// ۰۳ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۱۶

اعتمادبه نفس تأثیر مهمی در سازماندهی رفتارهای سالم و سازنده فردی و اجتماعی انسان‌ها دارد، در نتیجه والدین ، نهادها و مربیان آموزشی همه می‌خواهند بدانند بهترین راه برای درونی کردن این حس در کودکان و نوجوانان چیست؟ به ویژه که پژوهشگران روانشناسی نیز معتقدند فقدان اعتماد به نفس در افراد، پایه و اساس بسیاری از معضلات اجتماعی است.

اعتمادبه نفس

ولی واقعیت این است که گر چه در زمینه اعتماد به نفس، بیش از صد سال مطالعه و تحقیق ‌شده است، اما هنوز نتیجه قطعی‌ به دست نیامده و متخصصان همچنان درباره ماهیت اعتماد به نفس و چگونگی تکامل آن بحث می‌کنند. با وجود این بیشتر پژوهشگران معتقدند پدر و مادر و خانواده در پی‌‌ریزی و تکامل شخصیت بچه‌ها نقشی اساسی‌ دارند.

 

اما به راستی اعتماد به نفس چیست؟ فرهنگ لغت و‌بستر آن را این‌گونه تعریف می‌کند: «اعتماد به نفس یعنی احساس رضایت و اطمینان در وجود خود. یعنی شما درباره خود چگونه فکر می‌کنید و چه احساسی از خودتان دارید؟»

 

خانواده‌ها و معلمان نیز معتقدند نوجوان برای داشتن اعتماد به نفس نخست باید نسبت به خود احساس خوبی داشته باشد، ولی خود نوجوانان اعتماد به نفس را این‌گونه معنا می‌کنند: «میزان پذیرش جمعی‌ای که از بزرگسالان و یا همسالان خود به عنوان فردی ارزشمند دریافت می‌کنند.»

 

خانواده‌های علاقه‌مند به پرورش اعتماد به نفس در بچه‌ها پیش از هر کاری باید بیاموزند بچه‏ها را بپذیرند، قبول داشته باشند و به آنها توجه کنند و این چنین در طول زندگی، اعتماد به نفس را در کودکان بیافرینند و نهادینه کنند. پدر و مادرها اغلب احساس می‌کنند اگر کودکان از آنها جدا باشند، احساس ناتوانی و عجز خواهند کرد. از سوی دیگر، بچه‌هایی که از کمبود اعتماد به نفس رنج می‌برند، احساس می‌کنند پدر و مادر و اطرافیان، آنها را قبول ندارند و نمی‌توانند احساس خوب و ارزشمند بودن و در نتیجه، اعتماد به نفس را در آنها بیدار کنند.

 

البته معیارهای اعتماد به نفس نیز بسیار مهم و البته متفاوت است و اغلب خانواده‌ها و گروه‌های مختلف قومی و فرهنگی در تعیین معیار اعتماد به نفس، نقش اساسی دارند؛ مثلاً بعضی گروه‌ها ممکن است بر زیبایی و ویژگی‌های جسمانی تأکید کنند، و گروه‌های دیگر ممکن است پسرها و دخترها را با ارزش‌های متفاوتی بسنجند. در هر صورت، تبعیض جنسیتی، تعصب و نگاه تک بعدی به مسائل کودکان و نوجوانان، ممکن است به سلامت روحی و اعتماد به نفس آنها آسیب‌های جدی وارد سازد.

 

اعتمادبه نفس

 چگونه می‌توان به رشد طبیعی اعتماد به نفس در فرزندان یاری رساند؟

 بنیان‌های اعتماد به نفس هر فرد در دوران کودکی و حتی نوزادی او ریشه دارد و درست در همین دوران، نقش مهم و اساسی خانواده در آینده کودک بسیار سرنوشت ساز است. وقتی پدر و مادر به گریه‌ها و خنده‌های کودکان، با حساسیت و همدلی پاسخ دهند، کودکان کم کم یاد می‌گیرند احساس کنند انسان‌های ارزشمندی هستند و اطرافیان، آنها را دوست دارند. کودکان احساس دوست داشتن و دوست داشته شدن و احساس پذیرش و توانایی برقراری ارتباط سالم و مؤثر ب انسان‌ها را از الگوهای رفتاری‏ای که از خانواده و اطرافیان می‌گیرند، می‌آموزند.

 

تعلق به یک گروه و امکان بروز توانایی‌های اجرایی در گروه همسالان، احساس اعتماد به نفس را در کودکان تقویت می‌کند. البته نکته ظریفی که در این میان وجود دارد، این است که گاه پدر و مادرها به جای تقویت احساس ارزشمندی در فرزند خود، به تمجید و ستایش افراطی از او می‌پردازند که مسلماً راهکار مناسبی نیست و نه تنها اعتماد به نفس او را تقویت نمی‌کند، بلکه ممکن است سبب بروز اختلالاتی چون خود بزرگ‌بینی و کمال‌گرایی افراطی نیز بشود.

 

افرادی که دارای اعتماد به نفس متعادل و سازنده هستند، احساس ‌ارزشمندی می‏‌کنند و حسی درونی به آنها می‌گوید توانایی پیروزی در برابر مشکلات زندگی را دارند و در نهایت راهکارهایی برای حل مسائل خود خواهند یافت. چنین افرادی، درک و نگرشی مثبت از خود و توانایی‌هایشان دارند، اما کسانی ‌که اعتماد به نفس ندارند، درک درستی از انتظارات خود ندارند، این افراد اغلب خود‌کم‌بین هستند، قضاوت‌های خوبی درباره خودشان ندارند و به شدت به دیگران وابسته‌اند.

 

انتظارات و انتقادهای بیش از اندازه والدین و یا بی‌توجهی آنها نسبت به فعالیت‌های مستقل فرزندانشان، سبب می‌شود کودک احساس بی‌کفایتی و یا بی‌ارزشی بکند، اما هنگامی که پدر و مادر محیطی پذیرا، مطبوع و طبیعی در خانواده فراهم کنند، کودک می‌تواند به درک روشنی از خود و احساساتش دست یابد.

 

کودکان در سن رشد نسبت به اصول و ارزش‌های افراد همانند خود حساس‌تر می‌شوند، بنابراین والدین و معلم‌ها می‌توانند به کودک کمک کنند تا یاد بگیرد چگونه با افراد هم جنس و غیر همجنس خود ارتباطی سالم برقرار کند.

اعتمادبه نفس

برقراری روابط موثر با گروه همسالان، در مدرسه یا هر محیط اجتماعی دیگری در پرورش اعتماد به نفس کودکان بسیار مؤثر است، ولی از سوی دیگر ممکن است اختلالاتی در شیوه‌های ارزش‏گذاری کودک و نوجوان ایجاد کند. مثلاً نوجوانان ممکن است ارزش‌های گروه همسالان را با ارزش‌هایی که در منزل آموخته‌اند در تضاد ببیند. پدر و مادر آگاه، می‌توانند فرزند خود را یاری دهند تا بتواند از یک سو ارزش‌های خود را با شفافیت و به روشنی تعریف کند و از سوی دیگر، قوانین جامعه و اصول رفتار سازمانی را نیز بشناسد.

 

نکته ظریف دیگری که وجود دارد، این است که میزان اعتماد به نفس بچه‌ها ممکن است در زمان‌ها و مکان‌های مختلف یکسان نباشد. یک کودک سالم ممکن است احساس اطمینان به خود یا پذیرفته شدن در میان جمع را در خانه داشته باشد، اما در محیط‌های اجتماعی دیگر، مثلاً کلاس درس و یا جمع دوستان این حس را از دست بدهد.

 

نوجوانان در میان جمع ممکن است در یک لحظه احساس کنند که شخصی را بسیار دوست دارند، ولی بعداً احساس متفاوتی نسبت به او نشان دهند. درک تمام این ظرایف به شما کمک می‌کند با بینش عمیق‌تری با فرزند خود رفتار کرده و بهتر بتوانید از او حمایت کنید.

 

احتمالاً هنگامی که بزرگسالان به علائق و احساسات کودک خود پاسخ می‌دهند و در درک او می‌کوشند،احساس او درباره لیاقت‏های خودش عمیق‏تر و گسترده‏تر می‏شود. اگر فرزند شما در یک باغ‌وحش به حیوانی علاقه نشان دهد، شما می‌توانید به او کمک کنید اطلاعات بیشتری درباره حیوان مورد علاقه‌اش پیدا کند. به این ترتیب شما با رفتاری مثبت، مؤثر و جدی به احساس و علاقه فرزند خود پاسخ داده‌اید.

 

نوجوان در شرایطی است که می‌کوشد وارد میدان زندگی شود، در نتیجه، شرکت در فعالیت‌هایی که تجربه واقعی آنها رعب‌انگیز است، برایش جذاب‌تر بوده و حتی می‌تواند در این شرایط نقش مؤثرتری ایفا کند.

موضوع‌های بی‌معنی و یا مسائلی که فقط جنبه تفریح و سرگرمی دارند، کم کم از حوزه علاقه و توجه نوجوان خارج می‌شود. پدر و مادر آگاه می‌کوشند به فرزند خود تجربه‌های عینی‌تر و ملموس‌تری از زندگی بدهند، مثلاً شما می‌توانید کودکتان را در کارهای روزانه منزل شرکت دهید یا در مورد مسائل جاری با او مشورت کنید تا به این ترتیب فرزندتان بتواند توانایی‌های خود را در یابد و احساس کمال کند.

 

پاسداشت حرمت نیز نقش بسیار مهمی در پرورش اعتماد به نفس کودکان دارد. هنگامی که والدین و دیگر اطرافیان به کودک و نوجوان احترام می‌گذارند، این پیام را به او منتقل می‌کنند که تو برای ما مهم هستی، و از همین راه اعتماد به نفس او را پرورش می‌دهند. احترام به بچه‌ها به این معنی است که با آنها مؤدب رفتار کنید، به نظر و فکر آنها پاسخ دهید، از آنها نظرخواهی کنید و رابطه‌ای واقع بینانه و معنی‌‌دار با آنها برقرار سازید.

 

یکی دیگر از راه‏های حفظ و پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان این است که به آنها کمک کنیم تا بتوانند خود را با شکست‌ها و ناکامی‌های زندگی وفق دهند و بر قابلیت انعطاف خود بیفزایند. تأکید بیش از حد بر پیروزی مداوم و شادمانی همیشگی، کار اشتباهی است.

 

بهتر است به کودک یا نوجوان خود این اطمینان را بدهیم که در دوره‌های ناامیدی و بحران همچنان در کنارش هستیم و شکست و عدم موفقیت او چیزی از حمایت و مهر ما کم نمی‌کند. شما می‌توانید پس از برطرف شدن بحران به فرزند خود کمک کنید تا چیزی را که موجب اشتباه او شده بود، به خاطر آورد و درباره آن تأمل و نتیجه‌گیری کند اگر به این طریق بحران دیگری رخ داد، می‌تواند، از بینش و آگاهی‌ای که اکنون به دست آورده است برای غلبه بر مشکل و مدیریت خلاق بحران جدید بهره بگیرد. این چنین است که می‌توانیم اعتماد به نفس تضعیف شده فرزند خود را دوباره بازسازی کنیم، البته این به مفهوم نادیده گرفتن اشتباهات او نیست.

 

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.