسیدید، دوباره هورمون کورتیزول کاهش و سطح سروتونینتان افزایش پیدا می کند. با اینکه سروتونین به تنهایی به پای معجون عشق نمی رسد، ولی باعث جذب دو طرف به یکدیگر به صورت پایدار می شود.
این به معنی آن است که حتی زوج های پیر نیز یکدیگر را دوست دارند اما نوع آن متفاوت است.
تگ هاعشق