// ۱۶ شهریور ۹۶ ، ۲۳:۳۴

 حتما چیزهایی درباره‌ی فشار قبر شنیده‌اید. و حتما برایتان سوال شده که فشار قبر دیگر چیست؟ و چگونه است؟ و نیز برایتان سوال شده که چه چیزی باعثش می‌شود؟

همین سوالِ آخرتان از همه مهمتر است، چون فشار قبر، هر طوری که باشد، خیلی مهم نیست، اما اینکه چه چیزی موجب دچار شدن بر آن می‌شود، و اینکه چگونه می‌توان از آن گریخت، بسیار مهم است.

داستان زیر را بخوانید تا با یکی از عوامل فشار قبر آشنا شوید و حتما حواستان را جمع کنید

این داستان واقعی‌‌ست!

سعد یکى از یاران بزرگ پیامبر اکرم -سلام و درود خداوند بر او و خاندان پاکش باد- و از اهل مدینه بود. او نزد رسول خدا -صلى الله علیه و آله و سلم- و مسلمین به طورى احترام داشت که وقتى سواره مى‌آمد، رسول خدا -صلى الله علیه و آله و سلم- مسلمین را به استقبالش می‌فرستاد و خود نیز هنگام ورودش تمام قامت در برابر او بر مى‌خواست.

سعد بن معاذ، این یار دلاور پیامبر، در جنگ خندق از خود گذشتگى‌هایى نشان داد تا آن که تیرى به دستش اصابت کرد و دچار خون‌ریزى شد.

 



فشار قبر فقط مال آدم‌های بد نیست


به دستور پیامبر اکرم -صلى الله علیه و آله و سلم- در مسجد، خیمه‌اى برافراشتند و سعد در آن خیمه، تحت درمان قرار گرفت و خود پیامبر -صلى الله علیه و آله و سلم- پرستارى او را عهده‌دار گشت و این دعا را در حق او مى‌کرد: "خدایا! سعد در راه تو جهاد کرد و پیامبرش را تصدیق نمود، روح او را به خوبى بپذیر".



بعد از خاتمه جنگ خندق و محاصره قلعه‌ی بنى قُریضه، حضرت رسول -صلى الله علیه و آله و سلم- داوری و میانجی‌گری جنگ با یهودیان را به او واگذار کرد و دستور داد او را بر تختخوابى گذاشتند و پیش یهود آوردند.



و سعد اینگونه حکم کرد که: یا رسول الله! مردان ایشان را بکش ‍ و زنان و اطفال آنان را اسیر کن و اموالشان را در میان مهاجر و انصار قسمت فرما.



بعضی کارها هرچند خودشان کوچکند [البته به ظاهر] اما آثار و تبعات بزرگی دارند حال چه خوب، چه بد.


حضرت فرمود: حکمى کردى که خدا در بالاى هفت آسمان چنین حکم کرده بود.



بعدها سعد بر اثر خونریزی همان زخم از دنیا رفت.



صبح آن روزى که سعد از دنیا رفت. جبرئیل نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله ! چه کسى از امت تو از دنیا رفته است، که فرشتگان آسمان روح او را به یک دیگر مژده مى‌دهند؟



حضرت امام صادق علیه السلام می‌فرمایند:



عده‌اى به خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم آمدند و گفتند: یا رسول الله سعد بن معاذ رحلت کرده است.


رسول خدا -صلى الله علیه و آله و سلم- [وقتى خبر درگذشت سعد را شنید] همراه اصحاب خود برخاستند، [و به طرف منزل سعد حرکت کردند] و در حالى که در تکیه‌گاه بودند، امر کردند تا سعد را غسل دهند.



وقتى غسل به پایان رسید و او را حنوط و کفن کرده و به سوى تابوتش حرکت دادند رسول خدا -صلى الله علیه و آله و سلم- پا برهنه و بدون ردا، جنازه را تشیع مى کرد، گاهى طرف راست و گاهى جانب چپ تابوت را مى‌گرفت تا آن که کنار قبرش رسیدند.



آنگاه حضرت رسول -صلى الله علیه و آله و سلم- داخل قبر شد و او را در لحد گذاشته و خشتها را جدا کرده و چید.


می‌‌فرمود: "به من سنگ بدهید" ؛ " به من گِل بدهید" ، و با آن ها میان خشت ها را پر کرد.



رسول خدا -صلى الله علیه و آله و سلم- چون از این کار فارغ شد و خاک بر روى سعد ریختند و قبر را مرتب کردند فرمود: مى دانم که پوسیدگى به این قبر مى رسد، اما پروردگار دوست دارد بنده‌ی خدا وقتی کارى را انجام مى‌دهد، در آن محکم کارى کند.



درست است که در داستان ما "سعد" یک مرد بود، اما قضیه‌ی بدخُلقی و آثار وحشتناک آن‌[همان فشار قبر را می‌گویم] مربوط به همه‌ی بداخلاقها می‌شود، حتی خانم‌ها!
چون از مرتب کردن قبر فارغ شد و خاک به روى آن ریختند. مادر سعد گفت: "بهشت بر تو گوارا باد."



حضرت رسول -صلى الله علیه و آله و سلم- فرمود: "اى مادر سعد! بر اینکه گفتی مطمئن نباش".



رسول خدا بعد از دفن سعد مراجعت کرد و مردم نیز مراجعت نمودند و عرض کردند: یا رسول الله! ما امروز کارهایى را درباره سعد از شما مشاهده کردیم که تا به حال درباره هیچ کس دیگر ندیده بودیم که انجام دهید، بدون ردا، و کفش به دنبال جنازه‌ی سعد حرکت کردید!



فرمود: فرشتگان آسمان بدون کفش و رداء به تشییع جنازه سعد آمده‌اند، من هم به آنها تأسى کردم.



عرض کردند: شما گاهى جانب راست و گاهى جانب چپ سریر را مى گرفتید! فرمود: دست من در دست جبرئیل بود، هر طرف را که او می‌گرفت من نیز می‌گرفتم.


عرض کردند: شما دستور دادید که سعد را غسل دهند و خود بر جنازه‌اش نماز خواندید و براى او لحد قرار دادید و بعد از آن فرمودید که "قبر، بدن سعد را فشار داد"؟[این شخصیت و فشار قبر؟!]



فرمود: آرى ، چون سعد با اهل منزلش بداخلاق بود.

 



حالا با هم به چند نکته در این ماجرا دقت می‌کنیم:


1- فشار قبر فقط مال آدم‌های بد نیست



2- هیچ چیز در دستگاه محاسبه‌ی خداوند گُم و یا فراموش نمی‌شود حتی اگر به اندازه‌ی خردل باشد



3- بعضی کارها هرچند خودشان کوچکند [البته به ظاهر] اما آثار و تبعات بزرگی دارند حال چه خوب، چه بد.


4- درست است که در داستان ما "سعد" یک مرد بود، اما قضیه‌ی بدخُلقی و آثار وحشتناک آن‌[همان فشار قبر را می‌گویم] مربوط به همه‌ی بداخلاقها می‌شود، حتی خانم‌ها!



5- پیامبر فرمودند خدا دوست دارد بنده‌اش در کارها محکم‌کاری کند، پس یکی از این کارها که اتفاقا خیلی به محکم‌کاری نیاز دارد، همین مسأله قبر و جهان آن سویش است!



عقل هر آدم سالمی حکم می‌کند که بعد از خواندن این داستان دقیق‌تر به مسائل آخرت خود بیاندیشد و مواظب دامنش باشد که فشار قبر نگیردش.

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.